منبع: خبرنت

مسؤولین روزنامۀ همشهری در ۲۱ آبان ۱۳۸۸ ردیه ای ٤۰ صفحه ای به قطع جیبی را با عنوان «جایگاه بهائیت در پایگاه نژادپرستان»، تهیه شده توسط «دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران»(۱) در ٤۰۰۰۰۰ نسخهء رایگان، به ضمیمه روزنامۀ مزبور منتشر نمودند. این ردیه مدعی است:«به نقش پررنگ بهائيان در رژيم پهلوي مي‌پردازد و نسبت آنها را با صهيونيسم تعريف مي‌كند.»(۲)

اما جالب آن که ۱۲ روز بعد از انتشار ردیهء فوق، به خاطر چاپ عکس بنای مشرق الاذکار بهائی- لوتوس- در هندوستان در روز یکشنبه یکم آذر، روز سه شنبه سوم آذراز طرف دولت توقیف شد! به این ترتیب روزنامه ای که تازه همانند «ایّام ۲۹» جام جم و «فصل‌ نامهء مطالعات تاریخی ویژه ‌نامهء بهائیت»، شمارهء ١٧ و «ماهنامهء شمارهء۶۱ زمانه»، و... افتخار پیدا کرده بود مطالب تکراری و کذب علیه بهائیان منتشر نماید، نوشش نیش و شهدش زهر شد.

فریادها بلند شد که این اقدام همشهری به نفع بهائیان تمام شد و آقای محمدعلی رامین، معاون امور مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی- به عنوان مُرشِدِ رسانه های جمهوری اسلامی(!)- درباره علت این توقیف چنین اظهار کرد: «اگر ما همه‌ مسائل گذشته راجع به این روزنامه را نادیده گرفته و صرفاً به همین خطای اخیر بسنده کنیم، همشهری با چاپ یک تصویر بزرگ از معبد دروغین یک باند خبیث و پلید صهیونیستی به نام فرقه بهائیّت که مرکز توطئه و کانون فتنه در میان ملت‌های منطقه است و به عنوان بازوی بومی رژیم صهیونیستی برای اجرای توطئه‌های انگلیسی و آمریکایی عمل می‌کند، مخاطبان خود را به سفر به این معبد در تیراژی چند صدهزارتایی دعوت کرده است.» (۳)

خود همشهری نیز در دفاع از خود نوشت: «۳ آذر در سوء تفاهمي اندوهبار توفيق حضور در خدمت مردم شريف ايران از روزنامه همشهري سلب شد ... روزنامه همشهري، علاوه بر مقالات و گزارش‌هاي متعدد، چند روز پيش كتابي با تيراژي كه در كشور ما سابقه ندارد، عليه اين فرقه منتشر و در سراسر كشور به‌صورت رايگان پخش كرد. آيا پذيرفتني است كه اكنون همين روزنامه به‌دليل تبليغ همان فرقه ضاله و به استناد تصويري در پس‌زمينه يك آگهي سفارشي متهم گردد؟ چه تبليغي براي آن فرقه بالاتر از اين؟»(٤)

سيد جلال يحيي‌زاده، عضو كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي نیز با اشاره به سوابق بسيار ممتاز روزنامه همشهري در حفظ ارزش‌هاي انقلاب و نظام، با اشاره به اينكه هم خود همشهري و هم نشريات و ضمائم آن بارها عليه بهائيت و وهابيت مطالب تندي را منتشر كرده و به مخالفت با آنها پرداخته‌اند، يادآور شد: «همين چند روز پيش يك كتاب با تيراژ بالا عليه بهائيت توسط اين روزنامه منتشر و به‌صورت رايگان هم توزيع شد. پس مطمئنا در ماجراي اخير يك غفلت باعث ايجاد اشتباهي اينگونه شده است و بر اين اساس به‌نظر مي‌رسد اين روزنامه همچنان مي‌تواند در مسيرآرمان‌هاي انقلاب به‌عنوان پرتيراژترين روزنامه كشور حضور داشته باشد.»(۵)

به این ترتیب، دوستان بی انصاف فوق و همشهری- مانند دیگر رسانه های جمهوری اسلامی در این ۳۱ سال- نه تنها به نشر اکاذیب و افترا علیه دیانت بهائی و«خبیث و کثیف» خواندن پیروان آن افتخار کرده و می کنند، بلکه این همه نامردمی و بی انصافی و نامهربانی نسبت به شهروندان بهائی هموطن خود را رعایت اخلاق و ادب و متانت نیز می دانند. چنان که محمد رضا جمالي از روزنامهء همشهری پس از انتشار ردیه توهین آمیزعلیه بهائیان و چاپ تصویر مشرق الاذکار بهائیان در هندوستان، می نویسد: «ما چون گذشته به مردم قول مي‌دهيم رسانه‌اي ارزشمدار و اخلاق‌مدار باشيم و متانت و ادب و حفظ آبروي اشخاص را وظيفه جدي خود بدانيم و در ارائه يك نشريه وزين در شأن شهروندان بافرهنگ، كوشاتر باشيم. همشهري همچنان در كنار شما خواهد ماند.»(۶)

اما نکتهء بسیار مهمی که از دید همهء مسؤولین مزبور پنهان ماند، این است که فقط چاپ تصویر مشرق الاذکار لوتوس در همشهری نبود که به قول ایشان به نفع بهائیان تمام شد، بلکه نشر ردیۀ «جایگاه بهائیت در پایگاه نژادپرستان» توسط همان روزنامه نیز به نفع جامعهء بهائی تمام شد. چه که همشهری در فاصلۀ دو هفته، اوّل اکاذیبی در قالب یک ردیه علیه دیانت بهائی نوشت تا اثبات کند بهائیان نژاد پرست و وابسته به صهیونیسم اند، و سپس بلافاصله با انتشار تصویری از معبد بهائیان که درهایش به روی همهء ادیان و نژاد ها و ملل و اقوام باز است، عملاً نشان داد آنچه در ردیۀ مزبور ارائه شده، اکاذیب و افترائاتی بیش نیست! جالب آن که به قول خود همشهری، ردیه را «در شمارگاني كمتر از تيراژ روزنامه و صرفا براي علاقه‌مندان اين مباحث» به ضمیمهء همشهری ارائه کرد، امّا پاسخ مختصر و مفید همان ردیه را در قالب تصویر لوتوس در شمارگانی بالا، آن هم برای عموم مخاطبین خود منتشر نمود!(۷) به عبارتی با یک حساب سرانگشتی، آنچه خود از اوهام و اکاذیب و تهمت و افترا رشته بود، پنبه کرد!

برای استحضار بیشتر خوانندگان عزیز باید عرض شود مؤسّسۀ مشرق الاذکار بهائی که تشریع خود شارع آئین بهائی و دارای اهداف متنوع معنوی، فرهنگی، علمی- دانشگاهی، و تأمین تسهیلات مادی و بهداشتی- درمانی برای نیازمندان است، مظهر و نمادی از هدف اصلی دین بهائی یعنی «وحدت عالم انسانی» و سمبل آموزۀ «لزوم ترک انواع تعصبّات از جمله تعصبّات مذهبی، ملی، نژادی، جنسی» می باشد.

عبدالبهاء جانشین شارع آئین بهائی در این خصوص چنین تصریح و تأکید نموده:

«احبای الهی آنچه را تأسیس می نمایند باید عمومی باشد، چه مشرق الاذکار و چه سایر مؤسسات. هر چه عمومی است الهی است و هر چه خصوصی است بشری است. باید مَساعی احباء مشمول عموم باشد... احبا اگر انفاق می کنند باید عمومی باشد و فرق بین احدی نگذارند.»؛ «... ابواب مشرق الاذکار را به روی عموم نوع بشر بگشائيد. وقتي که اين مؤسّسات يعنی مدرسه و مريضخانه و مسافرخانه و دارالعجزه و دانشگاه علوم عاليه و ساير عمارات برای امور خيريّه بنا شد، درهای آن بايد به روی تمام ملل و اديان باز باشد . بهيچوجه بند و قيدی نبايد باشد امور خيريّهء آن بايد صرف عموم از هر رنگ و نژاد گردد درهايش بايد به روی عموم نوع بشر باز باشد و بدون تعصّب و با محبّت برای همه.»(۸)

دقیقاً برای پنهان کردن همین حقایق آموزه های بهائی است که نباید هیچگونه نشانی از آثار و عقاید بهائی ولو تصویر ساختمان معبدی از ایشان در معرض افکار عمومی ایرانیان عزیز قرار گیرد! برای روشن نشدن همین حقایق بوده است که در این ۳۱ سال بر خلاف قانون مطبوعات هرگز به جامعهء بهائی به عنوان بزرگ ترین اقلیت دینی ایران اجازه داده نشده تا ضمن معرفی آئین خود، پاسخ اکاذیب مزبور را از طریق صدا و سیما و سایر رسانه ها ارائه دهد. چنین است که علاوه بر انواع محرومیّت ها از حقوق شهروندی، هفت نفر مدیران و دیگر افراد بهائی را نیز به زندان افکنده اند، و به قول معروف در حالی که دست های ایشان را از پشت بسته اند، رسانه هایی چون همشهری برای توجیه این همه ستم، ناجوانمردانه بر سر و روی و پیکر مجروحشان مُشت می کوبند و کارشان را اخلاقی و اسلامی نیز می دانند!

در همین راستاست که بخش قابل توجهی از مقامات و مسؤولین دولتی و قضائی و مجلس که از همان ابتدای انقلاب به صرف دلایل عقیدتی قصد نابودی سیستماتیک جامعهء بهائیان ایران را داشته و دارند، در برابر افکار عمومی هموطنان عزیز و جهانیان مجبور بوده و هستند برای پنهان کردن بغض و تعصّب خود نسبت به بهائیان و توجیه اعمال ضد بهائی خود و محروم کردن بهائیان از حقوق شهروندی، به تحریف تاریخ و آموزه های بهائی دست زنند.

قسمت اعظم وظیفۀ توجیه این ستم ها به عهدۀ رسانه های رنگارنگ وابسته گذاشته شده است. نگاهی مختصر به خود ردیۀ «جایگاه بهائیت در پایگاه نژادپرستان» نیز همانند ده ها نمونۀ تکراری مشابه آن، روشنگر این واقعیّت است. این رسانه ها مأموریت داشته و دارند تا مستمراً و مکرراً با جوّسازی، بهائیان را ضد اسلام، وطن فروش، فاسد و فرقه ای سیاسی و غیر مذهبی وابسته به استعمار غرب و صهیونیسم جلوه دهند. و این دقیقاً همان کاری است که همشهری نیز در انتشار ردیۀ خود، مدّ نظر داشته است. حال آن که بهائیان بارها و بارها با ارائۀ شواهد بی حدّ و شمار از کتب آسمانی خود به اکاذیب و افترائات مزبور پاسخ داده، اثبات کرده اند که چه در نظر و چه درعمل، دینشان الهی است و تنها معتقدین به آسمانی بودن اسلام بجز خود مسلمین عزیزند، و به وطن دوستی سالم و خردمندانه پایبندند، و مستقل از دکترین و عملکرد استعمارغرب و صهیونیسم اند، و به اساس و اصول جمیع ادیان آسمانی و شرافت انسانی از قبیل تقوی و اخلاق و عفت و عصمت و عدالت و انصاف و سایر فضائل و کمالات عالم انسانی معتقد و متمسّک اند.(۹)

و بالاخره از نکات حیرت انگیز در خصوص نحوۀ طرح اکاذیب و اتهامات فوق در ردیۀ «جایگاه بهائیت در پایگاه نژادپرستان» که توسط «دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران» تهیه و به وسیلۀ روزنامۀ همشهری چاپ و منتشر شده، نه تنها تکراری بودن مطالب آن است، بلکه مفتضح تر از آن این است که بعضی قسمت های آن دقیقاً مونتاژ و کپی پیست عین مطالبی است که دو سال پیش ترخودِ «دفتر» مزبور به قلم آقای مسعود رضایی در "نقدی" بر کتاب «کنکاشی در بهائی ستیزی» آقای سهراب نیکو صفت، منتشر کرده بود.(۱۰)

ای کاش دوستان نامهربان و بی انصافی که مأمور جوّسازی علیه بهائیان مظلوم و توجیه ستم های وارده بر ایشان در رسانه ها هستند، زودتر متوجه شوند که دیگر با حیله های جنگ روانی علیه ایشان از جمله از طریق برچسب زدن و تکرار و اهریمن سازی و دروغ و شایعه و کلی گویی های بدون مدرک(۱۱) نمی توانند حقایق آئین بهائی را از انظار ملت شریف و بیدار ایران و جهانیان مخفی کنند و ستم های وارده بر بهائیان را توجیه نمایند. آثار و تبعات نشر ردیۀ مونتاژ شدۀ «جایگاه بهائیت در پایگاه نژادپرستان» و چاپ تصویر لوتوس توسط ایشان، به شهادت خود مسؤولان، شاهد و سندی معتبر بر این حقیقت است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- //www.irhistory.com
۲- //www.hamshahrionline.ir/News/?id=101241
//rssnews.ir/News-64452.html
۳- //www.isna.ir/ISNA
٤- //www.hamshahrionline.ir/News/?id=102344
۵- //www.hamshahrionline.ir/News/?id=102341
۶- //www.hamshahrionline.ir/News/?id=102340
۷- //www.hamshahrionline.ir/News/?id=101241
۸- «خاطرات حبیب»، ج۱، ص۳۶؛ «بهاءالله و عصر جدید»،ص۲۱۱.
۹- از جمله رجوع شود به: کتاب «گلزار تعالیم بهائی» در آدرس //reference.persian-bahai34.info/fa/t/c/ و
//www.aeenebahai29.info/taxonomy/t/126 و //www.aeenebahai29.info/node/505
۱۰- //www.irhistory.com/index.php?action=show_news&news_id=106 نوشتهء مسعود رضائی، مورّخ سه شنبه ۱۶ بهمن ۱۳۸۶. کتاب آقای نیکو صفت پاسخی است به «جستارهائي از تاريخ بهائيگري در ايران» به قلم آقاي عبدالله شهبازي. کتاب آقای نیکو صفت فی الحقیقه پاسخ همین ردیهء همشهری نیز هست. آدرس دانلود این کتاب:
//ketabhayebahai.com/2009-04-10-17-51-50.
۱۱- //www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=31765
//www.hccmr.com/news-637.aspx