×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

چرا ما همواره از خودمان شکست خورده ایم؟
1388/07/22

در دنیای طبیعی حیوانات تصاحب غذا یا اثبات برتری در فصل جفت گیری، دو عامل انحصاری بروزرفتار خشونت بار و گاه کشتار در بین هم جنسان است. حافظه تاریخی انسانها، ترکیبی از علل پیچیده تر درباره بروز خشونت و نزاع را به ثبت رسانیده است. از علل پیچیده روانی گرفته تا علل طبیعی تر همچون دستیابی به منابع غذا و یا سرزمینهای حاصلخیز و غیره.

امروزه بروز خشونت و کشمکش به عنوان یک رفتار همواره محتمل در بین کشورها و نوعی رابطه تعریف شده در قوانین بین المللی است که "جنگ" نام گرفته است. کشورهای جهان سازماندهی قوای نظامی با هدف دفاع از سرزمین و مرزهای خود را با قوت تمام پشتیبانی می کنند .

نیروهای نظامی هر کشور تحت کنترل و نفوذ تام قدرت حاکم یا دولت قرار دارد لذا غالبا برای برقراری و تداوم قوای حاکم چه بر علیه هجوم بیگانگان و چه به منظور برقراری سکوت و سکون در داخل یک کشورنیز به کار گرفته می شود.

اگر در سده های قبل عللی همچون فقر و نابرابری ، سائقه طبیعی، خشم یا تنازع برای بقا علل اصلی بروز جنگ بوده است، در دهه های اخیر و با ظهورعصر ابزارهای پیشرفته اطلاعات و روبوتهای هوشمند و تکنولژی برتر - که جایگزین رقابت و نمایش قدرت بدنی گردید- دولتهای جهان با بکارگیری روشهای هوشمندانه تر، به نوعی مسالمت آمیز تر تحت عناوینی همچون جنگ سرد یا تبلیغات منفی بر علیه یکدیگر از عدم ثبات و فقدان صلح و آرامش رنج برده اند. اما همین دول پیشرفته در دوران تبدیل قرن و ورود به هزاره سوم میلادی به راهکارهای جدیدی به جهت تبادل منابع طبیعی واطلاعات پیشرفته دست یافتند و با تکیه بر تشکیل اتحادیه های اقتصادی همراه با تعریف ضوابط و آئین نامه های محکم و موثق بین المللی کوشیدند تا قوای مادی و اقتصادی خود را از طریق اتحاد با سایر کشورهای مشترک المنافع تقویت نمایند. زیرا اثرات و عواقب شوم جنگ بر همگان آشکار شده و اغلب کشورهای متمدن کنونی خواهان صلح و ثبات در روی زمین هستند.

پس آنچه در این میان تهدید جدی برای برقراری امنیت و آرامش به حساب می آید، نه تمایل طبیعی به خشونت، نه تفاوت در آراء و تباین میان ملل و نه حتی نیاز برای اثبات برتری و کسب قدرت است. زیرا به کمک علم و تکنولژی راه حلهای جدید اثبات برتری به ظهور رسیده است چنانکه دیگرنیازی به بکارگیری سنن عتیقه و کشتار جمعی و نابودی جمعی بی گناه وجود ندارد. بلکه عنصر ناپایداری و تهدید را باید در عامل نامرعی و رعب انگیز دیگری جست که همان اندیشه و توهم دشمن انگاری و نابرابر پنداری و جدا سازی خود از دیگران است. چنین عنصری از توهم و ترویج نفرت در لایه های عمیق و پایدار نسلهای متوالی بشری در بخشهایی از مناطق زمین، ساختار ایدئولژیکی خاصی را پدید آورده است که به راحتی

نمی توان از آن رهایی یافت. پروفسور الداد پاردو، استاد دانشکده مطالعات خاورمیانه در دانشگاه عبری بیت المقدس و دبیر گروه پژوهشی "ایران در افق جهانی" اظهار می دارد:"...از جنگ دوم جهانی به این سو، موارد متعددی از نسل کشی در جهان رخ داده است و تحقیقات نشان می دهد که در تمام این موارد، جنایت با تبلیغ نفرت آغاز شد. "

نحوه ترویج و انتقال موج مخفی نفرت و خشونت را باید در سیستم آموزش و تربیت هر کشور جستجو نمود. تا آنجا که بعد خطر آفرین چنین طرز فکری در برخی از کشورها به نحو سازمان یافته ای ترویج می یابد. یعنی ایدئولژی دشمن انگاری خیالی یا پست تر دانستن دیگران، در سیستمهای آموزش و پرورش کودکان به نونهالان این کشورها القا میشود. آنجا که در مدارس موضوع درس ادبیات کودکان دبستانی قرار می گیرد ویا در قالب سرودهای دسته جمعی به توهین و تحقیر و یا آرزوی نابودی برای برخی کشورهای دیگر پرداخته می شود. در این بین بازی ها و موضوع نقاشیهایشان از قبل تعیین شده است و در مراحل بعد از بلوغ نیز که جمعیت نوجوان، وارد مرحله خودآگاهی و بیداری می شود با ایجاد سدهای محکم در راه کسب اطلاعات آزاد و با اعمال شدید ترین نوع سانسور و یاقطع هر گونه ارتباط ایشان با سایر ملل، توهم نفرت را نهادینه مینمایند دراینجا چرخه ایجاد قبول پندار ذهنی و باور درونی به اکمال می رسد. پس این ممالک با اعمال نیروی پشتیبانی اندیشه های منفی، همواره در جهان باقی می مانند. مردمانی که در پندار خود، دیگری را نه تنها تحمل نمی کند بلکه آماده کشتن و نابودی ایشان نیز هستند. چه آن دیگری ،یکی از همشهریان وی باشد و یا تبعه هر کشور دور دست!

شاید یکی از علل بروز احساس نابرابری و نفرت، شتاب فزاینده پیشرفت علم و صنعت در برخی از مناطق دنیا نسبت به سایر مناطق زمین باشد. در چنین شرایطی توجه به مفهوم "اعتدال" در جهان نیز فزونی

می یابد." اعتدال" مفهوم جدیدی است که توسط بهاءالله درآئین جهانی بهائی مطرح شده است. اگر شعار ادیان قبلی تنها ایجاد عدالت در بین ملل بود در این دور علاوه بر انصاف و عدالت، تمسک به اعتدال نیزمورد توجه و تاکید قرار گرفته است. لازمه ایجاد اعتدال با ابزار علم بازرگانی و حسابداری در بعد کلان بین المللی و موازنه های اقتصادی جهانی وبانکداری میسر و ممکن است. گرچه برقراری عدالت نیازمند برقراری اعتدال است اما قوای تشخیص دهنده روحانی لازم است تا بتوان حق واقعی را برای هر فرد تشخیص داد و به او اعطا نمود اما برقراری اعتدال یک مفهوم کاملا علمی است و با ابزارهای موجود کنونی جهان علم می توان به آن دست یافت. پشتوانه آن پذیرش و حمایت کشورهای قدرتمند و البته همراهی و پیشنهاد کشورهای کمتر توسعه یافته است. به عنوان مثال، بخشش دیون کشورهای بی نهایت فقیر و گرسنه از سوی کشورهای پیشرفته؛ برنامه ریزی و تلاش در راه انتقال سریع اطلاعات و اخبار به همه کشورها؛ توسعه منابع انسانی و کمک به افزایش نیروی ماهر و استفاده داخلی از منابع مادی و معنوی هر منطقه به نفع همان منطقه را می توان از جمله مصادیق برقرادی اعتدال در سطح جهانی نام برد.

به نظر می رسد چنانچه عزم و اراده انسانها به نحو مستمری برایبرقراری صلح و آشتی بکار برده نشود، سکونت آرامش بخش ما بر روی کره زمین به طرز غیر قابل باوری در معرض خطر قرار خواهد گرفت. عزمی که لازم است به کار افتد در مبارزه با خودخواهی نفسانی و فراموش نمودن آموزه های برخی پندارهای نادرست است که دیگر انسانها را کژ انگاریم و خود را درست . این مبارزه ای است که ما تاکنون در آن شکست خورده ایم زیرا مغلوب پندارهای خود شده ایم. در نتیجه برقراری اعتدال و آموزش صلح و محبت حقیقی به همنوع همواره مغلوب توهمات و دستورات خشونت بار و توهین آمیز نسبت به دیگران بوده است. آگاهی از چنین رویکردی و باز نگری وسیع در سیستم تعلیم و تربیت فرزندان سرزمین مان می تواند راهگشای قدمهای بعدی در راه صلح و آرامش باشد.

نظر خود را بنویسید