×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

امکان ایجاد تحول در اقتصاد جهان از دیدگاه بهائی
1388/07/21

اقتصاد، همیشه، واکنون بیشتر از همیشه، دغدغه بشر بوده و هست. مقاله پیش رو، می کوشد تا دیدگاههای دیانت بهایی (البته از نقطه نظر نویسنده) در باره این موضوع مهم و اساسی را بیان دارد. توجه به این نکته ضروری است که دیانت بهایی، گرچه مدعی است که تعالیمش، می تواند بخوبی دستمایه ای گرانبها برای عالمان، نظریه پردازان و مجریان اقتصادی قرار گیرد، اما خود را به عنوان یک سیستم اقتصادی، ان گونه که در علم اقتصاد مطرح می شود، معرفی ننموده است. در هر حال همانطور که نویسنده محترم هم بدان اشاره دارد،هنوز موضوع اقتصاد در دیانت بهایی،ان گونه که باید و شاید مورد بحث و بررسی قرار نگرفته و نشر چنین مقالاتی را باید به منزله قدمهای اغازین در این باب شمرد.
سایت نقطه نظر،امتنان خود را از اقای سروش خوشبین،مترجم این مقاله ،اظهار می نماید.
مدیر سایت

امکان ایجاد تحول در اقتصاد جهان از دیدگاه بهائی
Gregory C Dahl
ترجمه و اقتباس
سروش خوشبین

چون به جهان پیرامون خویش بنگریم شواهد روزافزونی دال بر حالت استحاله ای که سبب دگرگونی کلی است را مشاهده می کنیم که در تمام قارات کره زمین و در جمیع شؤن حیات انسانی چه دینی چه اجتماعی چه سیاسی و اقتصادی ، پدید آمده است. این التهاب و هیجان باعث تطهیر و تبدیل نوع بشر میشود و راه را برای زمانه ای هموار می سازد که در آن جامعیت و وحدت عالم انسانی شناخته و اتحادش تأسیس خواهد شد.

اکنون یکی از مهم ترین عوامل در هم پیچیده و مشکل جهان، مسئله اقتصاد و او ضاع اقتصادی آن است. در این مقاله کوشش شد تعالیم بهائی در رابطه با حل معضل اقتصاد کنونی مورد بررسی قرار گیرد و راه های اصولی و حتی المقدور موارد جزئی آن شناخته و معرفی شود.

اصول کلی تعالیم اقتصادی در امر بهائی کاملاً شناخته شده است اما این تعالیم بطور جامع و اصولی معین ومرتب نشده تا همگان مشخصاً بر اساس آن حتی در مقیاس محدود، بتوانند آنرا سر لوحه کار خود قرار دهند و بصورت گزینه های اجرائی و عملی درآورند و به همین جهت است که میدان برای چنین تجربه ای محدود است.

باید دانست که ا موری مانند بانک داری ، ارزش یابی کالا و بعضی از دیگر روش های اقتصادی، در آئین بهائی وجود ندارد.اصولاً نه دیانت بهائی یک سیستم اقتصادی است و نه موسسین این دیانت ،به عنوان اقتصاد دان در نظر می ایند.. تعاون و دخالت دیانت بهائی در این مورد ،اساساً غیر مستقیم و عبارت از چند تعلیم عمومی است. آئین بهائی، روش و طرح وارد کردن تعالیم روحانی در سیستم های اقتصادی کنونی جهان را مطرح نموده است . حضرت ولی امرالله بیان داشته اند که اقتصاددانان بهائی در آینده این گونه مؤسّسات را بر اساس تعالیم بهائی راهنمائی میکنند تا روابط اقتصادی جهان تصحیح و هموار شود.

دیدگاه تعالیم بهائی در این زمینه را می توان یک جریان پیشرفت انقلابی و حرکت بسوی تکامل، نه تنها در مفهوم برداشت روشی نوین برای حل مشکلات اقتصادی محسوب کرد، بلکه با اتخاذ رفتار های اخلاقی و روحانی در اقتصاد بهائی، پیشرفت های اجتماعی وسیعتری ممکن و میسر میگردد.

نقش مهم اقتصاددانان بهائی، یعنی انانکه باید مؤسسات مناسب اقتصادی را بوجود آورند آنست که چنین شمائی را مد نظر داشته باشند زیرا بهائیان معتقدند یک ظهور روحانی آغاز گردیده و این ظهور کماکان تداوم فعالیت خلاق و فعال را که به "تمدن پیشرو و رو به ترقی جاودانه" تعبیر و توجیه گردیده است، نیرو می بخشد و بطرف آن سوق میدهد و باعث ترقی و شکوفائی علوم و هنر هادر جهت اصول اساسی تعالیمی میگردد که بگونه ترقی خواهانه ای مشکلات بشری را مدّ نظر دارد.

فقدان تعالیم اجرائی اقتصادی در آئین بهائی همچنین بدین معناست که احتمالاً هیچ فرد بهائی نیز ادعای تخصص در این میدان و در این زمینه را ندارد ولی عملاً همین فقدان، میدانی برای آزادی فکر و اظهار نظر ایجاد میکند که نتیجه آن، پیشبرد و یافتن راه های متفاوت و غنی برای حل مشکلات عدیده است.

بهائیان می توانند امیدوار باشند که آزادی میدان اندیشه در مورد حل مسائل اقتصادی، مانع هرگونه بنیاد گرائی کوتاه بینانه و اعمال نفوذ پیش گیرانه اش در اتخاذ روش ها و مقررات خردمندانه گردد.

جامعه بهائی شانس مهمی در پیش رو دارد تا توجه متفکرین را در اطراف عالم جلب کند اما فعلاً بهائیان خود از دید گاه بهائی نسبت به مسائلی مانند عدالت اجتماعی و حل مسئله اقتصاد که توجه هر چه بیشتر اغلب انسان های معتبر و محرّک جامعه بشری را بخود جلب نموده است بطور کامل،اگاه نمی باشند. . تعالیم بهائی براستی راه یگانه و چالش گرانه و پر هیجانی را برای بهبود اوضاع جهان ارائه می دهد و بدون تردید در هر موردی موجب جذب اذهان است.

حضرت عبدالبهاء در سفر ۱۹۱۲ به غرب ، مواضیعی مانند برابری اجناس و نژادها را مطرح فرمودند که در آن روزها، مواضیعی چالش گرانه بود اما هم اکنون این تعالیم بطور وسیعی در غرب و لااقل در بین روشنفکران پذیرفته شده است و مباحث از این مرحله عبور کرده و به مسائل دیگری از قبیل تساوی اوضاع اقتصادی ، ممانعت از جنگ و بهبود سیستم عدالت اجتماعی کشیده شده است.

بهائیان متقابلاً باید اطلاعات خویش را از مفهوم تعالیم آئین بهائی و راه حل های آن ، خصوصاً درباره مسائل فوق وسیع تر کنند تا بهنگام ارائه آن بتوانند با استنباط درست آنرا به عموم ابلاغ نمایند.اکنون چندین دهه از زمان سفر حضرت عبدالبهاء به مغرب زمین و ایراد بیانات فوق العاده ایشان در مجامع و محافل متعدد میگذرد و وقت آن رسیده که بهائیان به آزمایش عملی طرح های مندرج در تعالیم بهائی به نحو روشنگرانه اقدام نمایند.

ارزش ها و تصمیم گیری ها

بدواً لازم است کمی با روش های معمول فعلی در جهان آشنا شویم. درسالهای اخیر سرپرستان و متخصصین امور اقتصادی بر اساس مفاهیم سود آوری ، بازگشت بهره سرمایه و سهم بازار ، ابزاری را برای تصمیم گیری در تجارت و اقتصاد تهیه کرده اند. علاوه بر سود ، اندازه و رشد اصل سرمایه مطرح است زیرا کمیت، قدرت می آورد و قدرت آرزوی نهائی انسان است.این نظم و قاعده بر پایه اصول حسابداری نهاده شده است و تصمیم گیری های حاصله نسبت به تعیین اولیه ، که بر اساس نرخ گذاری توسط شرکت، شکل گرفته است حساس است.

در حالی که ابزار ها در تصمیم گیری های همگانی اساساً بهم شباهت دارند ، ولی اغلب سعی بر این است عوامل "ارزیابی" را که در قیمت های بازار منعکس نگردیده و یا نتیجه یک بررسی سود آوری ر ا که برپایه این قیمت ها انجام شده است را هم به شیوه تصمیم گیری های خود آن اضافه کنند.

در حسابرسی های مربوط به نرخ بازده برای طرح های عمومی، اغلب قیمت های واقعی تعدیل می شود زیرا باید تغییرات بازار هم در نظر گرفته شود و مسائل اجتماعی مانند حفظ محیط زیست و ازدیاد شغل نیز جائی در آن داشته باشد .متإسفانه بسیار مشکل است حجم اهداف اجتماعی اندازه گیری شود و لذا طریقه بررسی آنها الزاماً دقیق نیست .معمولاً نتایج این گونه بررسی ها بیشتر به "انعکاس" فراگیرنده تقدم های اجتماعی نزدیک است تا مانند حسابرسی های مالی که صریح و مشخص است .چنین اهداف وسیع و دقیق بندرت در بخش خصوصی مد نظرقرار میگیرد.

برای بهائیان سبک و ساختار ارزش بنیادی در تصمیم گیری ها، داستان متفاوتی است و معیار بهره وری اگرچه یک عمل لازم در سیستم کنونی محسوب میشود و در جای خود ضروری است ولی بهیچ وجه هدف غائی نیست و بهره متعادل و کمتر بیش از سود کلان مورد نظر است. زیرا اهداف بهائی شامل ارضاء نفس از طریق ارائه خدمت به بشر ، حفظ تعادل و میانه روی در کلیه امور و بهره وری از زندگی مادی و معنوی ، و انجام بهترین خدمات و فراهم آوردن و ارائه بالاترین کیفیت کاری ، و البته دریافت پاداش در مقابل اعانت مستمر و مثبت به جامعه میباشد.

متأسفانه برآوردهای امروز در جهان اقتصاد، برداشتهای دیگری از جامعه و مردم آن دارد و نوع ارزیابی های پایه ای و عمومی بر مردم تحمیل میشود هم چنانکه برای مثال در فروشگاه های زنجیره ای نمونه این گونه قیمت گذاری های یکنواخت را مشاهده می کنیم. سرمایه گذاری های وسیع در این فروشگاه ها باعث ایجاد فشار بیشتر بر روی مشتریان و متقاضیان اجناس است. زیرا منافع بدست آمده این فروشگاه ها باید تا حدی باشد که بتواند بهره ای به تناسب سرمایه گذاری تمامی موجودی آن کسب کند. این یکی از مشکلات قیمت گذاری پایه ای در دنیای امروز است و بهائیان ناچارند در مقابل چنین بازاری ابزار و فرمول های اقتصادی نوینی بنا نهند. متغیر بودن اوضاع اقتصاد جهانی نیز مشکل بزرگ دیگری است.

بهر حال امروز مقیاس معمول موفقیت در تجارت عبارت از مقدارسود و گسترش آن است. البته تجارتی که سودآور نیست اگر در حال گسترش سریع باشد نیز می تواند سود آور تصور شود زیرا گسترش، نمودار سودآوری در آینده است.

در تجارت دو منظر مشاهده میشود. ممکن است هر دو منظر باهم ایجاد شود و یا فقط یکی از آن دو مطمح نظر باشد یکی سود آوری کلان و دیگری نام نیک و پایدار است.مردم معمولاً تجارتی را بیاد می آورند که با سود کم، بهترین خدمات را نسل اندر نسل به آنها تقدیم کرده باشد. برای تاجر بها ئی زیادت نفع و گسترش تجارت مهمترین هدف و قسمت محسوب نمی شود.

بهرحال برای تصمیم گیری در اقتصاد باید وجوه مختلف مشکلات و تمایزات و منافع و مضرات و اهداف اقتصاد کنونی را بخوبی بررسی کرد. فرق میان تجارت های کوچک و خصوصی و محدود را با شرکت های بزرگ تجاری در بسیاری از موارد از جمله نوع اداره و سرپرستی و بازار یابی و ده ها مورد دیگر دانست. شکی نیست که مشکل است در تصمیم گیری های آینده تمامی اهداف را در یک سیستم عملی و مستمر و ابزاری بر پایه علمی گنجانید.

فعلاً بازار مصرف هم فاقد ارزش های اخلاقی است و یا لا اقل این ارزش ها چندان والا نیستند و سیاست تجارت یا عرضه، هم اکنون با بازار تقاضا با هم همخوانی مستقیم پیدا کرده است.

لذا در تصمیم گیری های دقیق و عملی، هم باید جنبه های اخلاقی را در جامعه مصرف و تقاضا، و هم کسب منافع رااز روی عدالت ، یکجا در نظر گرفت.

در غیاب این ابزار اوضاع به همین منوال کنونی خواهد بود و کاسب و تاجر مجبور است یا همان روش عرضه و تقاضا و حفظ و گسترش منافع را دنبال کند و یا به اهداف کوچک و محدود بسنده نموده و بسوی ورشکستگی گام بردارد.

بهر حال همانطور که حضرت ولی امرالله، چندین دهه پیش، گوشزد فرمودند ایجاد یک سیستم جامع برای تصمیم گیری ، چه برای مشاغل کوچک و چه برای تجارت های بزرگ که چالش بیشتری در جهات مشکلات مدیریت خصوصی و ساخت تشکیلاتی دارند، لازم و ضروری است. طریق نوینی نیز برای افرادی لازم است که اغلب دچار مشکل اتخاذ اهداف واقعی و درست و بعد از آن تصمیم گیری سیتماتیک و تشخیص موقعیت زمان و مکان جهت سرمایه گذاری و در نتیجه، رسیدن به اهداف خود میباشند.

روابط کارگر و کار فرما

درباره روابط کارگر و کارفرما آئین بهائی منظر قابل توجهی از ساخت دلخواه تجارت های بزرگ دارد.از دید بهائیان کلید حل معما عبارت از شناخت تمام گروه ها چه گروه مدیریت و چه گروه کارگر از چگونگی خواست های مشترک خودشان است. نتیجه این شناخت منجر به فداکاری آنان برای رسیدن به هدف مشترک میشود.حضرت عبدالبهاء در بیاناتشان در جمع رهبران کارگران سوسیالیت در مونترال کانادا ، در روز سوم سپتامبر ۱۹۱۲ به این نکات اشاره میفرمایند که انسان نمی تواند به تنهائی زندگانی کند زیرا او محتاج همکاری ممتد و کمک متقابل است. ایشان جامعه را به یک خانواده تشبیه نموده و فرمودند عدم برابری و فقدان عدالت که در دنیا مشاهده میشود به علت عدم تقابل و تقارن لازم است.این قیاس با چشم انداز زمانه، بسیار جالب و جاذب است چون مشکلات مشابهی که روابط صنعتی را در طول دهه ها فرا گرفته است اکنون خانواده غربی را متلاشی کرده است.حال توجه مردم بطور بین المللی، از منافع مشترک همکاری و فداکاری، به مسائلی مانند فقدان عدالت معطوف شده است.و آنهم عبارت از اتخاذ روش برای مقابله و وصول و دستیابی به منافعی است که منصفانه تلقی میشود و بس . اما این طرق خود محورانه است و عاقبت به بر گزینی وضعیتی سخت و انعطاف نا پذیر و گسترش بیگانگی بیشتر منتهی میشود و فرمول موفقیت آمیزی برای ایجاد روابط انسانی چه در محیط خانوادگی و یا در حوزه بازرگانی نیست زیرا در سیستمی عدالت و برابری حکم فرما میشود و روابط همدلی و سازگاری مستقر میگردد که در آن مردم بتوانند نسبت به یکدیگر انعطاف پذیر بوده و با تفاهم و سخاوتمند باشند.

شرکت های بزرگ به ساختار های مالی و حقوقی نوین نیازمندند تا در آن حق شرکاء از هر دسته و گروه کاملاً عدالت مآبانه تصویر شده باشد.اخیراً نهضت جدیدی در کشورهای غربی برای تغییر ساختار مدیریت قدیم در حال اوج است که در آن به کارگران حق شرکت و حتی تملک میدهد.در این مقال فرصت بحث دراین باره نیست ولی باید یادآور شویم نوشته ها و مطالعات دقیق و مهم در این زمینه انتشار یافته و در دسترس است.

فضای کار و وضع زندگی

میدان دیگری که خوشبختانه بهائیان میتوانند در استقرار و پیشرفت آن پیشآهنگ باشند، میدان مطالعه راجع به کیفیت محیط کار و نوع و سطح زندگانی است این میدان شانس بیشتری برای بررسی ها و تجربیات تازه و بدیع بوجود آورده است. موضوع کیفیت کار و زندگی بگونه ای فزاینده ،مورد توجه مردم ثروتمند ولی خسته و فرسوده جهان قرار گرفته است و همگی در جستجوی معنای بهتر و والاتری از موفقیت های ظاهری و هدفمندی در زندگانی خود می باشند. بهر حال یک عامل مشخص و مهم نظری و قابل درک وجود ندارد و بهبودی ها فقط حرکتی عمودی است نه اساسی.در پی تغییرات نوع زندگانی، جریان جدید دیگری به روشنی آشکار است و آن تمایل کارکنان ارشد صنایع مهم به استقرار در نقاطی خاص و خارج از شهرهای بزرگ است . چنین حرکت کاملاً آغاز حرکت معکوس گذشته است که رؤسای شرکت ها محوطه شهر را برای اسکان ترجیح میدادند و شهر نشینی نوعی پرستیژ داشت.

تجربه دیگر انعطاف پذیری ساعات کار ، کار نیمه وقت ، استفاده وسیع از وسائل الکترونیکی و تغییر محل کار از اداره به خانه است. تجربیات نامبرده شده تا حدودی در حال اجرا است.فعلاً کثیری از مردم علاقمند جدا سازی محل کار از خانه میباشند و مایل نیستند تنش ها ی محیط کار را به خانه خویش که آنرا محل آسایش و راحت می پندارند منتقل نمایند. از جهت دیگر برای کار کردن در خانه باید قوانینی را بر روال وضع خانه و افراد آن و نیازها و خواستهای آنها ترتیب و تنظیم نمود و لی چون اوضاع و احوال خانواده ها با هم متفاوت است شاید لازم باشد هر کس شرایط محل خویش را در نظر گیرد و نتوان بطور کلی قوانینی مانند قوانین کاری در اداره برای همه مردم تنظیم کرد.

در تعالیم بهائی در مورد پاداش روحانی کار شدیداً تأکید شده است و کار بمنزله خدمت به دیگران و عبادت خداوند تلقی میشود. هم چنین اهمیت خانواده تأکید گردیده است. با وجود این تعالیم امکان دارد بتوان محیط کار و ساختار های اجتماعی جدید بوجود آورد که تکیه بیشتری بر مسؤلیت های فردی داشته و برای انتخاب زمان و تعیین محل کار و انجام کارها از انعطاف پذیری گسترده تری برخوردار باشد. شاید در آینده برای انجام بسیاری از امور لازم نباشد مانند شاگردان مدرسه بر سر کلاس حاضر شویم. پدیده هائی مانند پیجر، تلفن دستی ، فاکس، مودم، سیستم کامپیوتری و سایر وسائلی که هر روز به تعداد آنها اضافه میشود، قادر است مشکلات برنامه ریزی شده پیچیده را برای کارکنان حل نموده و در زمان لازم در دسترس شخص قرار دهد تا او بتواند در منزل خود از آزادی و فراغت نسبی که قبلاً برایش میسر نبود بهره مند گردد. البته مؤسسات فعلی ما با این تکنولوزی های جدید چندان همراه و همگام نگردیده است

*بنظر میرسد مؤسسات بزرگ که هم اکنون حیات اقتصاد را در کشورهای صنعتی تسخیر کرده اند،مولودعوامل اقتصاد صنعتی (همانند سیستم اقتصادی که بر اساس تولیدات صنعتی میباشد ) نیست بلکه عملاً نتیجه یک سیستم حقوقی میباشند که بوسیله طبقه ثروتمند و جهت حفظ منافع آنان طراحی گردیده است و حال اینها قوانین پایه ای بسیاری از شرکت های بزرگ است.در سیستم بهائی باید ساختارهای قانونی نوینی به نفع شرکت های کوچک تهیه شود زیرا کمپانی های کوچک بیش از شرکت های بزرگ و غول آسا در جهت رضایت کارکنان و پیشبرد ابتکارات فردی گام برمیدارند.جای خوشوقتی است که جوانان بهائی در نقاط مختلف جهان به تأسیس شرکت های کوچک پرداخته اند. زیرا این شرکت ها زمینه مساعد و میدان آماده ای برای تجربه در ساختار جدید شرکت های کوچک بشمار میروند .مفهوم پایه ای از محل جدید کار ، یعنی کار در منزل، احتیاج به مطالعه دوباره دارد و بدعت گذاری در این زمینه ممکن است منجر به حصول نتایج جالبی شود.البته محیط کار در تمام جهان یکنوع و یک شکل نیست هنوز در نقاط فراوانی از دنیا استفاده از وسائل مدرن ممکن نگردیده است. سرعت انجام کارها کمتر است ، شتاب کارکنان به اندازه شتاب و نگرانی کارکنان در کشورهای پیشرفته صنعتی نیست و آنان با آرامش بیشتری در محیط کار بسر میبرند. روابط مستقیم مشتری و کارمند امر بدیهی است. در خیابانهای این نقاط از دنیا رفت و آمد ماشین ها کم و سر و صدا و دود اتوموبیل ها در حد اقل قرار دارد. در عوض مردم در معابر عمومی رفت و آمد دارند و زندگی از نوع نزدیک به طبیعی را میتوان در آن جا احساس کرد.در کشورهای مدرن صنعتی توقعات مراجعه کنندگان هم بهمان نسبت بالاتر است و متقاضیان طالب سرعت عمل و انجام کارشان هستند؛ نوعی کم طاقتی در همه جا حکمفرماست و کارمندان درحال تنش بکار مشغولند.

بهرحال دنیا با سرعت بسوی پیشرفت گام بر میدارد و نمی توان عقربه زمان را به عقب کشید ولی میتوان به این مسئله اندیشید که جهان صنعتی اسیر ماشین خود ساخته ای گردیده است و در عین غرور از این همه دستیابی های شگفت انگیز ، مایل است کنترل زندگانی خویش را از نظر سیسنم اجتماعی و ماشینی حفظ کند و تغییراتی را دنبال کند که با خصوصیات انسانی و نیازهای معنوی و دنیوی هر دو ، مطابقت داشته باشد.

رفاه دهکده

معضل مهم دیگر جامعه امروز شامل عده کثیری از مردم جهان میشود و آن مردم ساکن دهکده ها میباشند. باید به موضوع رفاه ساکنین این نقاط اولویت داده شود. عده زیادی از بهائیان نیز در قصبات زندگی میکنند و آنان نیز مستقیماً در این مشکل سهیمند. قسمت اعظم بیانات حضرت عبدالبهاء در مونترآل کادانا مربوط به تعا ون در سطح دهکده ها بود . ایشان به تأسیس صندوق های تعاونی دهات اشاره نمودند. اعانات این صندوق از منابع شهری و محلی تأمین شده و مخارج و تقسیم بودجه از این صندوق با تو.جه به نیاز مردم انجام میشود.حضرت عبدالبهاء مؤکداً میفرمایند چنین سیستمی به اصالت انسانی و استقلال و فراغت از استثمار کمک میکند ... هر فرد با راحتی و مسرت زندگی خواهد کرد و مقید هیچ کس نخواهد بود.بر خلاف این عقیده ملاحظه میکنیم طبق سیستم فراگیر کنونی ، زارعین در بسیاری از قصبات جهان،پول یا مواد مورد احتیاج خود را از صاحب زمین و یا از قرض دهندگان محلی قرض میگیرند که این افراد قسمت اعظم فراورده های قصبه را به عنوان قسمت خود تصاحب میکنند و مشتریان و مستأجرین یعنی زارعین محل را دائماًدر موقعیت انقیادی قرار میدهند.در بسیاری از تحولات و تغییرات سیستم زراعی از جمله سیستمی که در آن زمین طبق قانون به زارعین واگذار شده است نیز موفقیتی مشاهده نمی شود زیرا کشاورزان در اثر فقر و عدم توانائی مالی کافی نتوانسته اند وسائل لازم را برای ادامه کار خود تأمین کنند و مجبور شده اند زمینشان را دوباره به صاحب اولیه بفروشند.

معمولاً دلالان قدرتمند محلی، منابع مالی را کنترل میکنند و هم چنین از ریسک هائی که در کار کشاورزی وجود دارد آگاهند و اغلب سیستم بازار را برای فرآورده های زراعی به اندازه ای که بتواند منافع بیشتری را بدست آورد تحت کنترل دارند آنها میدانند که عرضه فراوان فرآورده در بازاری که تقاضا برای آن کم است سودی ببار نمی آورد.امروز در صد ناچیزی از سود عاید کشاورز میشود و در مقابل چندین برابر آن به جیب دلال و واسطه و فروشنده فرآورده میرود.به عقیده بهائی یک سیستم همکاری مانند انجمن تعاونی باید توسط کشاورزان در سطح قصبه درست شود که در جهت حفظ منافع آنان باشد. منابع کافی را هم برای احتیاجات اعضاء خود فراهم آورد و هم در موقع ضروری و نیاز مانند خشکسالی و سایر مشکلات و مصائب به کمک و یاری آنان بشتابد و هم برای فراوردها، بازار فروش پیدا کند و هم وسائل لازم کشاورزی را در اختیار آنان گذارد و بالمآل سیستم استثماری پیشین را درسطح محلی بشکند.این سیستم اشارت بر پیشرفت وسیع اجتماعی و همچنین جلب سود در قصبه خواهد بود که فبلاً این سود در جاهایی دیگر و به جیب دیگران میرفته است ولی از این پس سود بدست آمده را کشاورزان دوباره در قصبه سرمایه گذاری خواهند کرد.

موضوع فوق که توسط متخصصین بررسی شده است محتاج مطالعه دقیق تر با در نظر گرفتن و انعکاس تعالیم بهائی است و در پرتو این تعالیم میتوان تجریبات طرح شده کامل و بهتری را بدست آورد. امروز اگر بهائیان بخواهند اقدامی در زمینه مطالعات و تجربیات جدید نمایند از امتیاز زمانی جالبی برخوردارند زیرا بخاطر تکنولوژی پیشرفته میتوانند با ده ها هزار محفل روحانی و گروه های بهائی در قصبات سراسر جهان که هم اکنون در تدارک تأسیس مؤسسات و در جریان پیشرفت جوامع خود هستند در تماس باشند.

نظم جهانی

توجه نسبت به کل بشریت با سرعت تمام در حال گسترش است و موضوعی است که در صدر سایر مواضیع قرار گرفته است و این سؤال مطرح است که چگونه تشکیلات و قوانین و مؤسسات جهانی لازم است تا امنیت و رفاه عمومی جهانی را فراهم آورد.متقابلاً تعالیم بهائی در این میدان جدید، دارای منابع غنی و اصولی راهنما بوده و ضمانت اجرائی بنیانی و گسترده دارند.ولی مفاهیم این تعالیم محتاج اقداماتی است تا بصورت پیشنهادات محکم و قابل اجرا و تجربه برای تشکیلات نوین و ساخت های تازه برای تنظیم امور انسانی در آید و عرضه گردد.برای مثال، سیستم اوزان و اندازه و زبان بین المللی و فراغت از محدودیت های تجاری و پول واحد جهانی در آئین بهائی جزو تعالیم است . حضرت ولی امرالله در نظم جهانی بهائی به یک کُد تجاری جهانی اشاره میفرمایند که قدرتی برای اجرای قراردادهای وسیع در سطح جهان را دارا باشد. و شرط و قید واحدی برای موازین تجاری شود.این تعالیم همچنین دال بر وجود یک بانک متمرکز جهانی با تدابیر مناسب اقتصادی در سطح ملّی است ، و البته یک نظام فدرالی جهانی که قادر باشد منابع عالم را تقسیم کرده و کشورهای ضعیف و فقیر را تا حدی که بتوانند به درجه رقابت با کشورهای پیشرفته درآیند تضمین کند.

بهائیان نه نتها میباید درباره مؤسسات و تشکیلات بیت المللی بیندیشند بلکه باید توجه خویش را هر چه بیشتر به مسائل اجرائی در سطح ملی نیز معطوف دارند زیرا طولانی نخواهد پائید که جهان از جوامع بهائی در سطوح مختلف محلی و ملی و و حتی بین المللی خواهند خواست درباره تمامی مسائل مطرح شده نظراتشان را اعلام کنند و خصوصاً وقتیکه بهائیان اکثریت جمعیت یک کشور را تشکیل دهند مسؤلیت مستقیمی در جریان بسیاری از امور به عهده خواهند داشت. این پرسش ها در موارد عملی تشکیلاتی( که نباید با تشکیلات حزبی که بهائیان از آن دوری میکنند اشتباه شود) شامل پرسش هائی درباره مبارزه با فقر و ریشه کن کردن آن ، نگهداری از کودکان یتیم و سالمندان ، نوع آموزش و پرورش جوانان، چگونگی اعمال عدالت در مورد جرائم مدنی و جنائی ،نمودار یک حکومت صالح و صحیح و مسائل کلی مربوط به اقتصاد از قبیل تدابیر مالی و پولی و ایجاد کار و صرف بودجه برای نیازها و ضرورت های مقدم جامعه خواهد بود.

همانطور که در اوایل قرن بیستم حضرت عبدالبهاء اعلان فرمودند حرکت شمالیّه( کمونیستی) اهمیت زیادی یافت و دربین جوانان شیوع قابل توجهی پیدا کرد. اما پس از فروپاشی کمونیسم اکثر مردم کشورهای بلوک شرق و هم چنین جهان آزاد با اشتیاق اهداف مادی کاپیتالیستی غربی را دنبال کردند. بدون تردید طولی نخواهد کشید که شیوع نتایج و عوارض این سیستم نیز بیشتر ظاهر شود.تعالیم بهائی در بسیاری جهات انقلابی است و میتواند جایگزین مناسبی یرای هر دو سیستم کمونیستی و کاپیتالیستی باشد.اصولی که در تعالیم بهائی آمده است باید استادانه و با دقت به صورت راه حل هائی جوابگوی مشکلات جهان شود و آن ها را مورد هدف قرار دهد.در این مسیر کلیت نظرات بهائی باید نسبت به هستی و حیات و نه منحصراً درباره اقتصاد مطمح نظر باشد

پنج مطلب اجتماعی که مستقیماً مربوط به تفاوت ها و لا محاله مشاجره بین سیستم های کاپیتالیستی و سوسیالیستی است و براستی مقتضی تعمق بسیار توسط اقتصاددانان و متفکرین بهائی است برای مثال عرضه میشود.

۱_ تقسیم ثروت

اولین مشکل تقسیم ثروت و قدرت اقتصادی ، طرح و تهیه مؤسسات برای به جریان انداختن یا تقسیم ثروت است.یکی از اولین و مهم ترین و بنیادی ترین انتقاد سوسیالیست ها و منتقدین آن از سیستم کاپیتالیستی عبارت از تحمل زیاد تجمع ثروت در سیستم کاپیتالیستی است.حتی در اقتصاد بیشتر کشورهای صنعتی غربی که سیستم یکنواخت کردن درآمدها (حقوق در برابر ارزش کار) بسیار پپشرفته است و در عین حال بسیاری از جهات سوسیالیستی مانند رفاه اجتماعی ، بیمه بیکاری و مالیات های تصاعدی، بطور وسیع در آن ممالک پذیرفته شده است باز هم ارقام تجمع ثروت نشان میدهد در صد اندکی از جمعیت مردم جهان، هنوز بیشترین مقدار ثروت را از آن خود دارند و البته ثروت مالی همیشه با قدرت اقتصادی همراه بوده است.فی المثل اگر آقای هوارد هیوز میلیاردر معروف پیشین امریکا از سرویس هتل محل اقامت خود راضی نبود به آسانی میتوانست آن هتل را یکجا خریداری کند.

دیگر از بازارهای مالی و بدست آوردن ثروت سرشار ، سرمایه گذاری های در بازارهائی نظیر بازار بورس است که بر پایه حدس و گمان و شرط بندی است .در سیستم اقتصاد بهائی تفاوت فاحش طبقاتی از بین خواهد رفت و ثروت و فقر فوق العاده هردو در جامعه متعادل خواهد شد.این سیستم مقتضی طرحی جدید برای تقسیم ثروت همراه بامقتضیاتی بنیادی برای بنای اقتصاد است برخلاف کاپیتالیستی که ثروت فقط در دست عده ای انباشته میشود در سیستم سوسیالیستی ثروت بطور گسترده در اختیار دولت است و توسط آن کنترل میشود در سیستم بهائی ثروت بطور مساوی و بیشتر در بین افراد تقسیم میشود. چون در این سیستم شرکت های کوچک میتوانند به منابع مالی متعادلی دسترسی داشته باشند؛ به احتمال زیاد موجب تشویق و ترغیب مردم به تشکیل شرکت های کوچک در برابر شرکت های بزرگ تجاری خواهد شد و در ضمن دسترسی شرکت های برزگ به منابع مالی هم متعادل خواهد گردید.

از طرف دیگر نهی و منع قمار و شرط بندی در آئین بهائی منجر به اتخاذ روش جدید مالیاتی و قانونی میگردد و قوانین جدید مالیاتی مانع سرمایه گذاری منابع مالی در سرمایه گذاری های از این قبیل خواهد شد که صرفاً بر مبنای تحقیقات نظری و شرط بندی عده ای استوار است و هم اکنون منافع عمده ای برای ثروتمندان ببار میآورد زیرا آنان با ثروت های هنگفت خود تنها مردمی هستند که قادرند در چنین معاملات بزرگ شرط بندی شرکت کنند.سود دیگر این قوانین آن است که در سیستم اقتصاد آینده اولاً به افراد متوسط جامعه نیز شانس مساوی میدهد و ثانیاً در بازارهائی مانند قیمت زمین و املاک ،عوامل ترس و نگرانی را تخفیف داده و ثالثاً پاداش و بهره متعادل را در سرمایه گذاری های تولیدی افزایش میدهد.ولی در زمینه اصلی همه این مواضیع ، عدالت اجتماعی قرار دارد. عدالت اجتماعی در سیستم بهائی بالا ترین و والا ترین درجه اهمیت را دارا است و در مورد مسئله اقتصاد نیز لا محاله اوضاع اقتصاد جهان را به مرحله بهبودی فوق العاده ای سوق خواهد داد.

نقش حکومت

موضوع مهم دیگر ، نقش و حدّ مفید دخالت دولت، در یک سیستم بازار غیر متعارف از وضع کنونی و معمول فعلی است.بهائیان مأمورند به عالم انسانی خدمت کنند.این ترغیب و تشویق در جامعه ای که تعداد اعضاء بهائی آن زیاد باشد باعث بوجود آمدن مؤسسات خصوصی خواهد شد و البته چنین مؤسساتی در خدمت انواع کارهای اجتماعی و عمومی خواهد بود که هم اکنون معمولاً در قلمرو مؤسسات عمومی است.در آینده ،نقش حکومت در چنین مؤسسات با تشکیل مؤسسات خصوصی و خدمات آنها، به نحو قابل ملاحظه ای کاهش خواهد یافت .منابع عمومی و مخارج هنگفت که حال در خدمت مؤسسات دفاعی و نظامی است با کاهش احتیاجات، تقلیل خواهد یافت.ممکن است در سیستم بهائی لازم آید حکومت تا حدی سیستم بازار را تعیین کند تا حقوق تولید کننده گان کوچک محفوظ ماند ولی باید از وضع قوانین فراوان مانند قوانین فعلی خود داری شود زیرا قوانین فراوان، اغلب به نفع تولید کنندگان بزرگ و آنهائی است که منابع بیشتری برای سیستم " کاغذ بازی" کنونی در اختیار دارند.

از جمله کارهای دولت کمک و پشتیبانی از مؤسسات اعتباری خواهد بود زیرا این مؤسسات سرمایه های کوچک را در اختیار متقاضیان قرار میدهند و هم مشاورین ورزیده آنها کمک مؤثری برای متقاضان میباشند.دولت میتواند سیستم اطلاعاتی وسیعی را اداره کند و برای تبلیغات اجناس، یک نوع استاندارد و میزان مشخص را تعیین نماید، تا تولید کنندگان کوچک که کالاهای خوبی تهیه میکنند نیز بتوانند تولیدات خود را معرفی و تبلیغ کنند. امروز بخاطر گرانی قیمت تبلیغات شانس تبلیغ اجناس در اختیار شرکت های بزرگ و ثروتمند و تولیدات بزرگ آنهاست و تولیدکنندکان کوچک قدرت پرداخت چنین هزینه سنگینی را ندارند. دولت باید نقش مشوق را بازی کند نه آنکه اختناق بیافریند. متأسفانه امروز مشاهده میشود سیستم کنونی اقتصادنتیجه اصلی اختناق دولت است.

۳_ دارائی و مال التجاره در مقابل خدمات اجتماعی.

اخیراً در دنیای اقتصادی عدم تعادل جدی به سمت و سوی تولیدات مادی پدید آمده است .در طی قرن گذشته در اثر ترقی سریع تکنولوژی ، قابلیت های انسان برای ساختن وسائل مادی افزوده گشته و منجر به تحولات بسیاری در حوزه تولیدات متنوع گردیده و توانسته ایم موفقیتهای گوناگونی در اختراعات و خلق ابزار های هوشمند و مفید بدست آوریم.سطح نسبی زندگانی آنچنان ترقی نموده است که امروز یک انسان معمولی درکشورهای پیشرفته از وسائل حمل و نقل مجلل استفاده میکند. این گونه وسائل را حتی پادشاهان هم در قرون گذشته تصور نمی کردند.اکنون کشاورزان در کشورهای فقیر و در نقاط دور افتاده از پخش موسیقی و آهنگ از طریق رسانه ها و رادیو بهره مند میشوند. کیفیت این موسیقی بسیار رساتر و دقیق تر از موسیقی است که صد سال پیش بر روی صحنه ها نواخته و شنیده میشد اما در مقابل این تغییرات جهشی در اساس مؤسسات اجتماعی ما مانند مؤسسات حقوقی و قضائی و آموزشی و دولتی تغییرات چندانی صورت نگرفته است. در حقیقت این پیشرفت های متعالی، سیستمی برای مخترعین فراهم آورده است که بر اساس آن مخترع بتواند کالای مورد نظرش را طراحی کرده و پس از معرفی کالا آن را به فروش برساند و سود بیشتری بدست آورد. ولی در میادین اجتماعی هیچگونه استاندارد مورد توافقی برای پیشرفت نیست و راه آسانی برای شناخت ارزش های کاری عرضه نشده است و دور نمائی نیز برای بهره وری مادی مشاهده نمیشود. بدین ترتیب سیستم ارزش گذاری بخوبی و فقط در یک جّو از زندگانی انسان عمل نموده است. و متأسفانه در جهت دیگر یعنی خدمات اجتماعی کاملاً نا موفق بوده است.

در سیستم بهائی این عدم تعادل باید ترمیم شود. ما محتاج تأسیس مؤسساتی هستیم تا همه گونه اقدامات خلاقه و کارهای اجتماعی را پشتیبانی و تشویق کند، به بهترین اقدامات پاداش مادی دهد و اهمیت آنها را شناسائی کند.احتیاجات مادی انسان تا حد فزاینده ای تأمین گردیده است حال باید در داخل سیستم اقتصادی، طرقی هم برای سایرخدمات مفید پیدا کنیم.

موضوع دیگر، بیکاری است.هیچکس نباید بیکار بماند مادام که میتواند کار مفید دیگری غیر از شغل از دست داده خود انجام دهد. لذا تهیه وسائل آموزش و تشکیلات خاص جهت کمک به این گونه افراد ضروری است که بتوانند کاری سازنده بیابند.تمایل جامعه نسبت به تولید خدمات اجتماعی، کلید حل مشکلات محیطی در دراز مدت خواهد بود. البته انجام این کار وظیفه آسانی نیست ولی با توجه به شکست سیستم غربی ضرورت آن فوری است.

۴_ مالیات عمومی

موضوع چهارم بیشتر در مورد اقتصاد صنعتی است و در کنار ش افزایش حد متناسب مالیات عمومی بدون از بین بردن مشوق های تولیدی است.در سیستم حکومت های مدرن معمولاً دولت بین ۱۵ تا ۴۰ در صد تمام منابع کشور را کنترل میکند ونتیجه اش مالیات های سنگین است که جداً مشوق های خصوصی و فردی را مختل میکند.اگر دنیا در آینده بهتر و منظم تر شود به بودجه سنگین دفاعی نیازی نخواهد بود و بدون تردید بودجه اضافی آن در سایر تشکیلات اداری و اجتماعی مفید تری صرف خواهد شد و از بار سنگین مالیات بر دوش مردم کاسته میشود. در عین حال باید برای بالا بردن مالیات در اوقات ضروری، ترتیبات مناسب تری پیدا کرد.مثلاً در مورد وضع مالیات ها، باید بر روی بخش هائی که بوضوح مربوط به مسائل اجتماعی است دقت شود و در مقابل اخذ مالیات اضافی متوجه بر منابع غیر قابل جبران باشد که برای مثال، مصرف زیاد آن باعث آلودگی محیط زیست میشود. مالیات بیشتر بر روی این منابع هم به حفط منابع کمک میکند و هم سبب حفظ محیط زندگی میگردد.

ممکن است مالیات هائی که دولت بدین ترتیب بدست میآورد برایش کافی نباشد در این صورت ممکن است دولت مقدار معینی از فعالیت های اقتصادی را که سود آور است خصوصاً صنایع بزرگ را برای خود نگاهدارد و سود حاصله را به خزانه عمومی منتقل نماید. ضمناً برای اطمینان خاطر از مفید بودن چنین فعالیت هائی، یا این صنایع باید در رقابت با شرکت های خصوصی به فعالیت بپردازند و یا میتوان آنها را بصورت کنتراتی و توسط گروه مدیریت بخش خصوصی اداره نماید.بهر حال در یک سیستم ایده آل مالیاتی ، تعداد مالیات های خصوصی و فردی باید تقلیل یابد، براحتی رتق و فتق شود، و از تأثیرات منحرف کننده و سوء تعبیر و پیچیدگی سیستم مالیاتی بکاهد.

توسعه اقتصادی

لازم است کلیت میدان توسعه اقتصادی از نظر و دیدگاه بهائی مورد تفکر و تعمق دوباره قرار گیرد و سپس مدل جدیدی برای پیشبرد اقتصاد و اجتماع هر دو تهیه شود.در زمان حال اغلب کشورهای فقیر بوسیله روشنفکرانی اداره می شوند که تحت تأثیر نوع و نمونه زندگانی در کشورهای غنی میباشند.ولی بر اساس تجربیات کسانی که هم در کشورهای غنی و هم در ممالک فقیر زندگی کرده اند، اطلاعات کشورهای ثروتمند درباره کشورهای فقیر بسیار کم است، آنها باید اطلاعات خویش را وسعت بخشند تا با درک بهتر و بیشتر بتوانند روابط و جریان دو جانبه ای بر قرار کنند.به احتمال زیاد در آینده ، نوع زندگانی ایده آل و تشکیلات اجتماعی بصورتی که اکنون در کشور های غنی لذت بخش و دلخواه تلقی میشود، نخواهد بود و ممکن است در جهت حرکت کشورهائی قرار گیرد که هم اکنون فقیرند ولی باسرعت بسوی اهداف نوینی پیشرفت میکنند.

در بطن جامعه جهانی بهائی هم اکنون اهمیت احترام متقابل و روحیه آمادگی برای معاوضه فرهنگی بین اقوام ملل عالم شناخته شده و جریان آن آغاز گردیده است.لازم است انعکاس این روحیه ، هر چه بیشتر در تجدید راه حل های مشکلات اجتماعی مشاهده شود.

باید دانست در قلب هر توسعه و پیشرفت، مسئله منابع مادی تنها مسئله مهم بشمار نمیرود ، بلکه مسئله دانش فرهنگی، و تصریح و تعریف اهداف مناسب نیز قرار دارد.حال تصور کنیم اگر همین فردا (هم چنان که حضرت بهاء الله توصیه فرمودند) کشو ر های متخاصم جهان ناگهان تصمیم بگیرند امنیت واقعی و مؤثر در جهان استقرار یابد. بهره این صلح یعنی صدها بیلیون دلار، بفوریت در دسترس جامعه انسان خواهد بود تا آنرا در جاهای دیگری از جمله برای مبارزه با بیکاری ، مبارزه منطقی و اصولی با فقر و عدم تساوی اوضاع زندگانی در جهان، مصرف نماید.

ولی در این راه پرسش های گوناگونی هست مثلاً چگونه باید این پول هنگفت را منطقاً برای مبادله فرهنگی خرج کرد ؟ آیا کافی است فوری، صد ها هزار چینی را که زبان انگلیسی نمیدانند به امریکا آورد ودر اینجا سکنی داد و یا صدها هزار امریکائی را همراه با همبر گر، وکوکاکولا، و فیلم ها و سایر مخلفات زندگی امریکائی به کشورهای فقیر صادر کنیم و انتظار داشته باشیم تا به مردم آن کشورها کمک کنند؟آیا میتوان بدون هیچگونه آموزش اولیه ، هواپیما و ماشین و ماشین آلات صنعتی ، کارخانجات و سیستم های ارتباطی مجهز پیچیده را در کشور های عقب مانده پیاده کرد و راه انداخت؟.بعض کشورهای صنعتی در این زمینه تجربیاتی در گذشته داشته اند .آنها سعی کرده اند فرهنگ خود را نیز مانند کالاهایشان به کشورهای فقیر و یا در حال توسعه صادرکنند و موفق نبوده اند. زیرا زیر بنای فرهنگی ملل جهان مختلف است . اعتقادات مذهبی و سنتی و محلی متفاوت است لذا میتوان علل عدم موفقیت در این جریان را، یکی تفاوت فرهنگ ها و دیگری مشخص نبودن هدف و مقصود دانست.

اساسا،پیشرفت و توسعه،یک امر انسانی و نه مادی است .بنابراین، انسان ها را باید بدواً برای پیشرفت و تحقق اهداف عالیه آماده ساخت.این آمادگی را بهائیان می توانند فراهم آورند بدین ترتیب که بدواً در صدد شناسائی نیاز ها وخواستهای مردم در کشورهای غنی و فقیر بوده و سپس در پی تهیه طرح و برنامه ریزی و تلاش در جهت پیشرفت با توجه به نیازها و خواستها باشند. و گرنه اجرای طرح هائی که مورد نیاز و یا درخواست مردم نیست با موفقیت همراه نخواهد یود.یکی از امتیازت بزرگ آئین بهائی اینست که شناسائی و درک متقابل فرهنگی توصیه و تشویق گردیده است. عملاً جمعیت قابل توجهی مرکب از هزاران نفر مهاجر بهائی داوطلبانه و به منظور معرفی آئین خویش به کشورهای جهان مهاجرت کرده و میکنند و در محل سکنای خود زبان محلی را میآموزند و با فرهنگ آن سرزمین از نزدیک آشنا میشوند.

دیگر از اقدامات جامعه بهائی ، تدارک پروژه های توسعه بر اساس ابتکارات و تدابیر و نیاز های محلی در نقاط مختلف جهان است. بهائیان منابع عالی انسانی برای انجام تغییرات و تحولات در جهان محسوب میشوند و آغاز فعالیت آنان بسیار امیدوار کننده است ولی کاری بس دشوار و پر مسؤلیت در پیش رو دارند.همکاری و شرکت مؤسسات در سطح محلی در این جریان لازم است و بیشترین ابتکارات و پیشنهادات و نظرات میبایست از همین سطح ارائه شود نه آنکه جریان امر از سطوح بالا به پائین باشد زیرا گاه کمک کنندگان سطوح بالا ناخواسته و یا تعمداً سعی دارند همان ارزش ها و مقیاس ها ی مورد نظر خود را مصراً به گروه کمک گیرنده تحمیل کنند.

آثار بهائی، تعالیمی متهورانه وبدیع را ارائه میکند که بر اساس آن عاقبت اقتصاد ما و همچنین زندگانی معنوی ما متحول خواهد شد و پایه های صلح جهان بنا میشود اگرچه بنا به بیان حضرت عبدالبهاء این اهداف بطئی الوصول است ولی حتمی الوصول است.فعلاً نیاز فوری به تهیه یک فورمول برای سیستم اقتصاد نوین نیست. بلکه وضع و آغاز یک جریان تجربی لازم است، و هم زمان استمرار برآرودهای آن تجربیات ضروری است تا بتدریج سیستم جدیدی از بطن آن معین و مشخص گردد.به هرحال شانس هیجان انگیزی برای دانشمندان و پژوهشگران بهائی در دسترس است تا به مقاصد و اهداف اقتصاد بهائی پی برند. در واقع یکی از نتایج بررسی ها، کوششی برای شناسائی و درک روشن تر و دقیق تر مفهوم و مقدّر ظهور حضرت بهاء الله است. بهائیان همیشه مشتاق بوده اند تعالیم بهائی را در زندگانی روزمره خویش تمرین کنند و بگنجانند..در نامه ای از طرف حضرت ولی امرالله خطاب به بهائیان امریکا در مورد تمرین اقتصاد بر سبیل تعالیم بهائی چنین آمده است.

"با توجه به فعالیت کمیته اقتصاد محفل روحانی ملی، حضرت ولی الله بسیار تحت تأثیر اشتیاق بعض اعضاء آن هیئت و
کوششان جهت راه یابی و تأمین بودجه به منظور تمرین تعالیم اقتصاد بهائی بر مینای بعض آثار مکتوب حضرت بهاء الله و
حضرت عبدالبهاء قرار گرفتند.ولی ایشان معتقدند زمان چنین اقدام هنوز فرا نرسیده است. اولاً باید تعالیم اقتصاد بهائی در پرتو مشکلات حالیه مطالعه گردد تا کاملاً معلوم گردد شارع دیانت بهائی در باره آن چه فرموده اند و نه آنکه ما چه استنباطی از آثار ایشان داریم. فرق زیادی است مابین اینکه تعالیم بهائی را اصولی مهم و خوب بدانیم با آنکه بتوانیم راه برد آن را در مقابله با موقعیت های بازدارنده کنونی پیدا کنیم.ثانیاً حال امر بهائی از نظر مالی در وضعی نیست که بتواند دست به چنین فعالیت هائی زند. این اقدام احتیاج به پشتوانه مالی زیاد دارد تا در قالب ثابت و مشخصی در آید. اما بدون تردید کمک های اولیه در این میدان میتواند نقش کلیدی و اصلی در مهم ترین اقداماتی را داشته باشد که حال رویاروی بشر قراردارد و عاقبت منجر به استقرار تمدن نوین جهانی خواهد شد.تمدن جهانی که مقدر است مآلاً به عصر ذهبی صلح و رفاه و رهائی انسان از دام و قید دنیای تحمیل شده مادی بیانجامد، فلب ها را آرامش بخشد و مبشر بخش نوینی در پیشرفت بشر گردد."

لازم به ذکر است قبلاً اگر صحبتی از تغییر در سیستم اقتصادی به میان میآمد اتهامات چندی به دنبال داشت از جمله بلافاصله بر چسب رادیکال بودن به آن میزدند و جنبه سیاسی به آن می دادند..خوشبختانه امروز اقتصاددانان باور کرده اند که انسان موجودی اجتماعی است و نه یک ماشین خودخواه تولیدات مفید. شکی نیست که اقتصاددانان جهان زحمت فراوانی برای طرح های اقتصادی کشیده اند در آینده بهائیان با استفاده از طرح های مفید آنان، موارد لازم دیگر را به آن اضافه نموده و مطابق با زمان و مکان و احتیاجات وقت کامل میکنند. تغییر سیستم اقتصاد جهان نیز مانند سایر تحولات امری تدریجی است و تا دیدگاه نوع بشر از محدوده فعلی خود فرا تر نرود و جهان شمول نشود ایجاد هرگونه سیستم جهانی و پیاده کردن آن با مشکلات فراوانی رو برو خواهد شد. لذا بدواً باید ذهنیت انسان نسبت به سایر افراد بشر و در مجموع به کل هستی تغییر یابد.از دیدگاه بهائی هیچ سیستم اقتصادی بدون ادغام معنویت درست نیست . جنبه طبیعی روحانی انسان و انگیزه هائی که دین و اخلاق فراهم میآورد باید در سیستم اقتصادی مد نظر قرار گیرد .وضع کنونی اقتصاد مانند آنست که بخواهیم ماشینی را بدون داشتن رل براه اندازیم و هدایت کنیم .

نظر خود را بنویسید


قدر داني

بهروز
ارسال شده در : 1389/7/20

با درود و سپاس فراوان
تحقيقي در يكي از دانشگاه هاي پيام نور دارم در مورد مشكلات اقتصادي جهان در حال حاضر ، چالشها و راهكارها .
از اين مقاله بسيار آموختم و اينكه از محقيقين و دوستاني كه دستي بر قلم دارند مي خواهيم كه بيشتر به اينگونه موارد كه چالشهاي روز بشر مي باشد بپردازند.
موفق و مؤيد باشيد
بدرود

تشکر

علی اکبر
ارسال شده در : 1389/7/14

خیلی مقاله ی جالبی بود...خوشحالم که بهائیان این گونه موضوعات رو هم مد نظر دارند