×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

هرچه بیشتر، الهی تر؟!
1388/01/05

یکی از شواهدی که بعضی از دوستان به زعم خود بر الهی نبودن دیانت بهائی مطرح می کنند آن است که دیانت اسلام به سرعت در جهان منتشر شد و در مدت کوتاهی کشورهای زیادی را فتح کرد و امروز یک میلیارد از جمعیت جهان مسلمانند، اما دیانت بهائی با اینکه 165 سال از آغاز آن می گذرد پیروان زیادی در جهان ندارد.

به عبارت دیگر این عزیزان کثرت پیروان یک دین و سرعت انتشار آن را نشانهء الهی بودن یک دین می دانند. آیا به راستی چنین است؟ در این مقاله برآنیم که به طور بسیار مختصر صحت یا سقم این ادعا را به طور عقلانی بررسی کنیم.

1- امروزه با اینکه 1400 سال از دیانت مقدس اسلام می گذرد هنوز تعداد پیروان آن از پیروان دیانتهای مسیحی و بودایی بسیار کمتر است. آیا باید پذیرفت که این نشانهء آن است که آن ادیان بر اسلام برتری دارند؟

2- امروز شیعیان اقلیتی در میان مسلمین جهانند، اما خود را فرقهء ناجیه و بر حق و دیگر مسلمانان را گمراه و باطل می شمرند. چگونه است که اقلیت بودن خود را نشانهء بطلان مذهب شیعه نمی شمرند؟

3- آیا در آغاز دیانت اسلام که فقط چند نفر معدود به حضرت رسول اکرم ایمان آوردند و عدد مشرکین به مراتب بیش از مسلمین بود و تمام قریش و سایر قبائل به مبارزه با آن حضرت برخاستند اسلام بر حق نبود؟

4- بسیاری از مکاتب سیاسی و اجتماعی، مثل کمونیسم و فاشیسم، به سرعت بسیار رشد می کنند و پیروان فراوانی می یابند. آیا این کثرت پیروان را باید دلیلی برای برحق بودن تعلیمات و اعتقاداتشان دانست؟

5- دیانت مسیح سیصد سال پیروانی اندک داشت که در رنج و عذاب بسیار زندگی می کردند و فقط وقتی در جهان انتشار یافت و تعداد زیادی به آن پیوستند که یکی از امپراطوران روم آن دین را پذیرفت. خلفای مسلمان هم با جنگ کشورهای مختلف را فتح کردند و مردم را به زور به پذیرش اسلام وادار نمودند. اما دیانت بهائی از طریق ارائه تعالیم خود و بیان دلایل و براهین پیشرفت می کند. بنابراین، این پیشرفت آرام و تدریجی، اما پیوسته و روزافزون است.

حال با توجه به این نکات، آیا می توان گفت که کثرت پیروان و سرعت انتشار نشانهء حقانیت یک دین است؟ آیا می توان قلت پیروان را دلیل عدم حقانیت دیانت بهائی دانست؟ انصاف باید داد.

در پایان مختصراً به بیان دلیل این قلت پیروان و کندی پیشرفت ظاهری می پردازیم. دیانت بهائی که هدف اصلی آن وحدت عالم انسانی، یعنی اتحاد همهء اقوام و قبایل و ادیان و ملل روی زمین است ابتدا همّ خود را بر گسترش هرچه بیشتر امر بهائی در سراسر جهان متمرکز کرد، به طوری که از نظر میزان وسعت انتشار، یعنی ملل و اقوام و قبائلی که دیانت بهائی به آنها راه یافته است، اولین دین در جهان است. همچنین علاوه بر توسعه و گسترش دامنهء انتشار، دیانت بهائی اهداف فراوان دیگر نیز دارد، از جمله توسعهء اقتصادی و اجتماعی و تربیت اخلاقی جوامع مختلف در سراسر جهان. به عبارت دیگر بهائیان قوای خود را فقط صرف انتشار آئین بهائی نمی نمایند بلکه خدمت به عالم انسانی نیز قسمت زیادی از وقت و نیروی آنان را به خود اختصاص می دهد. جامعهء بهائی نه تنها به پیشرفت کمی و کیفی خود، بلکه به پیشرفت کمی و کیفی در همهء جوامع توجه دارد. به همین دلیل است که گسترش آن شاید آهسته به نظر برسد اما بسیار عمیق و پایدار است.

همیشه در ابتدای ظهور ادیان اکثر مردم نظر به قلت و ضعف ظاهری پیروان آنها داشته و حقانیت آنها را نپذیرفته اند، ولی بعد از اینکه پس از مدتی ادیان قدرت و کثرت یافته اند افراد به راحتی به آنها پیوسته اند. به بیان دیگر، عدهء اندکی از مردم آن بصیرت و ادراک را دارند که حقانیت یک دین را در زمان ضعف و قلت پیروان آن دریابند. به همین علت است که حواریون در دیانت مسیح یا اولین مؤمنین در دیانت اسلام از چنین ارزش و احترامی برخوردارند. آری، انصاف باید داد.

نظر خود را بنویسید