به گزارش خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران(ایرنا) مورخ 23/5/1387، آقای سیدکاظم موسوی که کارشناس تاریخ معاصرایران معرفی شده، ادعا کرده تشکیلات بهائی ایران به دستوربیت العدل اعظم وارد فازامنیتی واقدامات تروریستی وخرابکارانه شده، ازجمله درفروردین واردیبهشت 1387 می خواسته درنمایشگاه بین المللی تهران بمب بگذارد.[i]

این حداقل باردوم است که آقای موسوی چنین اتهاماتی را دردو سه ماه اخیربرجامعهء ستمدیدهء بهائیان ایران تکرارنموده است. در بار اول ايشان علاوه برآن، توصيه كرده بودند،"جريان مقابله و مبارزه با بهاييّت بايد به يك جريان مردمي تبديل شود و دولت و حاكميّت در اين قضيه تنها نمانند"![ii] تشكيلات ضالّه بهاييّت را غير قانوني اعلام كردند و هيچ وقت اين قانون از دستور كارخارج نشد ، همواره به اين قانون عمل كنند و اجازه تشكيل چنين تشكيلاتي حتي به صورتغير قانوني را ندهند"! اما چون ديدند اكثريت ايرانيان، كه خوداسيرامثال آقاي موسوي وغرق درمشكلات هستند، به توصيهء ايشان توجهي ندارند،اين بارتأكيد كرده اند،"مسؤولان كشور همانگونه كه ادعاهای ایشان درحالی است که وزیراطلاعات آقای محسنی اژه ای همزمان با انتشاراولین مورد اکاذیب ایشان ونيزاخيراً، رسماً اعلان کردند که عوامل بمب گزاری درحسینیهء رهپویان وصال شیرازکه نقشهء بمب گزاری های ديگري ازجمله درنمایشگاه بین المللی تهران را نیزداشته اند شناسایی ودستگیرشده اند وبهائیان درهیچیک ازاقدامات مزبوردست نداشته اند![iii] اما ظاهراً به علت هرج ومرج معنوی واخلاقی وفكري وفرهنگی واطلاعاتی وسیاسی درجمیع شؤون مملکت، دیگرحتی کسی برای سخنان دولت مردان نيزتره هم خرد نمی کند وامثال کارنشناس تاریخ برخلاف سخنان مقامات مسؤول کشوربا بی حیائی تمام وبدون هيچگونه مانعي،هرچه مي خواهد به هم مي بافد!

با توجه به اين حقيقت، بايد پرسيد نکند دولتی مخفی پشت دولت ظاهری جمهوری اسلامی وجود دارد که وزیر اطلاعات آن كس ديگري،وکارشناس وسخنگوی آن آقای موسوی اند که علیرغم اعلان رسمی وزارت اطلاعات برای دومین بارنیزچنین اتهاماتی راتکرار می کنند؟! ایشان ازچه کسی دستور گرفته اند که با تحریف واقعیات آب را گل آلود کنند وچنین جلوه دهند که تلاش جامعهء بهائی برای احقاق حقوق شهروندی خود، عملیاتی امنیتی وخرابکارانه وتروریستی محسوب می شود؟! ایرنا وآقای موسوی به دستورچه کسانی پس ازمطرح کردن اتهام بمب گزاری شیراز شایعه کردند که دخترخانم عبادی بهائی شده است وچون تیرشان به سنگ خورد دوباره اتهام بمب گزاری نمایشگاه بین المللی راتکرارمی کنند؟! مگرخود وزارت اطلاعات دولت آقای احمدی نژاد هفت نفر از مديران جامعهء بهائيان ايران (یاران ایران) را دستگیروزندانی نکرده است؟! مگرخود دولت سخنگو ندارد که مواضع خود را اعلان کند؟!

يا نکند اصلاً دولتی مخفی هم درکارنباشد وآقای کارنشناس، مأمور مخفي هستند که دستوردارند جوّ سازی کنند تا درسایهء آن وزارت اطلاعات بتواند با ظاهري موجّه وژستي عدالت خواهانه، بدون تحریک بیشترافکارعمومی ایرانيان وجهانيان، برای محکوم کردن یاران ایران وبهائیان پرونده سازی کند وبی سروصدا ایشان را موردظلم وستم قراردهد ویا طبق اصرار بی شرمانه وغیرمتقیانه وبدون تحقیق بعضی علمای بهائي ستيزهمچون آقای علم الهدی امام جمعهء مشهد، حکم اعدام مظلومان را نیزصادرکند؟! اگراينطورنيست، چراآقای اژه ای حتی کوچک ترین عکس العملی نسبت به اکاذیب امثال آقای موسوی وعلم الهدی نشان نداده اند؟! آقاي موسوي درهمين مصاحبهء 23/5 خود با ايرنا، حتي به خودوزارت اطلاعات مطالبي نسبت داده است كه بايد موجب اعتراض آقاي اژه اي مي شد، ولي نشد! واين درحالي است كه این اظهارات واکاذیب واقدامات ناشیانه وغیرمنطقی، حتی رسانه ها ودیگرخبرگزاری های هم خط ایشان، همچون سایت تابناک، را نیز به تعجب واداشته که مثلاً چرا امثال ایرنا چنین ناشیانه و جاهلانه اخباری رامنتشر می سازند که نتیجهء عکس دارد وبه نفع بهائیان واثبات مدعای ایشان تمام می شود![iv]

براستی کجای دنیا مراجعه به رئیس جمهورونمایندگان وکاندیداهای مجلس یک کشورتوسط شهروندان همان کشور جرم وتوطئه محسوب شده که آقای موسوی مراجعهء بهائیان به ایشان را چنین به حساب آورده اند؟! کجای این مراجعه به معنی عملیات تروریستی وورود به فازامنیتی است؟! ای کاش آزادی بیان وشجاعت درمیان سیاسیون ایران عزيزمان به قدری بود که حقایق رابگویند ونترسند وبا سکوت خود این همه ستم به جامعه ای محروم واردنیاورند! آیا وقت آن نیست که حداقل ده ها نفرازشجاعان ومنصفان ایشان بگویند که بهائیان هنگام مراجعه به ایشان چه مسائلی رامطرح کردند! مراجعهء بهائیان به کاندیداهای مزبور به این خاطر بود که درمراجعات قبلی به نمایندگان مجالس سابق، نمایندگان مزبور ضمن اعتراف به ظلمی که بر دانشجویان بهائی شده، اظهارداشته بودند متأسفانه کاری نمی توانند بکنند چون این اموراز دست ایشان خارج است! یکی ازهمین نمایندگان، مانند ده ها نفرديگرازايشان،خطاب به نگارنده گفت که مخالف محرومیت جوانان بهائی ازدانشگاه است ولی کاری نمی تواند بکند!

آيا بهترنيست آقای موسوی به جای این جوسازي ها بروند تحقیق کنند که چگونه اکثریت قریب به اتفاق هزاران نفر از مسؤولین مختلف مزبورازجمله کاندیداها ونمایندگان مجلس ودانشگاهیان واجزاء واعضای نهادهای مختلف حکومت، هنگام مراجعهء بهائیان به ایشان برای احقاق حقوقشان چگونه اظهارتأسف نموده، اقدامات ضد بهائی انجام شده در30 سال اخیررا مخالف آموزه های اسلام دانسته اند وحتی بعضاً گفته اند اگرچنین است باید درقانون اساسی تغییراتی ایجادکرد! بعد که این حقيقت رامتوجه شدند، ایشان که این باردرمصاحبه شان با ایرنا مدعی حمایت ازبهائیان نیزشده اند، ازمسؤولین مزبور بپرسند که چرا علیرغم قبول محروميت هاي بهائيان ازحقوق شهروندي خود، ازايشان دفاع نکرده، دم برنياوردند!

حتی خود ادارهء اطلاعات شهری که نویسنده درآن ساکن است پس ازارائهء نامهء جامعه بهائی خطاب به آقای خاتمی به مسؤولین ذیربط شهر، بنده را خواستند وعلت ارائهء نامهء مزبور راجویا شدند. وقتی بنده توضیح دادم علت آن ستم ها ومحرومیت هائی است که برجامعهء بهائی رفته ومی رود، تصدیق کردند اوایل انقلاب به علت جوّ آن ایام بعضی بهائیان نیززندانی وکشته شدند، ولی گفتند آن مربوط به آن دوره بوده است وگذشته، وزیاده روی هایی رخ داده، اما حال اوضاع فرق کرده وظلم وستمی نیست! آری حتی مسؤولین اطلاعات هم اعتراف داشتند که اوایل انقلاب زیاده روی شده، ولی حواسشان نبود که روند مزبور تا كنون نيز درسطحی دیگرادامه یافته است واينك دردولت نهم رو به اوج خود مي رود!

با اين حال آقاي موسوي درهمين مصاحبهء 23/5 با ايرنا تصريح مي كند كه، "از دهه ‪ ، ۷۰اعضاي اين تشكيلات براي افزايش عملكرد و توان بهصورت گسترده وارد امور اقتصادي كشور شدند و پس از آن درنامه‌اي به رييس جهموري وقتآقاي سيد محمد خاتمي خواستار حمايت از اين تشكيلات توسط سياسيون كشور شدند كهخوشبختانه به آنان بها داده نشد"!غافل ازآن كه اموربهائيان واعتلا ونفوذ اعتقادات ايشان منوط به حمايت ويا بي تفاوتي امثال آقايان خاتمي واحمدي نژاد نبوده ونيست، بلكه وابسته به ارادهء الهي ونيازومقتضاي زمان است،چنانكه حتي ستيزبا آن نيزموجب رشد وتوسعهء آن بوده وخواهد بود. لابد حقيقت اخيررا آقاي موسوي خوب حس كرده اند كه درمصاحبه هاي اخيرشان گيج ومبهوت ومستأصل به افشاي ناخوداگاه نقشه هاي بهائي ستيزان در30 سال اخير پرداخته اند!

آقای موسوی درمصاحبهء خود درتناقض با ادعای طرفداری ازبهائیان درمقابل تشکیلات، بلا مانع اعلان کردن شرکت بهائیان درانتخابات مجلس شورای اسلامی توسط بیت العدل اعظم را توطئه وتحرکات سیاسی نامیده، نوشته اند: "در انتخابات هشتمين دوره مجلسشوراي اسلامي تحركات سياسي از اين تشكيلات ديده شد بطوري كه به نامزدهايمجلس پيشنهاد مي‌دادند در عوض حمايت و راي دادن به آنان ، نمايندگان ازاين تشكيلات در مجلس شوراي اسلامي حمايت كنند كه خوشبختانه منتخبان مردمدر مجلس شوراي اسلامي دست رد بر سينه توطئه گر آنان زدند"! حال آن که اوهامات آقای موسوی وقتی قابل طرح بود که بیت العدل اعظم همزمان با بعضی ازنیروهای اپوزیسیون با احزاب سیاسی همراهی نموده، انتخابات را تحریم می کردند! حال آن که تصمیمات بیت العدل اعظم فارغ ازمناقشات احزاب سیاسی بوده وهست. چنانكه عين راهنمائي 3 ژانويهء 2008 مركزجهاني بهائي به بهائيان ايران دراين خصوص چنين است: "شركت احبا درانتخابات مجلس شوراي ملي به شرط اينكه عاري ازهرگونه گرايش سياسي حزبي باشد بلا مانع است. ملاقات بهائيان با نمايندگان مجلس مناطق سكونت خود به منظوردرميان گذاشتن مشكلات جامعه با آنان نيزاقدامي مقبول است".ازآنجا كه امثال آقاي موسوي و به طور كلي جمهوري اسلامي ورسانه هاي رسمي اش هميشه پيامها ونظرات بهائيان ومركزجهاني ايشان را تحريف كرده،وارونه جلوه مي دهند،عين پيام مركزجهاني بهائي خطاب به بهائيان ايران را درخصوص انتخابات وراهنمائي فوق الذكر ضميمهء اين مقاله مي سازد تا خودهموطنان وخوانندگان عزيز داوري فرمايند.*

با اين حال آقای موسوی درتحریفی که کرده اند وانمود نموده اند که بهائیان با کاندیداها ملاقات کردند وقول دادند درصورتی که ایشان درمجلس از"تشکیلات بهائی" حمایت کنند بهائیان به ایشان رأی خواهند داد!حال آن که ،چنانكه درفوق ديده شد،بهائیان درملاقات های مزبور فقط خواستاراحقاق حقوق شهروندی وحل مشكلات وازجمله رفع ممنوعیت ومحرومیت جوانان بهائی ازتحصیلات عالیه شدند ونه حمایت ازتشکیلات بهائی! ایشان به قول ایرنا درهمين مصاحبهء 23/5، درحالی که همچون سایردروغ گویان کم حافظه شده اند "با بيان اينكه جمهوري اسلامي با عنصر فردبهايي مقابله‌اي نداشته و صرفا با بروز بهائيت درقالب تشكيلات مقابلهمي‌نمايد گفت: جمهوري اسلامي ايران معتقد است هركسي مي‌تواند هر اعتقاديخارج از بحث تشكيلاتي داشته باشد چرا كه اصولا هيچ كشوري حاضر نيستگروه‌هاي نامطلوب آن هم با مشي تروريستي و خرابكاري را در خود بپذيرد. موسوي تصريح كرد: نبود چنين تشكيلاتي هم براي بهاييان و هم براي كشورمنفعت دارد چرا كه اگر اين طور نبود، در منطقه تحت اشغال رژيم صهيونيستيكه مركز فرماندهي اين تشكيلات قرار دارد ، اجازه‌اي هر چند اندك بهاينگونه تشكيلات براي انجام فعاليت و تبليغات داده مي‌شد"!

ايشان كه معلوم نيست به توصيهء چه عواملي درچنين مقطعي پا به ميدان گذاشته اند،بجای چنین تناقض گوئی هائی باید توضيح مي دادند که اگردلسوزکشوروهموطنان وبهائیان هستند وعدم وجود تشکیلات را برای همهء آنها مفید وبا منفعت می دانند،چرا مسؤولين رسمي نظام امسال نیزعلیرغم زندانی کردن یاران ایران، مانندسال های قبل صدها جوان بهائی را ازدانشگاه محروم کردند؟! چرا بهائیان را هنوزنيز پس از30 سال ازشغل وکارمحروم كرده ومي كنند؟! چرا خود ایشان وخانه هایشان واتومبیل هایشان را آتش می زنند؟! چرا قبرستان هایشان راهنوزخراب می کنند؟! يا اصلاً چرا آقاي موسوي درمورد خود مسلمین وسایراقلیت های مذهبی که دارای تشکیلات متعددند نمی نویسند" جمهوري اسلامي ايران معتقد است هركسي مي‌تواند هر اعتقاديخارج از بحث تشكيلاتي داشته باشد"؟! آيا چنين ادعائي، مصداق يك بام ودوهوا نيست؟!

بايد به ايشان خاطرنشان ساخت كه بهائيان می دانند نقشهء امثال ایشان این بوده وهست که تشکیلات بهائی راسیاسی وازبهائیان مجزا جلوه دهند و وانمودکنند یاران ایران برای بهائیان مضرّند ودشمنی دولت وايشان با تشکیلات است ونه بهائیان! حال آن که برخلاف تصورباطل ایشان، مسؤولین ومدیران جامعهء بهائی ازبهائیان جدا نیستند. همین حقیقت است که ایشان را هراسان کرده! والّا دیگرهمهء جهانیان دانسته اند که دل امثال ایشان نه تنها برای بهائیان ستمدیده نسوخته، بلکه برای ایران عزیزوایرانیان نیزنسوخته است!همين جا بايد خاطر نشان كرد كه برخلاف اوهامي كه درذهن امثال آقاي موسوي است، اكثريت ملل وحكومت هاي جهان وحتي اسرائيل به بهائيان وتشكيلات ايشان با حسن ظن مي نگرند، به طوري كه اقدامات خيرخواهانه وبشردوستانهء ايشان درطول بيش ازيك قرن گسترش جامعهء بهائي درسراسر جهان احترام واعتماد همه رابه خود جلب نموده وطالب توسعهء آن هستند.

به اين خاطر،ایشان وهمتایانشان باید سراززیربرف تزویر ودروغ وریا بدرآورند تا ببینند که همه به بهائی ستیزی آنها پی برده اند! منفعت ملت ایران وکشور و بهائیان وهمهء جهانیان دراین است که امثال آقایان موسوی، یعنی مدعیان دروغین اسلام درکشورمصیبت زدهء ایران، شؤون واخلاق شیطانی همچون دروغ وریا را کنار گذارند وبه صدق وخلوص وانصاف و عدل و وفا روی آورند تا روح مملکت وجان ایرانیان ازاسارت هرچه صفات ناپاک اهريمني است آزاد و رها گردد وبه اخلاق الهی مزین شود تا امورمادي وانساني ومعنوي اش منتظم گردد! درد اصلی ایران این است!

    اين حقيقت به قدري مهم است كه حضرت عبدالبهاء درجائي توضيح مي دهند كه احزاب ايران تيشه به دست گرفته با دست خودخانهء ايران راخراب مي كنند و گمان مي كنند مشغول تعمير هستند وتوجهي به راه حل هاي آئين ايراني بهائي ندارند.سپس توضيح مي دهند كه قوه وبنيهء ايران ضعيف شده وجزبه تأسيس اخلاق الهي قوّت واقتداري براي ايران ممكن نيست؛"چون تأسیس اخلاق گردد ترقی درجمیع مراتب محتوم است. هیچ ملتی بدون تعدیلاخلاق فلاح و نجاح نیابد؛ وبه تحسین اخلاق علوم و فنون رواج یابد وافکاربینهایت روشن گردد، صداقت وامانت وحماست وغیرت وحمیّت بجوشد، سیاستبدرجه نهایت رسد، صنایع بدیعه رواج یابد، تجارت اتّساع جوید، شجاعت عَلمافرازد، ملت ازبرزخی به برزخ دیگر انتقال نماید، خلق جدید شود، فتبارکالله احسَنُ الخالقین تحقّق یابد." [v]

    آري!بمبی که بهائیان کارگذاشته اند،بمبی نیست که امثال آقای موسوی تصوركرده اند! بهائيان ازبمب هاي مورداشارهء آقاي موسوي متنفروبيزارند. ديگرجهانيان دانسته اند كه چنين بمب هائي اثري دراصلاح عالم وآسايش بني آدم ندارد! به همين دليل اتهام بمب گزاري درنمايشگاه بين المللي تهران افترائي بيش نيست كه جناب ايشان بايد پاسخ آن را به بشريت بدهند. بمبي كه بهائيان كارگذاشته اند،بمبي معنوي وفرهنگي وفكري واخلاقي است. اين بمب 165 سال قبل درنمايشگاه عالم كارگذاشته شده واينك آقاي موسوي تازه ازخواب غفلت بيدارشده، صداي آن را شنيده، مضطرب شده اند! طبيعت اين بمب تخريب ونابودي انسان ها نيست! اين بمب زمين افكارودل وجان انسان ها را زيروزبركرده تا علف هاي هرزاختلاف وجنگ وكينه ومكرودروغ وريا را نابودسازد، تا بجاي آن تخم اتحادووحدت وعشق وراستي وخلوص وصداقت كاشته شود.

حامد

3/6/1387

//www2.irna.ir/fa/news/view/line-7/8705236425152006.htm[i]

[ii] //www.farsnews.net/newstext.php?nn=8702300482 

//www.radiofarda.com/News/2008/05/21.html?id=448579[iii] 

//www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=687255 

وخبرگزاري ايسنا،سرويس: سياسي1387/06/02 ،08-23-2008 ، كدخبر8706-00573:

[iv]//www5.irna.ir/View/FullStory/?NewsId=127270

//www.peykeiran.com/iran_news_body.aspx?ID=52460 

[v] همين اخيراً آقاي گنجي چنين نگاشت: "کافی است به جامعه‌ی ایران پس از سه دهه حکومت اسلامی بنگریم که دروغ، رایج‌ترین امر در آن است و بدون دروغگویی هیچ کاری از پیش نمی‌رود و زمام‌دران این نظام بیش از زمام‌داران نظام‌های غیردینی دروغ می‌گویند. ریا، نفاق، چاپلوسی وغیره رذایلی هستند که در میان ما به شدت گسترده‌اند".

//radiozamaaneh.com/idea/2008/08/post_367.html 

* متن پيام مزبور چنين است:

17شهرالسلطان 164 ، 4 فوريه 2008

   هيئت مجللهء ياران ايران،

    درتعقيب نامهء مورّخ 3 ژانويه 2008 دارالانشاء بيت العدل اعظم الهي خطاب به هيئت محترم ياران كه درآن معهداعلي[منظوربيت العدل اعظم است] شركت احبا[بهائيان] درانتخابات مجلس وديگر انتخابات مملكتي را، به شرط اينكه عاري ازهرگونه گرايش سياسي حزبي باشد، بلامانع اعلان نموده اند وبا توجه به اين كه براي درك بيشتر اين هدايت بهتراست احباي عزيز ازاصول بهائي وسوابق تاريخي اين موضوع اطلاعات بيشتري داشته باشند، مقرّر فرمودند به شرح زير مرقوم گردد.

    توجه به دو اصل مهم به روشن شدن اين موضوع كمك خواهد كرد. اصل اول اين است كه احباي الهي بايد درجميع شؤون، چه به عنوان يك فرد وچه به عنوان يك جامعه، به نحوي مشي وسلوك نمايند كه درجميع اوقات خيرخواهي وصداقت خود را نسبت به مردم وحكومت آشكار ومبرهن سازند. همچنين بي طرفي كامل احبّا ــ چه فردي وچه گروهي ــ درامورسياسي واجتناب آنها از هرگونه موضع گيري حزبي بايد اساس جميع اقدامات آنها باشد، به طوري كه مطابق ميل مبارك حضرت ولي عزيز امرالله، كلّ طرف اعتماد مردم ومأمورين دولت ورؤساي ملت گردند.

    اصل دوم اين است كه شركت درانتخابات مملكتي به شرط اين كه شركت كننده بتواند بدون انتساب خود به هيچ يك ازاحزاب سياسي ويا اظهار هيچ نوع تمايل حزبي عمل نمايد براي احبّاي عزيز بلامانع است. ولي شركت دراين انتخابات اجباري نيست بلكه اختياري است. تشكيلات وجامعهء بهائي دراين امرهيچ دخالتي ندارد. احبّا درمورد اين كه به چه شخصي رأي بدهند با يكديگرمشورت نكرده وجامعه نيز نبايد هيچ اقدامي نمايد كه برشركت يا عدم شركت احبّا ويا اين كه به چه كسي رأي مي دهند اثري بگذارد. اجتناب جامعهء بهائي از بحث ومذاكره دراين مورد ضروري وحفظ اتحاد جمع اهل بهاء درجميع شؤون از اعظم امور است.

    اصل آزادي فرد بهائي براي شركت درانتخابات مملكتي ــ به شرط اين كه عاري ازهرگونه گرايش سياسي حزبي باشد ــ امري است كه ازقبل هم مصداق داشته وهم اكنون درساير نقاط جهان نيزاجرا مي شود وابلاغ اين امر به احبّاي ايران دراين زمان ودرجواب سؤال هيئت ياران بيان يك اصل كلّي اداري بهائي است وهيچ گونه دليل ديگري ندارد؛ نه مربوط به شرايط خاصّ كنوني ايران است ونه دليل هيچ نوع جانب گيري سياسي ويا غيرسياسي درامور آن مملكت است. شركت دراين انتخابات رابطه اي با تأكيدات بيت العدل اعظم دربارهء اهميّت جهد وكوشش ياران درخدمت به اِحياي ايران وعمران آن سرزمين مقدس ندارد؛ نه دليل پشتيباني ازدولت است ونه نشانهء همكاري با حكومت، وعدم شركت درآن نيز نشانهء مخالفت با هيچ يك نيست. احبّا به طور انفرادي آزادند تصميم بگيرند كه آيا مايلند دراين انتخابات شركت نمايند يا خير.

    نكتهء ديگري كه شايد ذكر آن لازم باشد آن است كه احباي عزيز ممكن است درعمل دريابند كه پيروي كامل ازاصول روحاني انتخابات بهائي درانتخابات مملكتي كار آساني نيست ونبايد بدين منظور ناراحتي وجدان به خود راه دهند زيرا كه پايه واساس اين دو كاملاً با هم متفاوت است.

با تقديم تحيّات، دارالانشاء بيت العدل اعظم

منبع: سایت گویا