×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

آتش شرم مقّدّ س
1387/12/21

به پاس اقدام تاريخي نويسندگان و امضا كنندگان بيانيه ي «ما شرمگينيم»

هموطن! شكر و سپاس از شرف و انصافت

عالمي روشن از اين پرتو قلب صافت

ظلم را ديدي و خاموش نماندي زين بيش

جان مظلوم بسي شاد شد از الطافت

***

هموطن شرم تو زين دوره ي سركوب و سكوت

بس بيفزود تو را فخر و مرا صبر و ثبوت

شرمگين از ستم غير مباش اي هم درد!

چون شكستي تو دليرانه سكوت برهوت

***

هموطن شعله ي عشقت ز كلامت پيداست

آتش شرم مقدّس ز پيامت بر پاست

پرده ي غفلت تاريخي ما خواهد سوخت

تا چنين آتش جاويد بپا در دل ماست

زاده ي كوروشي و دانش و دادش به سرت

لوحه اش زنده ز منشور حقوق بشرت

اين كه با ظلم رَوَد آبروي ايران است

آيد آن آبروي رفته به يمن اثرت

***
هموطن گفته ي سعدي به عمل آوردي

در غم عضو دگر رنج فراوان بردي

بي غم از محنت همسايه نماندي خاموش

آنچه كردي ز پي حرمت انسان كردي

***

خويش را گر چه به اوصاف دگر مي خوانيم

همه ايراني و دلبسته به يك ايرانيم

گر مسلمان و بهايي و مسيحي و يهود

يا كه زرتشتي و بي دين همگي انسانيم

***

كـُرد و تُركيم و بلوچ و لـُر و خوزستاني

گيلك و تركمن و فارس ، همه ايراني

شيعه و سنّي و صوفيّ و زن و مرد و جوان

همه چاد ر زده در دهكده ي انساني

همه وابسته به هم در گذر شادي و غم

همه خوش بخت و نگون بخت ز وضعيّت هم

در امانيم گر اين دهكده امنيّت داشت

ور نه سوزيم در اين آتش بيداد و ستم

***

مـدنـيـّت ز پـي وحـدت مردم آيــد

وحـدت از كـثرت آراء و عقـايـد زايــد

دگر انديشـه كجـا پر كشــد از كنج قفـس

دگر انديش اگـر گوشـه ي زنـدان بايـد !؟

***

دست در دست بسازيم زمين را و زمان

دوش بر دوش سبك مي شود اين بار ِ گران

دل به هم بسته به آينده اگر روي نهيم

چشم در چشم ببينيم شكوه ايران

فوريه 2009
بهمن 1387

نظر خود را بنویسید