×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

آیا بهاییان مهم هستند؟
1388/02/28

منبع مقاله: سایت خواندنیها

با گذشت سی سال، هنوز این سوال محل بحث است که بهاییان چگونه گروهی و آیا اساسا مهم هستند یا نه؟

برخی می گویند آنها مهم هستند چون انسانند و مانند هر انسان دیگری، دارای حقوق شهروندی. گروهی نیز با تاکید بر حق داشتن ازادیهای مدنی برای بهاییان،عقاید آنها را مردود می شمارند.
برخی می گویند که آنها مهمند چون جاسوس اسراییل و امریکا و چند جای دیگر (به مقتضای حال) هستند و اگر به آنها پرداخته نشود چنین می کنند و چنان و در این نظر خود تا انجا پیش می روند که مدیریت فعلی را برای برخورد با انان ناکافی دانسته ولزوم تاسیس یک مدیریت سازمان یافته حتی جهانی برای انجام اقداماتی در دو بعد برخورد فیزیکی و فرهنگی بر علیه انان را از اهم مسائل دنیای اسلام می دانند.

گروهی دیگر معتقدند که بهاییان مهم هستند چون آموزه های آنان مطابق وضعیت امروزه جهان است. آنها صلح دوستی و داشتن رویکردی جهانی برای حل معضلات امروزه مردم و در عین حال مبتنی بر اصل خداپرستی آنها و از همه مهمتر اینکه آنها در عمل تا پای جان به اهداف خود وفادارند را تحسین می کنند و بعضی از آنها نیز جذب نوع نگاه ویژه بهاییان به ادیان و تفسیر جدید از متون مذهبی مانند قران و انجیل و تورات، گردیده اند.

گروهی نیز بهاییان را از این لحاظ مهم و قابل و بلکه لازم الطرح می دانند که سرنوشت آنها با دیگر ایرانیان به طرز شگفت آوری گره خورده است. از انجا که روز به روز اقشار بیشترو همچنین تعداد بیشتری از هر قشر، به سلب حقوق انسانی خود پی می برند، تازه متوجه می شوند که بهاییان، دهه های متوالی است که این سرگذشت را داشته اند و می بینند که اگر خواهان ازآدی هستند، باید ان را برای دیگران و از جمله بهاییان نیز طلب کنند.در میان گروه اخیر، کسانی نیز از اینکه سالیان دراز نسبت به این بی عدالتیها سکوت کرده اند،افسوس خورده و در پی تلافی مافات بر امده اند.

دسته ای دیگر نیز بهاییان را مهم می دانند چون با هر کس که خرده حسابی دارند فورا او را به بهایی بودن منتسب می کنند و باقی قضایا. در این رهگذار است که شیرین عبادی و ابو مازن و محمد مایلی کهن و بسیاری دیگر، به ناگاه بهایی از آب در می ایند.

بعضی نیز بهاییان را مهم می دانند چون به نظر آنها، در کلام بهاییان نوعی سحر و جادو وجود دارد که مردم عوام، تاب پایداری در برابر ان را ندارند و لذا باید با آنها مقابله نمود.

گروهی نیز بهاییان را مهم نمی دانند. آنها می گویند بهاییان باطلند ورشد آنها، به علت توجه بیش از حد مسلمانان به آنها بوده است. باید آنها را به حال خود رها کرد تا به مصداق «الباطل یموت بترک ذکره»، به مرور فراموش گردند.
برخی نیزبودند (شاید هنوز هم باشند) که بهاییان را مهم می دانستند (می دانند) اما معتقد بودند (هستند) که اهمیت آنها به دلیل تجمع انان در ایران است و لذا باید تمامی آنها را از ایران اخراج نمود که بعضی از انان، گزینه «اخراج از زمین» را بهتر می دانند.

برخی نیز مساله ای به نام بهاییان را منکر می شدند (می شوند) و می گفتند (می گویند) که در ایران جمعیت قابل ملاحظه ای به نام بهاییان وجود ندارد و به نوعی صورت مساله را پاک می کردند (می کنند). در مقابل آنها ،گروهی، بهاییان را بزرگترین اقلیت دینی ایران شمرده و به این جهت آنها را شایان توجه بسیار می دانند.

برخی نیز بهاییان را مهم می دانند چون به اعتقاد آنان، قیام بابیان در زمان قاجار بر علیه خرافات و نابسامانیهای اجتماعی و دینی در آن زمان، منشا تحولات بسیاری در ایران بوده است و باید با یادآوری ان دوران، به حافظه تاریخی ایرانیان کمک نمود شاید خود را باور کنند و به علل باز ماندن تاریخی خود از گردونه علم و ادب و تمدن جهانی پی برند.

در این میان، صاحبان دیگر ادیان نیز رویکردی خاص دارند. آنها بهاییان را مهم می دانند چون برخی از پیروان انان ،به این دیانت گرویده اند و این امر مخصوصا برای ادیانی که تعداد آنها اندک است، بسیار مهم است.

از دیدگاه گروههای حامی و مدافع حقوق بشر، بهاییان مهم هستند چون تقریبا در تمامی آزادیهای سلب شده و حقوق داده نشده، می توان مثالی از آنها اورد.در چند سال گذشته، در اکثریت مطالب منتشره از طرف انان،نام بهاییان ایران به چشم می خورد.

از دید گروههای چپ، بابیان مهم ولی بهاییان ، غیر مهم می باشند. آنها نهضت بابیه را بدلیل قیام علیه فساد حکومت قاجارمی ستایند اما روحیه صلح طلبی و خواهان آرامش بهاییان رابه عنوان انحرافی در نهضت بابیه می دانند. تعالیم بهاییان معمولا با اعتقادات تند و انقلابی آنها همخوانی ندارد. البته گروههای مختلف چپ،نظرات کاملا یکسانی در این باب ندارند. از نظر بعضی از آنها بهاییان از آن جهت که دین هستند، مانند همه ادیان دیگر مردود می باشند با این وجود پرداختن به آنها را ضروری می دانند زیرا آنها را نیز قربانی برخورد مذهبی و تبعیض گرایانه می دانند. گروهی نیز بهاییان را ارتجاعی دانسته و مخصوصا از روش عدم دخالت در سیاست آنها بشدت انتقاد می نمایند.

نظرگروههای فوق الذکرو دیگر گروههای مشابه، چه بهاییان را مهم بدانند یا ندانند، و چه موافق آنها باشند یا نباشند، روشن است. اما گروهی نیز هستند که تکلیفشان با خودشان و با بهاییان روشن نیست. اینان در عمل، بهاییان را مهم می دانند و دهها سایت و روزنامه و رسانه را بکار می گیرند تا بطلان آنها را نشان دهند اما در نظر، می گویند که بهاییان اهمیت چندانی ندارند. می گویند و می نویسند که عقاید بهاییان، بدیهی البطلان است و اصولا نیاز به استدلال ندارد اما در عمل ساعتها در باره ان بحث می کنند. برای نشان دادن این که بهاییان قابل ذکر نیستند، سریال تلویزیونی می سازند. نشریه ۳۲۰ صفحه ای و ویژه نامه ۶۴ برگی رنگی،تهیه می کنند. آنها به کسی می مانند که سه چهار ساعت در باب فواید سکوت و کم حرفی، سخنرانی می کنند. یکی، در یک جلسه سخنرانی برای دانشجویان، می گوید که این بهاییان اهمیتی ندارند و من ظرف چند دقیقه بطلان آنها را اثبات می کنم و بعد حداقل نیم ساعت صحبت می کند و معلوم هم نمی شود که چه می گوید و دیگری نیز بعد از کلی توضیح و تشریح در مورد بهاییان، می گوید که بنظر من بهترین راه مبارزه با بهاییان، سکوت است. بطور روزافزون، افراد بسیاری از هر قشر و گروه، در رادیو، تلویزیون، اینترنت و روزنامه و تریبونهای دیگر، شبانه روز وقت ارزشمند خود را تلف می کنند. در واقع آنها نمی توانند به این موضوع نپردازند. این خود دلیلی بر اهمیت آیین بهایی است. این کار آنها، حتی اگر برای بیداری مردم باشد (آنگونه که گفته اند)، باز حجم آن، حاکی از اهمیت موضوع است وخوب یا بد، نمی توان از طرح ان صرف نظر کرد. این سخنی بغایت متناقض است که می گویند «بهاییان بخودی خود مهم نیستند ولی چون روی میلیونها نفوس تاثیر می گذارند باید به آنها پرداخت!!» باید پرسید آیا نفس تاثیر گذاری بر این میلیونها نفوس، نشان از اهمیت آنها ندارد؟ وانگهی، مساله فقط عوام و تاثیر گذاری بر آنها نیست. بهاییان حتی در دانشگاهها که محل تجمع قشر فرهیخته جامعه است نیز نباید حاضر شوند و در صورت حضور، نباید کلمه ای در باب عقاید خود بگویند.

یکی از این گروههای اخیر، دست اندر کاران و مدیران سایت رهپویان وصال شیراز می باشد. نفس تشکیل این سایت عریض و طویل، گواه اهمیت بهاییان است و در واقع آنها، موجودیت خود را مدیون بهاییان هستند. با این وجود می نویسند که که « البته بهاييت در همين چند فرقه هم جزو ضعيفترين ها بشمار مي رود»(۱). این سخن آنها،نقض موجودیت خود آنهاست زیرا برای هیچ گروه دیگری، به اندازه بهاییان هزینه نمی کنند. سخن دیگر ایشان نیز بسیار جالب توجه است. علی رغم تلف کردن اوقات، آن هم به میزان بسیار زیاد، فرموده اند :

«....چهار يا پنج ميليون بهايي كه نميتوانند گوشه جهنم را هم پر كند چه ارزشي دارد كه انسان بخواهد وقتش را براي آنها تلف كند! »(۲)

از این بگذریم که در ادامه همین مطلب، حداقل به اندازه سی صفحه، وقت خود را تلف کرده اند. حتی به خود زحمت نداده اند که امار خود را به روز کنند. جمعیت بهاییان، اکنون قریب به هفت میلیون نفر است اما این مساله مهم نیست زیرا مهم تر از ان وجود دارد و ان ، اطلاعات زمین شناسی و اقلیم شناسی و یا بهتر بگویم ، جهنم شناسی نویسنده محترم است که ابعاد جهنم را کشف نموده و مشخص کرده که بهاییان، گوشه آن را هم نمی توانند پر کنند. معلوم نیست از چه علمی استفاده کرده اند و برای پر کردن این گوشه جهنم، نیاز به چه تعدادی است؟ و اینکه ایا اگر گروهی بتوانند گوشه جهنم را پر کنند، ارزش می یابند؟ و از آن هم جالبتر، این که کم بودن بهاییان را دلیل بر بی ارزش بودن دانسته است. گویا متوجه نیستند که شیعیان، حدود ده درصد از مسلمانان را تشکیل می دهند و کل مسلمانان جهان، حدودا نصف جمعیت مسیحیان و مجموع کل دینداران و خداپرستان(۳)، نیز کمتر از بقیه مردم روی زمین هستند. با قدری مسامحه می توان گفت که نسبت جمعیت بهاییان به شیعیان اثنی عشری، معادل نسبت شیعیان به اهل تسنن است. دیگر انکه در بین روایات شیعه، کم نیست روایاتی که دلالت بر قلت وجود شیعه خالص و مومن می نماید و از امام جعفر صادق نقل شده که «مومن مثل کبریت احمر است» .از اینها گذشته،تکلیف حدیث معتبر «من احیی نفسا فکانما احیا الناس جمیعا» چه می شود؟ صریحا می گوید که هدایت یک نفر، مانند هدایت همه مردم جهان است.با این وصف چگونه می توان گفت که چهار یا پنج میلیون بهایی ارزشی ندارند؟! وملموس تر از همه اینها، اعتقاد خود اهالی سایت رهپویان وصال است که معتقدند قائم ال محمد در زمانی ظهور می کند که جهان پر از ظلم و جور و فساد شده است. ایا این به این معنا نیست که در آن زمان، تعداد مومنان حقیقی و افراد صالح بسیار اندک خواهد بود؟ آیا این کم بودن تعداد آنها، نشان از بی اهمیتی آنها دارد؟ آیا باز شایسته است که تعداد اندک بهاییان و یا هر گروه دیگری،نشانه بطلان و یا بی ارزش بودن آنها دانست؟
بهاییان، با هر معیاری که بررسی شوند مهم هستند. باید حرف آنها را شنید و اجازه داد تا شنیده شود. همه گروهها مهم هستند. تمدن، حاصل تجمع همین افکار و عقاید مختلف و یا مخالف و یا حتی متناقض است. از برخورد صحیح همین ارا و عقاید است که حقیقت، بطور نسبی اشکار می گردد. به وجدان افراد نباید تعرض نمود. عظمت ایران در سایه توجه به همین نکته ساده ولی صعب، سهل ولی ممتنع، شیرین ولی تلخ، مجمل ولی مفصل، حاصل می گردد و لاغیر.

-----------------------------------------------------------------------------------
(۱)//www.rahpouyan.us/books/2.htm#a
(۲)همان
(۳)منظور، ادیان توحیدی سامی است وگرنه دینداری و خداپرستی ،مفهومی بسیار وسیع است و نمی توان بسادگی گروهی را فاقد ان دانست

نظر خود را بنویسید