×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

کدام دولت به شما کمک می کند؟
1388/08/13

منبع: خبرنت

یکی از سؤالاتی که بارها از من، به عنوان یک فرد بهائی، پرسیده شده آن است که آیا اسرائیل به شما کمک مالی می کند؟ و البته معمولاً خود کسانی هم که این سؤال را می پرسند نمی دانند منظورشان از اسرائیل دقیقاً چیست: دولت اسرائیل یا مرکز جهانی بهائی که در اسرائیل قرار دارد؛ که فرق این دو را هم نمی دانند.

کسانی که می بینند سالهاست جمهوری اسلامی عزم خود را جزم کرده است که جامعهء بهائی را تحت فشار شدید مالی (البته در کنار سایر فشارها) قرار دهد و بهائیان نه به مشاغل دولتی راه دارند، نه به تحصیلات عالیه دسترسی پیدا می کنند تا در بخش خصوصی شغل پردرآمدی داشته باشند، و حتی در بازار برای گرفتن جواز کسب با مشکل مواجه می شوند، تعجب می کنند که چرا سطح زندگی مادی اغلب بهائیان تنزل چشمگیری، بیش از تنزل کلی و عمومی که در وضع اقتصادی جامعه رخ داده، نداشته است. افترائاتی هم که مخالفان دیانت بهائی به یمن قدرت سیاسی خود در رسانه های دولتی هر روز تکرار می کنند این فکر را به ایشان القا می کند که حتماً دولت اسرائیل برای بهائیان ایران پول می فرستد.

اما چند روز قبل در مصاحبهء آقای فانی با آقای ثابتان در تلویزیون فارسی بی بی سی (1)همین سؤال، البته به صورت دیگری، تکرار شد. سؤال آقای فانی این بود که جامعهء بهائی هفت مشرق الاذکار یا معبد بنا کرده است. مخارج این کار از کجا تأمین شده است؟ آیا بدون کمک هیچ دولتی بوده است؟ آقای ثابتان هم در فرصت کوتاهی که داشتند توضیح دادند که همهء مخارج جامعه بهائی از طریق کمکهای مالی افراد بهائی تأمین می شود و بهائیان از هیچ فرد یا مؤسسهء غیربهائی کمک مالی قبول نمی کنند.

نظر به محدود بودن فرصت یک مصاحبه تلویزیونی و اینکه مصاحبه گر است که مسیر صحبت را هدایت می کند به نظر می رسد که این مصاحبه این سؤال را در اذهان ایجاد کرد اما اجازه نداد پاسخ کاملی به آن داده شود. پس فکر می کنم لازم است توضیحات کاملتری در این باره ارائه گردد.

همانطور که گفتم این مصاحبه مرا به یاد سؤالی انداخت که بارها از من پرسیده شده بود. هر دو سؤال در اصل یکی است. جامعهء بهائی جامعهء کوچکی است: در کل دنیا، حدود شش میلیون نفر بهائی کجا و 2 میلیارد مسیحی یا 1 میلیارد مسلمان کجا؟ در کشور ایران، حدود 300 هزار بهائی کجا و بیش از 70 میلیون مسلمان کجا؟ اما همین جامعهء کوچک به موفقیتهای زیادی دست یافته است: در ایران سالها تحت فشار خردکننده همچنان شاد و پرتوان باقی مانده است و در جهان در همهء قارات معابد باشکوهی بنا کرده است. پس حتماً یک قدرت سیاسی از آن حمایت می کند. طرز فکر و اساس استدلال یکی است و بنابراین به هر دو سؤال با هم می توان پاسخ داد.

جامعهء بهائی یک جامعهء جوان است که کمتر از دویست سال از عمر آن می گذرد (که قابل مقایسه با جوامع دینی کهنسال جهان که جوانترینشان یعنی اسلام 15 قرن از عمرش می گذرد نمی باشد). فرد جوان بی تجربه است، ثروتی نیندوخته است، وسایل و امکانات زیادی ندارد، اما پر نیرو و پر توان است و با همین نیرو و توان است که با سرعت و نشاط به پیش می رود. جامعهء بهائی نیز چنین است. سرشار از نیرو و نشاط است، مانند همهء ادیان در ابتدای تاریخشان. مسلمانان در اوایل ظهور اسلام چگونه جان و مال خویش را در راه اسلام فدا می کردند! مسیحیان اولیه چه شکنجه هایی را تحمل می کردند! زیرا در ایمان خود سراپا شور و اشتیاق بودند. اما امروز از آن شور و اشتیاق کمتر نشانی می یابیم، زیرا با ظهور هر پیامبر الهی خداوند قوایی را به عالم می فرستد که به تدریج به تحلیل می رود، مثل یک منبع انرژی که به مرور زمان کم کم خالی می شود.

در جامعهء بهائی اما هنوز آن شور و اشتیاق لبریز است. بهائیان در سراسر دنیا همان فداکاری و استقامت مسیحیان و مسلمانان اولیه را دارند. جان و مال و تمام زندگی خود را در راه ایمان خویش می نهند. سختکوشترند، چندان به دنبال تجملات نیستند، کمتر به فکر زندگی مادی خود و بیشتر به فکر زندگی معنوی خویشند. چنین است که به کارهایی موفق می شوند که معجزه آساست. و البته کسانی که نیروی الهی را در این کارها نبینند ناچارند آن را به قدرتهای زمینی چون دولت اسرائیل نسبت دهند. همانطور که بعضی در زمان رسول اکرم مسلمانان را تحت حمایت ایران می شمردند!

برای نمونه به ساخت معبد نیلوفر آبی در هندوستان که مشهورترین مشرق الاذکار در جهان و یکی از پربازدیدکننده ترین بناهای جهان است و جوایز معماری گوناگونی را از آن خود کرده است اشاره می کنیم. ساخت این مشرق الاذکار فقط حدود 100 میلیون روپیه هزینه داشته است (2) که معادل حدود 2 میلیون دلار است. کسانی که در ساختن این مشرق الاذکار مشارکت داشته اند نهایت سعی خود را به کار برده اند که کمترین دستمزد را دریافت کنند و بعضی بدون هیچ دستمزدی در آنجا به کار مشغول بوده اند. در کل جریان ساخت این بنا نهایت صرفه جویی به کار رفته است. اگر معبد نیلوفر آبی جز به این ترتیب ساخته می شد این مبلغ چندین برابر بود. هزینهء ساخت این مشرق الاذکار را نه تنها بهائیان هندوستان (که بزرگترین جامعهء بهائی را با جمعیتی بیش از دو میلیون نفر دارد)، بلکه بهائیان سراسر جهان تأمین کرده اند. حتی فقیرترین افراد در این زمینه مشارکت داشته اند، به طوری که تبرعاتی به اندازهء فقط یک روپیه یا حتی کمکهای جنسی مثل برنج و گندم نیز پرداخت شده است. هر فرد بهائی مشارکت در ساخت این مشرق الاذکار را وظیفه ای روحانی و موهبتی الهی دانسته، در حد توان خود کمک کرده است. هریک از مشرق الاذکارهای دیگر نیز همین گونه بوده است.

نمونهء دیگر از این کارهای معجزه آسا آن است که با اینکه پس از استقرار جمهوری اسلامی بهائیان از همهء مشاغل دولتی اخراج شدند و حتی حقوق بازنشستگی آنان قطع شد و در بعضی موارد مجبور شدند حقوق سالهای قبل را هم پس بدهند و حتی کارفرمایان خصوصی را مجبور کردند کارمندان بهائی خود را اخراج کنند و اموال و حتی خانه های مسکونی بعضی بهائیان مصادره شد و و با این فشارها افراد بازنشسته مجبور شدند به کارهایی مثل دستفروشی رو آورند یا افراد تحصیل کرده به کارهایی مثل عملگی مشغول گردند، با همهء این سختیها و فشارهای مالی جامعهء بهائی آبرومندانه به زندگی خود ادامه داد. زیرا اتحاد و محبت بین بهائیان باعث شد اگر کسی از خانه اش بیرون انداخته شد همسایه اش او را پناه دهد و اگر کسی منبع درآمدی نداشت دوستانش مدتی مخارج او را بر عهده گیرند تا شغل جدیدی پیدا کند و اگر کسی درآمد کافی نداشت چنان با قناعت و مناعت زندگی کند که کسی از مشکل او آگاه نگردد.

نمونهء دیگر این کارهای معجزه آسا آن است که با اینکه همهء دانشجویان بهائی را از دانشگاهها اخراج کردند و به دانش آموزان بهائی اجازهء شرکت در کنکور را ندادند یا اگر اجازه دادند بعد به آنها اجازهء تحصیل ندادند و حتی بعضی از دانش آموزان دبستانی بهائی را نیز اخراج نمودند، سطح سواد جامعهء بهائی نه تنها تنزل نکرد بلکه بالا هم رفت. زیرا معلمان و استادان بهائی که از کارهای خود اخراج شده بودند به تعلیم و تربیت کودکان و جوانان و سوادآموزی بزرگسالان قیام کردند و بدون هیچ چشمداشت مالی در خانه ها کلاس درس تشکیل دادند و حتی تحصیلات عالیه را با کیفیتی بهتر از مؤسسات دولتی برای آنان فراهم ساختند.

همهء اینها و بسیاری موفقیتهای دیگر معجزات عشق و ایمان است. کسانی که از نزدیک با زندگی افراد بهائی آشنایی دارند به خوبی بر این حقیقت واقفند، اما برای کسانی که از دور نظاره گرند شاید باور این حقیقت دشوار باشد. به هر حال در یک مقاله جز ارائهء دلائل و شواهد کاری نمی توان کرد. بر جویندگان حقیقت است که خود منصفانه و محققانه به مطالعهء جامعهء بهائی پردازند.

(1) //www.bbc.co.uk/persian/tv/2008/12/000000_ptv_hardtalk.shtml

(2) //www.bahaindia.org/temple/interview.html

نظر خود را بنویسید