×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

جانا سخن از زبان ما میگویی!
1388/01/05

منبع: سیروس نیوز

پاسخ به مصاحبه اخیر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

احترام به عقاید دیگران همواره بعنوان یکی از دغدغه های اصلی بشر مطرح بوده است . در طول تاریخ همیشه بوده اند کسانی که عقیده خود را برتر می پنداشته اند و به همین دلیل خود را محق می دانسته اند که هرگونه ظلم و تعدی را بر عقایدی غیر از معتقدات خودشان روا دارند . این عقیده – احترام به عقاید دیگران – در طول تاریخ دستمایه بسیاری از نوشته ها ، مقالات و جنبش های فکری گردیده است . از جان لاک و جان استوارت میل که موافق آزادی های فردی و مکتب اصالت فرد بوده اند گرفته تا ژان ژاک روسو و نظریه اداره همگانیش که سعادت افراد بشری را تابع سعادت دسته جمعی همه ساکنین زمین می دانست .

کم کم جهان امروز به جایی می رود که یک جانبه نگری و دگم اندیشی را تحمل نمی کند . اکنون نیاز جهان به تساهل بیش از پیش احساس می شود . در همین راستا انواع تشکلهای دولتی ، غیر دولتی و بین المللی برای حمایت از حقوق بشر بوجود آمده . حمایت از بشر و حقوق بشر را نباید فقط در حمایت از جسم او خلاصه کرد . البته این مورد بسیار مهم است ، اما نکته مهم تر افکار و اندیشه های بشری است . هر انسانی دارای فکر و اندیشه ای خاص است که می تواند با آن فکر در جهت خدمت به عالم انسانی و تعالی همنوعان خویش کمک کند . در این میان متعصبان و تمامیت خواهان همچون خفاشان فراری از نور، قصد دارند تا از تضارب آرا جلوگیری کرده و گلهای رنگارنگ باغ بشریت را ، که همان آرا و افکار و معتقدات آدمیان است ، تنها با یک گل و آنهم گلی که آنان دوست می دارند ، جایگزین کرده و دیگران را وادار به دوست داشتن آن کنند !!

« موجودات بشری تا این اندازه به هم مدیونند که باید همدیگر را در تشخیص خوب از بد کمک کنند . نیز همه این موجودات برای اینکه اولی را برگزینند و از دیگری بگریزند به تشویق نیازمند هستند . آنها دائماً باید یکدیگر را به استفاده هرچه بیشتر از قوای عالیه انسانی تشویق کنند و انگیزه های خود را به سمت هدفهای عاقلانه و نقشه های ترقی بخش سوق دهند نه اینکه آنها را در راه مقاصد پوچ و فساد آفرین ضایع سازند . » ( جان استوارت میل ، رساله آزادی ) نزد هر انسان آزاده و روشنفکری خشونت ، ایجاد محدودیت و توهین به معتقدات هر انساني محکوم است . چند روز پيش در تعدادي از سايتهاي خبري ، مصاحبه ای با آیت الله مكارم شيرازي منتشر گرديد . اين مصاحبه كه در اعتراض به حمله وهابيون افراطي به شيعيان در مكه مي باشد ، از خشونتی پرده بر میدارد که مایه تاسف هر انسان آزاده ای است . متن اصلي مصاحبه ايشان را مي توانيد در سايتهاي : خبرگزاري كتاب ايران : //ibna.ir/vdchvvnx.23nmvdftt2.html آريا نيوز : //www.aryanews.com/Default.aspx?cod=1020091610000613 و سايت خبري العالم :

//www.alalam.ir/farsi/NewsPage.asp?newsid=096260120090225225539 مشاهده كنيد .

ايشان در مصاحبه خود ضمن انتقاد از وهابي ها به روشنگری هایی می پردازند که شاید کمتر کسی جرات پرداختن به آن را داشته باشد و از حقایقی پرده بر می دارند که تابحال در کمتر جایی گفته شده است. ایشان افراطي گري وهابی ها را به زير سوال مي برد و خواهان رسيدگي مجامع بين المللي به اين مسئله است. در این جا قصد آن ندارم که صحبتی از چرایی این اعمال بکنم ، زیرا دلیل هرچه که باشد عمل آنان که حمله به عده ای زائر می باشد مذموم و محکوم است . بي شك از فقيه و مجتهدي چون ايشان بايد هم چنين اعتراضي را انتظار داشت . زيرا كه بر هر عالم عاقلي واجب است كه در برابر ظلم و ستم از خود واكنش نشان دهد . واقعا هيچ گونه توجيهي نمي توان براي اقداماتي كه ايشان ذكرش را كرده اند قائل شد و برهمه انسانهاي آزاده است كه چنين حركاتي را محكوم كنند . اما در اينجا يك سوال بزرگ در پيش چشمان هر عدالت خواهي پديدار مي شود . شايد بتوانم سوال خود را در قالب يك ضرب المثل ايراني از جناب مكارم بپرسم : جناب مكارم شيرازي ، فقيه عالي مقام ، آيا مرگ فقط براي همسايه خوب است ؟ آيا فقط اگر بر شما و يا هم كيشانتان ظلم شد بايد اعتراض كنيد ؟

آیا هر آنچه بر خود نمی پسندید بر دیگران نیز نمی پسندید ؟ شايد اگر شما اسم بهائي ها را در مصاحبه تان نمي آورديد اندكي اين سوالها كم رنگ تر مي شد . شما به قصد اعاده حق خود ، به عده اي ديگر كه همه نوع امكاني ، حتي امكان يك مصاحبه اينترنتي و چاپ آن ، مانند آنچه شما در اختيار داريد را در اختيار ندارند براحتي تهمت زده ايد ، اگر اجازه بدهيد مايلم مقاله شما را از ابتدا دوباره در اينجا با هم بخوانيم و ظلمي كه بر شيعيان رفته را بطور واضح در مقابل افكار عمومي نشان دهيم . تا از این رهگذر مظالم جامه بهائی را نیز آشکار کنیم .

شما فرموده بوديد « اطلاعاتي كه از منابع مختلف به ما رسيده » منظورتان كدام منابع است ؟ خب البته براحتي قابل حدس است كه مسلماني شيعه و شاید هم انسانی آزاده ، شاهد اين ظلم بوده و چون شما را فرياد رس خود مي دانسته خبر رابه شما اعلام كرده . حال اگر دولت عربستان به آن شخص تهمت جاسوسي بزند صحيح است ؟ اگر تهمت مخالفت با نظام را بزند درست است ؟ آيا وضعيت بهائيان مانند آن عده از شيعيان نيست ؟ دستگيري هاي وسيع و پی در پی ، حمله ماموران به خانه هاي بهائيان ، تخريب منازل و اتومبيل ها و همچنين تخريب قبرستانهاي آنان مشابه وضعيت آن اقليت شيعه نيست ؟ بهائيان نيز چون از طريق قانوني نمي توانند اعاده حق كنند ، دست به دامان مراجع قانوني بين المللي مي شوند ، كجاي اين كار جاسوسي است ؟ جز اينكه پرده از ظلم و ستم بر مي دارند و خواهان حقوق خود هستند . بهر صورت جهان امروز ، جهان اطلاعات و ارتباطات است و نمی توان از نشر اخبار جلوگیری کرد . پس بهتر آن است که دولتها رفتار خود را اصلاح کنند نه اینکه سعی در سانسور خبرها نمایند زیرا که این کار حذف صورت مسئله است .

در ادامه سخنانتان فرموده بودید که خشونتهای آن عده افراطی که تا قبل از این متوجه زائران ایرانی بوده است هم اکنون وارد دور جدید شده و به شهروندان همان کشور هم سرایت کرده . درست است جناب مکارم ! وقتی که ايدئولوژی خشم ونفرت جای فرهنگ صلح و دوستی را بگیرد این اتفاق ها چندان عجیب نیست . ابتدا خشونت را بر عده ای اقلیت تحمیل می کنند ، کم کم که به گمان خودشان پشت اقلیت را شکستند آن وقت به سراغ گروه های بزرگتر می روند . حکایت بهائی ها هم همین است . دولت ایران سعی دارد تا با اعمال فشار و ایراد انواع و اقسام تهمت ها به بهائی ها ابتدا این اقلیت رااز سر راه بردارد و سپس خشونت خود را به سوی گروههای دیگر نشانه رود و احتمالا تا انهدام کامل مخالفین به پیش برود . آیا این حرکت دولت ایران را مشابه حرکت همان عده افراطی در عربستان نمی بینید ؟ اگر نمی بینید از شما خواهش می کنم که اندکی بیشتر تامل نمائید و اگر می بینید باید از شما بپرسم چرا با این موج خشونت همراه گشته اید ؟ در واقع شما با تکرار تهمت های قدیمی و نخ نما به جامعه بهائی ایران همان کار افراطیون عربستان را تکرار کرده اید .

شما از این شاکی هستید که عده ای اندک خود را مالک حرمین شریفین میدانند . حق هم دارید و بنده نیز با شما هم عقیده هستم زیرا رسول الله نه به شیعه تعلق دارد نه به سنی ، ایشان به کل بشریت تعلق دارند و بزرگتر از آنند که در انحصار گروهی خاص قرار بگیرند . من از شما می پرسم حال که نمی توان رسول الله را منحصر به گروهی خاص معرفی کرد ؛ آیا این کار را میتوان با خدا کرد ؟ آیا می توان گفت خدا فقط و فقط در انحصار فلان گروه ، مذهب ، حزب و ... می باشد و تمام راههای دیگر باطل است ؟ جواب این سوال را به وجدان بیدار خودتان واگذار می کنم . اما شما صحبت از قوانین بین المللی کرده اید . آیا این قوانین همانی نیستند که در حمایت از بهائی ها و دیگر اقلیت های قومی و نژادی که در ایران تحت ظلم و ستم هستند بکار می روند ؟ پس چگونه است که آن هنگام به تکفیر قوانین می پردازید و اکنون دم از رعایت آنان می زنید ؟ کدام را باور کنیم جناب مکارم : دم خروس را یا قسم حضرت عباس را ؟ جواب این سوال را هم به وجدان پاک شما واگذار می کنم .

در قسمت دیگری از سخنانتان سوال خوبی را مطرح را کرده اید : « چرا یک اقلیت کوچک متعصب افراطی ، هر کاری را که بخواهد در این اماکن مقدس که متعلق به همه مسلمین جهان است آزادانه انجام می دهد ؟ آنها چه حقی دارند که افکار خودشان را درباره زیارت قبور پیشوایان بزرگ اسلام بر دیگران تحکیل کنند ؟ » باید بر شما درود فرستاد زیرا که جان کلام بنده و دیگر معتقدان به آزادی عقیده و آزادی بیان را ذکر فرموده بودید . اما مایلم جمله شما را با چند جابجایی کوچک دوباره باز نویسی کنم و نظر شما را درباره آن جویا شوم . سوال اول را اینگونه می پرسم : چرا دولت ایران هرکاری که بخواهد بر سر اماکن مقدس بهائیان ، صوفی ها ، دراویش ، سنی ها و ... که متعلق به تمام پیروان آن مذاهب و مکاتب است آزادانه انجام می دهد ؟ تخریب گورستانهای بهائی ، آتش زدن خانه و ماشین های آنان و تخریب اماکن متبرکه آنان که در اوایل انقلاب انجام پذیرفت را چگونه توجیه می کنید ؟

آسایش و سعادت نوع بشر تامین نمی شود ، مگر در ترک تعصبات جاهلیه و تحمل عقاید مخالف . در واقع نمی توانیم انتظار داشته باشیم که خود به دیگران ظلم کنیم و حقوق عده ای را پایمال نمائیم وآن وقت انتظار داشته باشیم که همه با صلح و صفا با ما معاشرت نمايند و به ما احترام بگذارند . بنده قصد ندارم اقدام آن عده افراطی را توجیه کنم و جمله معروف دندان در مقابل دندان را تکرار نمایم ، اما اگر واقعا قصدمان برپایی صلح و آرامش است باید ابتدا خودمان به این مهم احترام بگذاریم . برای نمونه نحوه برخورد جامعه بهائی ایران در این مورد می تواند یک الگو باشد ، زیرا برغم تمام تضیقات وارده آنان از دایره ادب خارج نشده و همواره از روشهای مسالمت آمیز برای پیشبرد اهداف خود استفاده کرده اند و برای همین است که جامعه جهانی بر بی گناهی آنان شهادت می دهد و کنگره آمریکا در دفاع از آنان بیانیه صادر می کند . البته این تنها کنگره آمریکا نبوده که بیانیه صادر کرده بیانیه معروف ما شرمگینیم که توسط روشنفکران و هنرمندان و همچنین بیانیه روزنامه نگاران کرد همه و همه مهر تائیدی بر سلوک این اقلیت صلح طلب است .

مرجع تقلید محترم ، در بند پایانی سخنان خود پرده از انتشار سی میلیون کتاب توسط وهابی ها برضد شیعیان برداشته اید . به موثق بودن خبر کاری نداریم و از آنجایی که از زبان مرد با خدایی چون شما روایت می شود آنرا قبول می کنیم . شما از این شکایت داشته اید که اجازه نمی دهند شما حتی یک جلد کتاب در رد ایرادات آنان منتشر کنید . با خواندن این بند بیاد بهائیان افتادم . همه روزه و مخصوصا این اواخر که دولت شمشیر دشمنی رااز رو بسته در روزنامه ها و تلویزیون و حتی مدارس شاهد توهین به مقدسات عده ای از هم میهنان خود هستیم . انواع و اقسام فصل نامه و ماه نامه ها در رد آئین بهائی از بودجه بیت المال منتشر می شود . اما دریغ و افسوس که بقول شما حتی اجازه چاپ یک کتاب در رد همه این برنامه ها و دادن پاسخی منطقی به همه این اتهامات از آنان سلب شده است !! دنیای عجیبی است . دنیایی دکاً دکا است .

بنده به چاپ و انتشار ردیه هایی بر ضد بهائیان و دیگران اعتراض نمی کنم زیرا آزادی عقیده و بیان را پاس می دارم . اما معتقدم که همانگونه که شما حق چاپ مطلب علیه آنان را دارید آنان نیز باید حق جواب گویی داشته باشند . اگر شما حق تبلیغ و صحبت از اسلام را دارید ، آنان نیز باید داشته باشند . در واقع هر آنچه را بر خود می پسندی بر دیگران نیز بپسند . شما همه مسلمین و شیعیان در راه برخورد با این گونه افراطی گری ها مسئول شناخته اید . حال من می خواهم نظر شما را کمی گسترش دهم و تمام جهان را در قبال این گونه تعصاب مسئول بدانم . آنهم نه فقط در قبال ظلمهایی که بر شیعیان در عربستان می رود بلکه در مقابل تمام ظلماهایی که بر تمام انسانها در همه جای دنیا می رود . آیا این راه به خدا و رضایت او نزدیک تر نیست ؟

نظر خود را بنویسید