×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

دکتر " حوزه " و حجه الاسلام " ناسا"
1387/11/20

(بخوانید بر وزن: دکتر جکیل و مستر هاید)
نزدیک به سی سال انقلاب فرهنگی ، موجودات عجیبی را در کشور ما تولید کرده است. چند وقت پیش کاری در دادگستری داشتم و به مناسبتی درد دل با دادیار مربوطه باز شد و از گوشه و کنار سخن به میان آمد. داد یار با خوشحالی خبری را نقل می کرد که الحمدلله اسلام جهانگیر شد و حقانیت اسلام مثل روز بر همگان آشکار گشت. گفتم تازه چه خبر؟ گفت باید از زبان خود متخصصین بشنوی. تلفنی کرد و بعد از مدتی جوانی برازنده و مرتب و تمیز مقابل درب آشکار شد که بعدا فهمیدم قاضی آینده کشورمان است و دوران کار آموزی را می گذراند . بعد از معرفی و تعارفات لازم به اشاره دادیار ، داد سخن آغاز کرد که از لحاظ علمی نیز حقانیت اسلام به ثبوت رسیده است . طبعا من نیز انتظار داشتم که قاضی کشور که سالها تحصیلات عالیه داشته است و با سند و مدرک و دلیل خو گرفته، اسناد علمی دست اولی را آشکار خواهد کرد. ایشان با هیجان زائد الوصفی از یکی از دوستانش نقل کرد که رئیس ناسا ایرانی است! و اخیرا دستور داده است که تحقیقات مفصلی در مورد کره ماه انجام دهند و بعد از این تحقیقات مشخص شده است که واقعه شق القمر صحت دارد زیرا دانشمندان "ناسا" شکافهائی را در کره ماه کشف کرده اند که ثابت می کند کره ماه یک شی یکپارچه نیست و از چند قسمت تشکیل شده است و همین امر نشان می دهد که ماه قبلا چند قسمت شده و بعدا آنرا به هم چسبانده اند! بعد هم خدا را شکر کرد که الحمدلله منکرین اسلام دیگر هیچ بهانه ای ندارند که شق القمر را انکار کند و حقانیت اسلام مثل روز بر همگان آشکار شد. از باب رعایت احترام و ادب صحبتهایش را تا به آخر گوش دادم و چیزی نگفتم. از دادیاری بیرون آمدم و بر سر خود کوفتم .

تفکر وحدت حوزه و دانشگاه که در سالهائی قبل از انقلاب اسلامی با ورود شریعتی و کسانی دیگربه دانشگاه شکل گرفت، و با ادبیات شور انگیزآنها ، هیجان زیادی را در بین مسلمانان مدرن ایجاد کرد، با انقلاب فرهنگی به سیستمی هولناک تبدیل شده که به مرور زمان تیشه بر ریشه تفکر علمی زد و بطور سیستماتیک به محو هر گونه استدلال و دیالوگ علمی در دانشگاه و تصفیه اساتید و دانشجویان صاحب اندیشه مشغول است. معدود دانشجویانی هم که از این تیغ جراحی جان سالم بدر ببرند بعد از فارغ التحصیلی چنان در تنگنای فیلترهای پذیرش و استخدام قرار می گیرند که یا از خیر اندیشیدن می گذرند و یا راهی کشورهای خارجی می گردند. این صدا هنوز در گوشهای نسل من طنین انداز است که در مورد پدیده فرار مغزها فرمودند: " بگذارید بروند این مغزهای پوسیدَه ."

این حکایت "شق القمر ناسا" را بار دیگر از یک استاد دانشگاه آزاد که دست بر قضا رئیس حراست آن دانشگاه نیز بود شنیدم و بعد ها فهمیدم که در سر کلاسهای خود نیز آنرا تعریف می کند و برخی دانشجویان هم باور می کنند. در سیستم انقلاب فرهنگی هر چقدر خوش باور تر باشی زود تر ترقی می کنی و دانش جویان زود باور استاد، وزرا و قضات و روسا و اساتید آینده مملکت خواهند بود. گاهی از خود می پرسم که آیا می توان جهالت را نهادینه کرد؟ و بعد به خود پاسخ می دهم : بلی !

مشاهده این پدیده های عجیب در ایران امروز به اتفاقی روزمره تبدیل شده است. اما آنچه مرا به نوشتن این سطور ترغیب کرد خواندن خبری بود از ایرنا که بعدا در چندین سایت دانشگاهی اسلامی نیز با آب و تاب نقل شد. ماجرا از چند ماه قبل آغاز شد که معاون تبلیغ حوزه علمیه قم حجه الاسلام نبوی در یک نشست خبری[1] اعلام خطر کردند که فرقه ها و اقلیتهای دینی با زاد و ولد، ازدیاد می یابند و تکثیر اینها خطری برای اسلام و مسلمین است! خوب تا اینجا مصیبتی کسی را تهدید نمی کند و بهر حال حضرات روسا باید دلیلی برای کاهش تعداد مریدان و افزایش خیل بی ایمانان در جامعه ایرانی پیدا کنند و آن همانا زاد و ولد است. اما چند هفته پیش خبری جنجالی در رسانه ها منتشر شد و آن خبر سنگسار یک فرد بهائی در مشهد بود . هر چند بهائی بودن فرد بعدها تکذیب شد ، ولی بهانه ای بدست تعدادی از سایتها افتاد که از این ماجرا سوء استفاده کنند و مطالب ضد و نقیضی را منتشر نمایند. خنده دار تر از همه اینها کشفیات عجیب دفتر پژوهش وبررسی خبر ایرنا[2] و بعد از آن خبرگزاری ایونا بود که الحق و الانصاف مبنای تفکر منطقی و علمی را به لرزه در آورده است.

استدلال حضرات چنین است که بهائیان سعی در زیاد کردن تعداد پیروان خود در ایران دارند زیرا از انگلستان چنین دستور رسیده است که برای تضعیف اسلام باید بهائیها زیاد شوند و بهائیان هم که در ایران نمی توانند تبلیغ کنند ، پس برای این کار به تکثیر نسل رو آورده اند ! اما خوب مگر خانواده های بهائی چقدر می توانند زاد و ولد کنند ؟ برای همین منظور آنها حکم محارم را هم برداشته اند و دیگر به خواهر و مادر و دختر خود هم رحم نمی کنند بلکه نسلشان زیاد شود و بتوانند با اسلام و مسلمین مقابله کنند! اگر حتی یک نفر ایرانی نیز پیدا شود که این خزعبلات را باور کند ، باید خون گریست. اما این حکایت تلخ واقعیست . انعکاس این خبر در چندین سایت اسلامی حکایت از آن دارد که حداقل مدیران و کارکنان این سایتها به خود اجازه تردید و شک در خبر ایرنا نداده اند و آنرا بی پروا نقل کرده اند . سایت ایونا[3] که معلوم نیست از کجا عکس یک نفر وهابی عرب سعودی را نیز پیدا کرده و کنار مقاله خود چسبانده و با آب و تاب فراوان به لا طائلات ایرنا پرو بال داده و مشخص است که حتی فرق بین وهابی و بهائی را نیز نمی داند.

شناعت تنها واژه ای بود که برای توصیف رفتار این سایتهای به ظاهر شیعه پیدا کردم زیرا واژه های حماقت و جهالت و خیانت در مقابل این حرکت زشت به واژه هایی متعالی تبدیل می شوند که اگر روزی عملکرد این سایتها به آن واصل شود باید از ترقی و پیشرفت آنها اظهار خوشحالی و شادی کرد. چگونه بخود اجازه می دهند که مردمانی را که سالهاست در این مرز و بوم در نهایت پاکی و درستکاری در کنار برادران و خواهران مسلمان و مسیحی و زردشتی و یهودی خود زندگی کرده اند و همگان بر پاکی و راستی و عفت و عصمت آنها شهادت می دهند ، با این استدلال مضحک و اینگونه بی پروا ، متهم سازند. آیا ایرانیان در خوابند؟ و آیا سقوط تفکر و علم و استدلال و فهم و درک و حتی عقل متعارف بشری را در میان هموطنان خود مشاهده نمی کنند و از ترس سقوط تمدن ایرانی فریاد نمی کشند؟ آیا برادران و خواهران شیعه ایرانی از گستردگی این نوع تفکر در بین گروه کثیری از ایرانیان نگران نیستند و مبارزه با آنرا سر لوحه اقدامات خود نمی شمارند؟ آیا بر هر ایرانی واجب نیست که فریاد حقیقت جوئی سر دهد و جوانان را از سر سپردگی به جرثومه های جهل و نادانی و شناعت بر حذر دارد؟

اخیرا نیز مدیریت شاهد و ایثار گر وزارت علوم این شناعت را در عرصه پایان نامه نویسی وارد ساخته و بی پروا به دانشجویان شاهدی که بخواهند بعنوان پایان نامه ردی بر آئین بهائی بنویسند پانصد هزارتومان "کمک بلا عوض" پیشنهاد کرده است. شاید اگر بشخصه این خبر را نمی خواندم باور نمی کردم که یک وزارتخانه موضوع پایان نامه بدهد و نتیجه تحقیق را هم از قبل معین کند و در نهایت پانصد هزارتومان هم به نویسنده پول پیشنهاد کند. در متن این خبر از برنا نیوز تامل بفرمائید :

مديرکل شاهد و ايثارگر وزارت علوم تحقيقات و فناوري گفت : از سال آينده تحصيلي پايان نامههايي که با موضوع بررسي وهابيت و بهائيت تهيه و تدوين شوند، 500 هزارتومان کمک مالي بلاعوض دريافت مي کنند.

حسينعلي عليخاني در گفت و گو با خبرنگار سرويس دانشگاه برنا،گفت: دانشجويان شاهد و ايثارگر دانشگاههاي سراسري بايد موضوعاتي را انتخاب و بررسي کنند که تمام جوانب فرقه هاي ضاله بهائيت و وهابيت را آشکار کند ."[4]

حتی سعی نکرده اند برای حفظ ظاهر هم که شده از ذکر کلمه فرقه ضاله که سوگیری شدید ایشان را برملا می سازد خود داری فرمایند. خوب بدیهی است که وقتی سفارش دهنده نسبت به آئین بهائی چنین نظری داشته باشد، کسی که به امید دریافت پانصد هزار تومان وارد میدان می شود ، نحوه تحقیقش از پیش مشخص است.

کارخانه های انقلاب فرهنگی با سرعت تمام مشغول کارند. میلیونها جوان نگون بخت ایرانی که از تفکر و علم و دانش و تحصیل تنها با مفهوم امتحان و جزوه و تقلب و گزینش آشنا شده اند ، نقد جوانی و فرصت رشد قوه تفکر و استدلال خود را از دست می دهند و به موجوداتی سر بار تمدن بشری تبدیل می شوند. لشگر عظیم "دکتر حوزه " و "حجه الاسلام ناسا" در راه است و رویای انتخابات و انرژی هسته ای و حقوق بشر می بیند غافل از آنکه جهالت نهادینه شده در این مرز و بوم نیروی انسانی مورد نیاز خود را از بین بهترین جوانان ایرانی تامین می کند. نجات جوانان این مرز و بوم از تنگ نظری و کوته فکری نهادینه شده ، اقدام جمعی همه ما ایرانیان را می طلبد.

1 //www.tebyan.com/Hawzah/HawzahNews/2008/10/15/76733.html
//www.hawzahnews.com/showdata.aspx?dataid=7052
//www.roozonline.com/archives/2008/10/post_9741.php
2 //www5.irna.ir/View/FullStory/?NewsId=297003
3 //www.iwna.ir/shownews.aspx?newsid=15366
4 //www.bornanews.com/Nsite/FullStory/?Id=235073

نظر خود را بنویسید


حس نمی‌کنید تند است؟

یک بهایی
ارسال شده در : 1387/11/24

در مواردی نکات جالبی را در مورد وضعیت کنونی فرهنگی ما بیان نموده‌اید، امّا آیا فکر نمی‌کنید نسبت دادن بی‌دلیل و مدرکِ برخی از موارد به انقلاب فرهنگی ایران در شأن این مقاله و این سایت نیست؟ مثلاً این مطلب که انقلاب فرهنگی برخی خرافات را در ذهن مردم به وجود آورده با چه دلیل و مدرکی است؟ آیا این خرافات در قبل از انقلاب در ذهن مردم به وجود نمی‌آمده؟ به نظر بنده آن قسمت از مقاله که مستقیماً حقایقی را در مورد اوضاع جامعه‌ی بهایی و تعامل آن با جامعه‌ی غیر بهایی (حکومت) در بر دارد، خیلی خوب نوشته شده است، اما برخی از قسمت‌ها مانند:
"زدیک به سی سال انقلاب فرهنگی ، موجودات عجیبی را در کشور ما تولید کرده است. "
و یا
"در سیستم انقلاب فرهنگی هر چقدر خوش باور تر باشی زود تر ترقی می کنی و دانش جویان زود باور استاد، وزرا و قضات و روسا و اساتید آینده مملکت خواهند بود"
که بدون ارائه‌ی مدرک و یا بحث منطقی هستند، به نظر بنده با قسمت‌های دیگر مقاله همخوانی ندارند؛ گویی فقط احساسات شخصی نگارنده هستند.

ماشاءالله هزار ماشاءالله برخی از افراد هم دم دست نشسته‌اند که از یک نکته‌ی کوچک، واقعه‌ی هولوکاست بسازند.