فارس نيوزنوشته است:

"پيروان بهاييت كه براساس قاعده‌هاي ديكته شده به آنها چه ازطرف بيت‌العدلاعظم (سازمان مديريت جهاني فرقه) مستقردراسرائيل وچه ازطرف مبلغين پيشكسوت ورهبران آنها درمراكزبهايي ايران، اقدام به تاسيس سايت‌هاي متنوع(شامل:فيلم،عكس،‌كليپ‌، خبر، ‌مطالب مفصل درمورد فرقه بهايي، ‌نقد وتحليل مسايلكشوراقدامات نيروي انتظامي،افراد بسيجي، حزب‌الهي‌ها ونهايتا مجموعه‌ وزارتاطلاعات نسبت به جامعه بهايي كه به كرات در كليه وبلاگ‌هاي خبري وشخصي منتشرمي‌شود) نموده‌اند.اين افراد به كامنت‌هاي وبلاگ‌ها و سايت‌هايشان خيلي اهميتمي‌دهند وبدين وسيله براي ايجاد مطلب دراينترنت افراد را شناسايي كرده ويا ازآنها استفاده مي‌كنند ويا با نقد وحقيرشمردن مخالفان صلح و نوع‌ دوستي بهائيت راترويج مي‌دهند"(//www.farsnews.com/newstext.php?nn=8705040725)

اولین نکته ای که به ذهن بنده رسید این بود که در گزارش فارس نیوز مرتبا از کلمات صهیونیست و فرقه در کنار هم استفاده شده و سعی درالقاي این نکته به خواننده دارد که این فرقه ای ساختهء دست اسرائیل است ؛ اسرائیلی که 60 سال بیشتر از تشکیل آن نمی گذرد و بهائیان معدودي که بیش از 130 سال است آنجا ساکن هستند! درمتن شش بارازکلمه صهیونیست وچهارده بارازکلمه فرقه استفاده شده است. هنگامی که مقاله را به دقت خواندم برای فارس نیوز بعنوان یک خبرگزاری واقعاً تاسف خوردم ، زیرا که ارائه خبربدون ذکر منبع کاری است آماتوری که ازیک پایگاه خبری واقعاً بعید است .

فارس نیوزازهمان ابتدای مقاله اش شمشیررا ازرو بسته وراه اندازی سایت هاي بهائي را به رژیم صهیونیستی مربوط می داند که البته همانطور که گفته شد نه دلیلی ارائه می دهد و نه سند ومدرکی؛ البته اگر سند ومدرکی وجود داشته باشد. ای کاش نمونه ای ازآن قاعده های دیکته شدهء بیت العدل اعظم را هم می آورد. ازآنجایی که بهائیان ایران اینترنت خود را از ISP های داخلی که تحت نظارت وزارت ارتباطات و فناوری هستند تامین می کنند – کاری که همه ایرانیان دیگرهم می کنند – ومانند تمام هموطنان دیگرازکیفیت پائین اینترنت و فیلترینگ سایتها رنج می کشند، نمی دانم که نویسندهء محترم برچه اساسي وبرپایهء کدام دلیل و مدرک، حمايت بي‌دريغ رژيم صهيونيستي و آمريكا وانگلستان را برای فراهم آوردن امکانات تبلیغی فراوان دراینترنت برای بهائیان اعلام می دارد! همانطورکه ذکر کردم دراین مقاله ــ اگر البته بشود اسم آنرا مقاله گذاشت، زیرا که بیشتر به هجونامه شبیه است تا یک مقاله تحقیقی ــ بسیاربراین نکته تاکید شده که تاسیس سایتها و وبلاگهای بهائی براساس قاعده‌هاي ديكته شدهء بیت العدل اعظم و مبلغين پيشكسوت و رهبران مراكزبهايي ايران شکل گرفته است. اما ایشان همانطور که برای دیگر افاضات خود منبعی ارائه نکرده اند منظورشان را از مراکز بهائی ایران نیز ذکر نکرده اند. آیا ذکرمراکزبهائی ایران ، آماده شدن برای اقداماتی جدید علیه بهائیان درشهرهای بزرگ ایران نیست؟! نویسنده مقاله، تا بدانجا سخت گیرمی شود که حتی گردهمایی مجازی بهائیان دراینترنت را نيزتاب نمی آورد و برآن می تازد. باید از ایشان پرسیده شود : حال که به لطف رژیم اسلامی ایران گردهمایی بهائیان برای انجام فرائض دینی یا مراسم هایشان بسیاربه سختی صورت می گیرد و بسیاری ازبهائیان را به جرم های واهی زندان می کنند ، شما بخل ورزيده، حتی به گردهمایی های اینترنتی ومجازی هم خرده می گیرید؟! آیا این ترویج نوعی استبداد و توتالیتاریسم نیست؟ این روزها که متفکران و روشنفکران مسلمان درصدد این هستند تا اتهاماتی نظیرضعف حقوق بشروآزادی زنان و... غیره را که دراسلام وجود دارد برطرف کنند وفی الواقع رفرمی را ایجاد نمايند که اسلام را با دنیای امروزسازگارتركنند، ایراد چنین سخنانی عقب گرد به 200 سال پیش نمی باشد؟

تاکید نویسندهء مقاله بروجود اماکن مقدسهء بهائی درحیفا دراسرائیل آنچنان زیاد است که گویا خود نویسندهء مقاله هم ازیاد برده که حکومت اسرائیل 60 سال است که موجودیت پیدا کرده اما بهائیان خیلی قبل تربه دستورپادشاهان مسلمان ايران وعثمانی به آنجا تبعید شده بودند. درجایی دیگرنویسنده با قلب واقعیت سعی برالقاي این موضوع دارد که بهائیان حضرت بهاالله را امام زمان می دانند. ایشان اگر همان مقالهء مربوط به دعای ندبه را كه به آن اشاره كرده اند، با دقت بخوانند متوجه می شوند که چنین ادعایی صحت ندارد. تعبیر ایشان از امام زمان بسیارازواقعیت دوراست وبرای همین ازخواندن آن مقاله چنین برآشفته شده اند.

ادعای حلال دانستن زنا ازجمله اتهاماتی است که همیشه وهمیشه به بهائیان زده می شود اما این بارنویسندهء مقاله مدعی شده که این اتهام توسط بهائیان به مسلمین زده شده! البته در آیات قران همانطورکه درخود مقاله هم بدان اشاره وبنده نیزدرمقاله ای دیگراصل آیات رادراين خصوص آورده بودم، اشاره ای به حرام بودن زنا نشده درصورتی که درکتاب اقدس بصراحت به حرام بودن آن اشاره شده وآنرا درریف گناهی مانند قتل آورده اند. اما همه اینها دلیل نمی شود که هرشخصی با هردینی این چنین تهمتی را به دیگرادیان نسبت بدهد. زیرا که دراینجا بحث بر سر ادیان توحیدی وسعادت انسان است ، وهرانسان متدین وخداجویی راضی به انجام این عمل نمی شود وآنرا گناه می داند زیرا که دین برای سعادت انسانها آمده نه صرفا برای رفع نیازهای جسمی و جنسی.

دررابطه با بزرگ نمایی کمک به کودکان شیرازنوشته اند واینطورالقا کرده اند که آن عده ازجوانان بهائي سعی درفعالیّت علیه نظام وبراندازی آن داشته اند! اولاً کدام گروه براندازو ضد نظامی می آید وآشکارا و درروزروشن فعالیت می کند؟! ثانیا کدام گروه ضد نظامی برای فعالت خود ازنهادهاي دولتی اجازه نامهء کتبی می گیرد؟ نویسندهء محترم ای کاش تصویر اجازه نامه های کتبی ازشهرداری وشورای شهرودیگرسازمانهایی مرتبط را که درسایت مذكوردرمقاله شان موجوداست، ملاحظه می کردند ومی دیدند که کارآن جوانان کاملا قانونی وبا اجازه اولیای اموربوده است. ثالثاً بچه های مورد تعلیم قرارگرفته تا زمان دستگیری این جوانان اطلاعی ازدین ومذهب آنان نداشتند وبا اين حساب بايد گفت كه رژیم خواسته يا ناخواسته با دستگیری آنان کمک بزرگی به تبلیغ آئين بهائي کرده است!

رابعاً خانوادهء جوانان و کودکان این مناطق ازکم درآمد ترین وضعیف ترین اقشارچه از لحاظ مادی وچه معنوی هستند. بیشتربزه کاری ها وبزه کارهای شیراز دراین محل زندگی می کنند وبا انجام معاملات خلاف وقاچاق امرارمعاش می نمایند. به اين خاطرجوانان بهائی برآن شدند تا با دوستان جوان مسلمانشان با انجام فعالیتی اجتماعی ، ونه تبلیغی ، آنان را به درک وسیع تری ازجهان برسانند تا این کودکان دربزرگسالی وجوانی به دنبال کارهای خلاف نروند وبتوانند راهی سالم را برای زندگی پیش بگیرند. حال سؤال بنده ازنویسندهء مقاله واولیای اموراین است که : آیا رسیدگی به جوانان محروم کشورازوظایف دولت هست یا نه ؟ اگر هست چرا بجای اینکه یک سازمان غیردولتی با بودجهء محدود به این کاراقدام کند، خود دولت با آن بودجه هاي کلان اقدامی نمی کند ؟ و اگرهم وظيفهء دولت نیست ، چرا مانع فعالیّت های انسان دوستانهء عده ای دیگرمی شود؟ آیا رژیم ازآگاهی و بسط افق فکری هموطنان ناراحت است؟ بیت العدل اعظم درپیام مورخ 28 فوریه 2005 می فرمایند ، بهائیان برطبق تعالیم حضرت بهاالله نمی توانند عقاید خود را بردیگران تحمیل نمایند و مردم را به تعویض دین تشویق کنند. پس معلوم می شود که اینان قصد تغییردین ساکنین محل را نداشته اند.هنوزهم بعد ازگذشت مدتها که ازاین جریان می گذرد اهالی محل ازدیگربهائیان ساکن آنجا می خواهند که این گروه دوباره راه بیافتند ومخصوصاً برای تابستان بچه هایشان برنامه ریزی کنند تا این کودکان معصوم به راههای خلاف کشیده نشوند.

نمی دانم منظورازنقد مغرضانه ازمجازات های اسلامی چیست ، امّا می دانم که هیچ انسانی نمی تواند واپسگرایی را بپذیرد. در دنیایی که حکم اعدام حتی برای قاتل را به حبس ابد تخفیف می دهند و سعی برآن است که چنین احکامی مانند اعدام را کاملا ملغی کنند ، با کدام دلیل باید به 1400 سال پیش بازگشت و به قطع دست و پا وسنگسارافتخارکرد؟! آیا قوانین جامعهء مدرن امروزجوابگوی مجازات مجرمین نمی باشد؟ یا اینکه قوانین مجازات های اسلامی را خیلی متمدنانه می دانید؟ اما موضوع دیگری که خاطرنویسندهء مقاله را مشوّش کرده، اعتراض جامعه بهائی به نهادهای بین المللی وحقوق بشردررابطه با موضوعاتی نظیر محرومیت جوانان بهائي ازحقّ تحصیل و ورود به دانشگاه وهمچنین ظلم به دانش آموزان بهائي می باشد. ایشان ازاین موضوع ناراحت هستند که چرا این بحث به خارج کشیده شد و نظام دروغگو جلوه داده شده است. بدون تعارف می گویم ، مگراعلان نقص پرونده براي صدها جوان بهائي دروغ وكلاه شرعي واداري اي بیش نیست ؟ مگراخراج دانش آموزان دبیرستانی به دلایل واهی ظلم وستم نیست ؟ مگرنه اینکه به قول معروف خودتان حق دادنی نیست و گرفتنی است؟ جامعهء بهائیان ایران هم بدون جنگ وجدال وصرفاً ازطريق شكايت به خوداولياي امورايران واگرجواب ندادند با مراجعه به سازمان هاي حقوق بشروامثال آن حق خود را می خواهد. ما ازشما حکومت را نمی خواهیم، پول نفت نمی خواهیم، وخیلی چیزهای دیگرکه سیاسیون خودتان ازشما مي خواهند،نمی خواهیم! ما فقط می خواهیم که مانند یک ایرانی درایران عزيزدركنارهموطنانمان زندگی كنيم ! مي خواهيم در روزنامه و تلویزیون به اعتقاداتمان توهین نشود؛ درمدارس ابتدایی کتاب های ردیه درقالب داستان بين كودكان بهائي توزیع نشود؛ اجازهء تحصیلات عالیه به جوانان بهائی داده شود؛ برای کسب و کارمان مشکل ایجاد نشود و...همین ها را می خواهیم. ما از شما نمی خواهیم که بیایيد وبهائی بشوید که اگر نشوید فلان می شود و... 165 سال شما حرف زدید ، توهین کردید ، تهمت زدید ، اعدام کردید و...حالا به ما هم فرصت حرف زدن بدهید. ادعای بهائیان مبنی براینکه رتبه های بالای کنکوررا می آورند، کاملاً منطبق با واقعیت است و حقیقت دارد. اما صد حیف که ایران عزیز از چنین استعدادهایی محروم می ماند.

آیا آتش زدن خانه وماشین بهائیان، خراب کردن خانه ها ، نامه های تهدید آمیزو...مظلوم نمایی است یا واقعیت؟! شما از جامعهء بهائیان چه انتظاری دارید ؟! انتظارداريد هرچه شما ظلم می کنید چیزی نگویند؟ یا اینکه منتظردریافت جایزه ومدال افتخارهم هستید؟ جامعه بهائی همیشه نسبت به این بی عدالتی ها بسیارمنطقی عمل کرده و با تنظیم نامه وشکایات ازمراجع قانونی تقاضای کمک دارد. اما در کشوری که خود حکومت علیه این جامعه می باشد بهائیان چاره ای جزاین ندارند که صدای دادخواهی خود را از طریق جامعه جهانی اعلام کنند، شاید که رژیم ایران نیز متوجه شود ودست ازتعدّی خود به این عدّه بردارد .

هنگامی که درهمین هفتهء گذشته درمسجد یکی ازشهرستان های اطراف شیرازامام جماعت مسجد به مردم وعدهء بهشت می دهد واینچنین اعلام می کند كه، هرکس می خواهد بهشت را برای خود بخرد و درآن دنیا رستگارشود تا سه شنبه شب (هفته ای که گذشت) فرصت دارد که به منازل بهائیان حمله کرده، خانه را آتش زده وزنان را اسیر کنند، شما ازبهائيان چه انتظاری دارید ؟ انتظارداريد حتی از نوشتن یک نامهء اعتراض آمیزهم خودداری کنیم مبادا که آبروی نظام ازاين اقدامات قرون وسطايي برود؟ پس کرامت انسانی جامعه بهائیان وحقوق شهروندی ، این عده چه می شود؟ آیا آبروی نظام با نامهء جامعهء بهائی می رود، ویا با سخنرانی آن آخوند که مردم را تحریک به شورش وبی نظمی می کند؟

نویسندهء مقاله درآخرمدعی شده است که سایتها و وبلاگهای بهائی ، سایتها و وبلاگهای مسلمین را شناسایی کرده و مقابله می کنند که این دقیقا وارونه جلوه دادن واقعیت هاست. فیلتر شدن مرتب سایت ها و وبلاگ های بهائی دقیقا عکس حرف ایشان را ثابت می کند. تمام سایتهای بهائی فیلترهستند ، اما درآن سوی میدان ، سایت های فراوان ضد بهائی وجود دارند که با حمایتهای رژیم و بودجه بیت المال (!) اداره می شوند و با امکانات بسیار و پشتیبانی رژیم ازآنها بی پروا به توهین ، تهمت و نشر اکاذیب می پردازند.

 آيا جالب وعجيب نيست كه بهائي ستيزفارس نيوزمقالهء خودرا اينچنين پايان مي دهد؟!

"بهاييان بطور جدي از اواخر سال 84 تا به امروزدراينترنت ايران فعاليّت خود را آغاز كرده‌اند ولي سايت‌هاي آنها‌دركشورهايي چون آمريكا كه دانشگاه بهاييان درآنجا قراردارد، بيش از10 سال استكه قدمت فعاليّت دارد.علي ‌رغم آ‌نكه فعاليّت بهائيّت شدّت بسيارزيادي يافته است، اماهمچنان پاسخگويان اندكي دراينترنت نسبت به شبهات وسم پاشي اين جريان درحالفعاليّت هستند.‌ حمايت ازگروه متعهّدي ازوبلاگ‌ نويسان توانمند مي‌تواند به خنثيسازي

اين افكارانحرافي كمك شايان توجهي نمايد."

اي كاش ايشان قبل ازنوشتن تحقيق آبكي ــ ودرحقيقت رديهء ضدبهائي ــ خود راجع به سايت هاي به قول خودشان سه سالهء بهائيان ايران، آماري ازسايت ها ووبلاگ هاي بهائي ستيزي كه آرزويشان را مي كشند، تهيه مي كردند، تا پنهان كاري وبي انصافي وبُخلشان آشكارنشود! خداراشكركه اينترنت لا اقل جهاني است وزمامش تماماً دردست دولت ايران ومقاله نويساني همچون ايشان نيست!والا جهانيان وايرانيان مي دانند كه درآن صورت چه بلاي جديد ديگري برسرعالم مي آمد تا چه رسد به بهائيان!

منبع: سایت گویا