شکیب جان
تقریبن تمام چیزهایی رو که شما درباره ی دینتون باید بخونین من هم خوندم. وقتی می گم دین ساختار مبتنی بر عقل گرایی نداره، مرادم تمام ادیانه. می تونین توی یه بحث فلسفی گزاره رو به طور عام تحلیل کنیم و یا به طور مصداقی درباره ی بهاییت. روش دوم رو دوست ندارم چون همین طوریش بهاییت منتقدان دو آتشه داره که منطقی و غیرمنطقی این کارو می کنن.
شکیب جان نوشته ای :
"دین بهائی تأکید می‌نماید که علم و دین تفکیک ناپذیرند ؛ اگر حقیقت یکی باشد، محال است که علم مطلبی را صحیح تلقی نماید ولی دین آن را حقیقت به حساب آورد.
عبدالبهاء علم و عقل را میزان سنجش تلقی می‌کند و بیان می‌دارد که انسان باید دین را با عقل بسنجد و بفهمد."
دقيقا همه اين چيزا توي روايات اسلامي هم هست!
ما از الان میگم که قصد من از کار، محكوم كردن يا نفي بهائيت نيست! فقط ميخوام بگم كه در حوزه نظري هم در اسلام يه چنين حرفهايي زده ميشه.
اما اينكه در حوزه عمل چي پيش مياد.....
از آن " روايات اسلامي " ://www.hawzah.net/Per/Magazine/ra/047/RA04703.asp

//madrece.blogfa.com/post-97.aspx

ادعای دینتان کپی ادعاهای ادیان دیگر است که کم آدم نکشته اند تا حالا وقتی قدرت داشتند. شاید شما خاطره ای از هژبر یزدانی نداشته باشید اما اگر خواستید می توانید از پدر و مادرتان سراغ بگیرید تا ببینید ایشان و برخی بهاییان دیگر آن قدرها هم اهل این حرف ها نبودند گرچه کم برای دیانت شما خرج نکردند. مخلص این که از نظر آزادی خواهان حق شهروندی تان محترم است اما شما را به خدایتان سنگ مقدسات به سینه نزنید که تقدس دانمان پر شده است

مهران عزیز
نوشته ای : " ساخت دین، ساخت عقلایی نیست ، بهایی و غیربهایی فرقی ندارد "
دوست عزیز
بهائیان اعتقاد دارند که دین و علم و عقل هماهنگ بوده و با یکدیگر تطابق دارند. از نظر بهائیان علم موهبت الهی است. از انجا که علم کاشف حقایق اشیاء است بهائیان علم را بزرگترین منقبت جهان می‌دانند.
عبدالبهاء می‌گوید: «...دین با علم توأم است زیرا دین و علم هر دو حقیقت است اگر دین مخالف حقیقت باشد وهم است و هر مسئله‌ی دینی که مخالف علم صحیح و عقل کامل باشد شایان اعتماد نه. پس تقالید و رسوماتی که منافی علم و ترقّی است باید زائل نمود...»
عبدالبهاء دین را مروّج علم می‌داند و اظهار می‌دارد که هرگاه یک دین الهی ظهور کرده، علوم و فنون نیز توسط پیروان آن دین و حتی مردمان دیگر، پیشرفت زیادی حاصل نموده‌است.
عبدالبهاء ، همچنین جهل و تقلید را موجب گمراهی و عامل اختلافات میان اقوام مختلف می‌داند و علم را سبب عزت و رفع بسیاری از مشکلات بشر معرفی می‌نماید.
به علاوه مقام علما و فلاسفه‌ی روشنفکر را عظیم می‌شمارد.
دین بهائی تأکید می‌نماید که علم و دین تفکیک ناپذیرند ؛ اگر حقیقت یکی باشد، محال است که علم مطلبی را صحیح تلقی نماید ولی دین آن را حقیقت به حساب آورد.
عبدالبهاء علم و عقل را میزان سنجش تلقی می‌کند و بیان می‌دارد که انسان باید دین را با عقل بسنجد و بفهمد.

رفیق ادعای دین شما ، کپی ادعاهای ادیان دیگر است که کم آدم نکشته اند تا وقتی قدرت داشتند. شاید شما خاطره ای از هژبر یزدانی نداشته باشید اما اگر خواستید می توانید از پدر و مادرتان سراغ بگیرید تا ببینید ایشان و برخی بهاییان دیگر آن قدرها هم اهل این حرف ها نبودند گرچه کم برای دیانت شما خرج نکردند. خلاصه این که از نظر آزادی خواهان ، حق شهروندی تان محترم است اما شما را به خدایتان سنگ مقدسات به سینه نزنید که تقدس دانمان پر شده است.

نوشته ای : " سعی می کنیم که رسم هر نوع تعصب خصوصا تعصب مذهبی را از بین ببریم و با محبت و وداد با مردمان رفتار کنیم. "
سعی می کنید تعصب را از بین ببرید؟ چند نفر متعصب تر از بهاییان سراغ دارید عزیز من. بهاییان هم مومنانی هستند مثل سایر مومنان که شرط اول ایمانشان تعطیلی تعقل است. جالب تر آن که برای بهایی شدن باید "بخوانند و فکر کنند" اما وقتی کلمه ای از فلسفه ی دین بپرسی مثل یک مسلمان شیعه ی خوب همین طور نگاه ات می کنند و خودت باید حساب دستت بیاید. ساخت دین، ساخت عقلایی نیست رفیق. بهایی و غیربهایی فرقی ندارد. اما باز هم معتقدم آزادید که همین ساخت را بپذیرید کما این که آن دیگری ممکن است نپذیرد.

نوشته ای :
"تساوی حقوق زن و مرد را محترم می شماریم و با زنان ایرانی که حقشان در ایران پایمال می شود ابراز همدردی می کنیم. "
تساوی حقوق زن و مرد !
لابد فکر نمی کنید که ما از چیزی خبر نداریم. از بزرگ ترهاتان بپرسید که چرا زن ها در بیت العدل جهانی جایی ندارند تا به تان بگویند چون زن ها کارهای مهم تری چون تربیت فرزندان دارند و آن وقت وقتی حس و حالش را داشتید بیایید کمی به مفهوم تساوی در تفکر این دوستان غیرمتعصب لبخند بزنیم.
و البته باز هم اگر زنی خواست این معنای تساوی را بپذیرد آزاد است کما این که نیمی از جمعیت مسلمان ایران هم تساوی حقوق مشابهی را پذیرفته اند!

That was beautiful.

گیرم که خلق را به فریبت فریفتی با دست انتقام طبیعت چه میکنی؟ هردم از شجاعت فرزندان ایران زمین وپایداری در برابر این این ظالمان بری میرسد فرزندان عزیز مهد امرالله بدانید شما در دبستان اللهی به دست اموزگار روحانی خویش درس وفا ومهربانی وصداقت واستقامت اموختید پس دیگر چه ملالی از ظلم این عده قلیل که به اوهامات وخرافات وارده در افکار خود مشغولند .باید به فرموده حق اورا به خود وا گذارید وبرایشان دعا کنید .جانتان خوش

گیرم که خلق را به فریبت فریفتی با دست انتقام طبیعت چه میکنی؟ هردم از شجاعت فرزندان ایران زمین وپایداری در برابر این این ظالمان بری میرسد فرزندان عزیز مهد امرالله بدانید شما در دبستان اللهی به دست اموزگار روحانی خویش درس وفا ومهربانی وصداقت واستقامت اموختید پس دیگر چه ملالی از ظلم این عده قلیل که به اوهامات وخرافات وارده در افکار خود مشغولند .باید به فرموده حق اورا به خود وا گذارید وبرایشان دعا کنید .جانتان خوش

ای پسر دلیر ایران،
ایران منظرگاه بهاییان جهان است و بهاییان ایران مظهر دلیری و دلدادگی آفریننده بی نیاز. وصف استقامت تاریخی شان ورد زبانها و فرزانگی و ضمیر روشن شان جاذب قلبهاست. برای مثال یک نمونه حضور عزیزت عرضه میدارم: روز سی ام سپتامبر گذشته (یازده روز پیش) در کلیسایی در قلب پاریس، انجمن های صلح طلب و مهر پرست نشستی گرد هم داشتند و بهاییان پاریس نیز دعوت شده بودند. برای بهاییان میز بزرگی در جای مخصوصی که بسیار جلب توجّه میکرد گذارده بودند. در آغاز، مدعوین خود را معرّفی نمودند سپس زمان گفتگو پیش آمد. بیش از هشتاد در صد کسانی که با ما گفتگو میکردند آیین بهایی را از طریق محن و آلام بهاییان ایران می شناختند. عدّه ای شگفتی خود را بیان میکردند که بهاییان صلح جو و آرام و از خشونت بکلّی دورند، چرا دولت ایران ظالمانه آنها را می آزارد؟ عدّه ای دیگر متعجّب نبودند و پاسخ میدادند که تولّد هر جنبش روحانی و ظهور الهی همراه با درد و رنج مظهر ظهور و پیروان اوست و یکی از حاضرین مسیحی اظهار کرد که شباحت بسیار بین زندگی تاریخی مسیحیان اولّیه و بهاییان امروز ایران می بیند. و بالأخره دسته ای دیگر با اظهار همدردی نسبت به محرومیت و مظلومیت بهاییان ایران می پرسیدند که چگونه میتوانند آنها را مدد کنند و از تعب و محنت شان بکاهند.
حال پسر عزیز ایران ببین درد ها و رنج هایت چه انعکاس چشمگیری در جهان ایجاد نموده و پاک دلان را به رقّت آورده و ندای جان افزای ایمانت انسانها را به هوش آورده. پس ببال و بناز که زندگیت در مسیر تاریخ جذبه انگیز است. الماس وجودت با خراش های سهمگین و ضربت های سختگیر چنان درخشش یافته که چشم همگان را خیره نموده است. خوشا از برای تو که در آغاز جوانی، زندگی تاریخ سازی داری و نمونه ای از قهرمانان راه خدا هستی. کامت در راه عشق خدا و خلق او شیرین و دلت در سبیل استقامت و ثبات خوش باد.

جانان ما! سخن از جان و دل ما میگویی .

باری چرا عاقل کاری کند که آرد پشیمانی ...

نیکی چه بدی داشت که یکی نکردی !

والله ! که شور و شوق خدمت و جانفشانی احبای ایران ومخصوصا جوانان و نوجوانان بهایی ایران از زمان دستگیری آن دلبران مهروی ایران به اضعاف مضاعف شده است برای اینکه ما احبای ایران تربیت شده دست دلبر میثاق هستیم و اوست راهنما ومجیر و دستگیر و پدر مهربان.
پس ملاحظه میشود باز هم حضرات کم آوردند.تیرشان به سنگ رسوایی خورد.
الله ابهی