سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
منبع: خبرنت
به موازات تشدید آزار و ایذاء بهائیان و موج فزایندۀ تبلیغات زهرآگین و انتشار تهمت ها و اتهامات واهی و بی اساس به جامعۀ بهائی ایران انتشار بیانیه یا نامۀ سرگشادۀ روشنفکران، صاحبنظران و اندیشمندان ایرانی تحت عنوان «ما شرمگینیم» باعث امیدواری و نشانی ازبیداری وجدان مردم آزادۀ وطن ما است. این نامۀ سرگشاده که تاکنون به امضای 260 تفر از دانشگاهیان و هنرمندان و روزنامه نگاران و فعالان حقوق بشر رسیده چنین آغاز می شود: ما شرمگنینیم! یک و نیم قرن سرکوب و سکوت کافیست! بنام نیکی و زیبائی، به نام انسان و آزادی، به عنوان انسان ایرانی از آنچه طی یک و نیم قرن گذشته در ایران در حقّ شما بهائیان روا شده است، بنا به شواهد و مستندات تاریخی از ابتدای شکل گیری آئین بهائی در ایران هزاران تن تنها به دلیل این باورهای دینی خود به تیغ تعصب و خرافه به قتل رسیده اند. تنها در نخستین دهۀ میلاد این آئین نزدیک به بیست هزار تن از وابستگان آن در شهرهای مختلف ایران به قتل رسیده اند. ما شرمگینیم از اینکه در آن دوران صدائی در مخالفت این کشتار بربرمنشانه ثبت نشده است و ما شرمگینیم از اینکه تا به امروز نیز صداها در محکومیت این جنایت هولناک جسته و گریخته و نارسا بوده است، آنگاه پس از ذکر 9 مورد دیگر با عنوان «ما شرمگینیم» آمده است، «ما امضاءکنندگان این نوشته از شما بهائیان بویژه از قربانیان جنایت ها علیه بهاییان ایران پوزش می خواهیم. ما بیش از این در برابر بی عدالتی در مورد شما سکوت نمی کنیم» پیشتر از این هم چندین بیانیه از طرف گروههای مدافع حقوق بشر و احزاب مختلف (جمهوریخواهان ملی، مشروطۀ ایران، دبیر شورای نویسندگان کردستان) در حمایت و دفاع از بهائیان و تقبیح اعمال شرم آور ایذاء و حبس و زندان مدیران (رهبران) جامعۀ بهائی ایران که بیش از 8 ماه است در زندان اوین محبوسند صادر شده بود و در تمام آنها مصراً از مقامات دولتی ایران خواستار رفع ظلم و ستم و آزار مستمر به ایرانیان بهائی گردیده بود.
این پدیده را باید به فال نیک گرفت و سرآغاز عصر همدلی و همدردی قاطبۀ ملت ایران از هر قوم و مذهب در این سرزمین باستانی محسوب کرد. کشوری که در 2500 سال پیش در منشوری تاریخی توسط کوروش کبیر اعلان آزادی وجدان و دین و عقیده کرد حال به ریشه های اصیل فرهنگی خود باز می گردد و از رفتار ناهنجار و اعمال تبعیض و فشار و سرکوب بزرگترین اقلیت مذهبی اظهار شرمساری می کند و مهر سکوت را که مدت یک قرن و نیم بر لب گذاشته بود بر می دارد و با صدای رسا و با صراحت کامل اظهار می دارد که «بیش از این در برابر بی عدالتی در مورد شما سکوت نمی کنیم».
گرچه در طی یک قرن و نیم گذشته اکثریت خاموش مردم ایران نیز قلباً با بهائیان همدردی می کردند، چه که از نزدیک شاهد روش زندگی هموطنان بهائی بوده و در بسیاری موارد نیز تا حدّی به تحسین آنان پرداختند، ولی به علل مختلف ازجمله ملاحظه و احتیاط از جوّ خفقان حاکم و تعصبّات مذهبی و القائات بهائی ستیزان دم فروبسته و صدائی در دفاع از حقوق مدنی و انسانی بهائیان بلند نمی شد - مصداق السلامة فی السکوت- البتّه در این یک قرن و نیم سکوت گهگاهی نفوسی معدود و یا چند نویسندۀ باشهامت، جرأت و جسارت کافی برای اعتراض به حملات و تضییقات بیرحمانه نسبت به بهائیان یافته بودند. از آن جمله نویسندۀ بزرگ سید محمّد علی جمال زاده در کتاب سر و ته یک کرباس و درسائر آثارش مکرراً از آزار و قتل و زندان و بی خانمانی بابیان و بهائیان خصوصاً در زادگاهش اصفهان به تحریک علماء خاصّه آقا نجفی و همراهی حکام وقت یاد می کند.
همچنین در سالهای بیست هجری پس از قتل و کشتار بهائیان شاهرود یکی از اعضاء باهماد آزادگان با وجود مخالفت رهبر آن گروه کسروی (نویسندۀ بهائیگری) قلم برداشته و کتابی بنام "حقائقی چند در بارۀ واقعۀ شاهرود و کشتار بهائیان بدست شیعیان" نگاشته و منتشر کردند در نهایت انصاف و بی طرفی، از ستم و ظلم رهبران مذهبی و اشرار آن شهر انتقاد کرد و نیز پس از واقعۀ قتل فجیع دکتر سلیمان برجیس در کاشان با ده ها ضربه چاقو توسط عوامل فدائیان اسلام و محاکمۀ مجرمین که به علت ترس قضاة از بنیادگران به تبرئه تمام قاتلین انجامید یکی از ارباب جرائد در صفحۀ اول نوشت «محاکمۀ قاتلان دکتر برجیس – ننگ دادگستری ایران. با کمال تأسّف در بلوای 1955 که به تحریک فلسفی در ماه رمضان در ایران بر علیه بهائیان بپا شد و به قتل یک عائلۀ 7 نفره در هرمزک یزد و خرابی منازل و آزار پیروان این دین و انهدام مرکز بهائی (حظیرة القدس) در طهران و مصادرۀ تمام مراکز اجتماعات بهائی در سراسر ایران منجر گردید صدائی در مخالفت با این مظالم فاحش بلند نشد، به عکس سیل افترائات و تهمت ها در جرائد و حتّی در مجلس و مراکز رسمی بر ضد بهائیت جاری شد و اگر عکس العمل شدید و فوری کشورهای دموکراتیک جهان و از آن جمله نهرو، نخست وزیر هند و داگ-هامرشلد، دبیر سازمان ملل متحد و صدها نفوس آزاده و دموکرات جهان نبود لایجۀ پیشنهادی در طرد و حبس پیروان بهائی در ایران به تصویب مجلس هم می رسید».
باری در سالهای اخیر چندبار نویسندگان جرائد برون مرزی همچون محمّد ارسی و خانم الاهه بقراط، داریوش همایون، محمّد جلالی در طی مقالات خود در روزنامۀ کیهان و نیم روز و نیز در سائر روزنامه های منتشره در کانادا وآمریکا نیز بمناسبت نقض حقوق بشر اشاراتی به تبعیضات و تضییقات وارده به بهائیان می نمودند و آزادی و اعطاء حقوق مدنی آنان را شرط استقرار دموکراسی در ایران می شمردند و نیز مؤلّف کتاب «رگ تاک»(دلارام مشهوری) در 2 جلد در این مورد به تفصیل مطالبی نگاشت.
ولکن صدور این نامۀ سرگشادۀ دانشگاهیان، نویسندگان، هنرمندان، روزنامه نگاران وفرهیختگان ایرانی در سراسر جهان نخستین اقدام دسته جمعی این قشر روشنفکر در دفاع از جامعۀ مظلوم بهائی و ردّ اتهامات بی پایه و "حقّ کشی نهادینه شده در قوانین کشور ایران علیه بهائیان و بی عدالتی ها و فشارهای دستگاههای رسمی و غیر رسمی در مورد این گروه از هموطنان می باشد". متعاقب انتشار این نامۀ سرگشاده در زبان های مختلف در اینترنت یک سلسله مقالات با محتوای مشابه در تقبیح اعمال زور و فشار و حبس و محاکمۀ نمایشی رهبران و مدیران جامعۀ بهائی در نشریات مختلف برون مرزی انتشار یافته و بازتاب آن حتّی به رسانه های گروهی در اروپا و آمریکا نیز رسیده است.
بهرحال به جرأت می توان گفت که تا بوی سکوت و نادیده گرفتن آزار و حق کشی ایرانیان بهائی شکسته شده و هر روز جمع بیشتری به هواداری و همدردی با بهائیان رنجدیده ولی شجاع و ثابت قدم ملحق می شوند و این نوید آشتی ، محبّت و یگانگی بین اقوام و قشرهای متنوع جامعۀ بزرگ ایران است. به امید روزی که همۀ ما در آن سرزمین تاریخی و مقدس با صلح و صفا و تفاهم و تعاون زندگی مشترک پرباری را از سر گیریم ودشمنیها و کینه هاو تعصب ها بکلی محو و زائل شود
نظر خود را بنویسید