سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
با عرض سلام و آرزوی توفیق برای شما و همهء مسؤولین محترم روزنامهء خراسان، مدتی است که در صفحهء اندیشهء آن روزنامه سلسله مقالاتی تحت عنوان "بازشناسی فرقه بهائیت" منتشر می شود.(1) من از طرفی، به عنوان یک فرد معتقد به دیانت مقدس بهائی – که مانند همهء ادیان الهی دیگر همواره مورد ظلم و تمسخر و افترا بوده(2) و به ارادهء الهی این مظالم و افتراآت نه تنها مانع پیشرفت آن نشده، بلکه باعث اعتلا و اشتهار آن بوده است(3) - خوشحالم که الحمدلله باز اسباب جدیدی برای پیشرفت امر الهی فراهم آمده و منصفین را به تحقیق و تفحص دربارهء آن وا می دارد؛ و از طرف دیگر، به عنوان فردی با ضعفهای بشری، از خواندن این همه توهین و افترا به مقدسات آئینی که عاشقانه آن را می پرستم غمگین می شوم. مدتهاست که بین این دو حالت غم و شادی در این فکر بوده ام که چه کنم. آیا جواب تک تک این افتراآت را که مؤلف از روی ردیه ها بازنویسی کرده است – و البته حرف تازه ای نیست و پاسخش هم به کرّات داده شده است – بنویسم و برای شما بفرستم و خواهش کنم آن را منتشر کنید، با وجود اینکه می دانم ولو قلباً منصف و مایل به انتشار آن باشید در فضای کنونی مطبوعات کشور مجاز به این کار نیستید؟ یا سکوت کنم و هیچ عکس العملی نشان ندهم؟ یا ...
نهایتاً با توجه به بیان مبارک حضرت بهاءالله که می فرمایند "اگر نزد شما کلمه و يا جوهريست که دونِ شما از آن محروم بلسان محبّت و شفقت القاء نمائيد و بنمائيد. اگر قبول شد و اثر نمود مقصد حاصل و الّا او را باو گذاريد و در باره او دعا نمائيد نه جفا " تصمیم گرفتم نامهء سرگشاده ای به شما بنویسم تا شما و خوانندگانتان در درگاه الهی نتوانید از من، به عنوان یکی از بهائیان خراسانی، شکایت کنید که شما را در بی خبری رها کردم. و برایتان از صمیم قلب دعا می کنم که همین مجموعه مقالات باعث تنبه و هدایت شما به صراط انصاف گردد.
نمی خواهم پاسخ این افتراآت را یکی یکی به شما بدهم. می توانید به سایت ولوله در شهر(4) مراجعه کنید. فقط می خواهم توجه شما را به غیر منصفانه بودن کاری که کرده اید جلب کنم، زیرا اولین شرط روزنامه نگار رعایت انصاف است، چنانکه حضرت بهاءالله در لوح مبارک طرازات چنین می فرمایند: "روزنامه فی الحقيقه مرآت جهان است: اعمال و افعال احزاب مختلفه را مينمايد، هم مينمايد و هم ميشنواند. مرآتی است که صاحب سمع و بصر و لسانست. ظهوريست عجيب و امريست بزرگ. ولکن نگارنده را سزاوار آنکه از غرض نفس و هوی مقدّس باشد و بطراز عدل و انصاف مزيّن و در امور بقدر مقدور تفحّص نمايد تا بر حقيقت آن آگاه شود و بنگارد."
مؤلف محترم این مقالات تا حدی انصاف را رعایت کرده و از اول نیت خود را که ردیه نویسی است به صراحت بیان کرده است. اما اینکه نام پژوهش به این کار داده شود یقیناً غیرمنصفانه است. پژوهشگر باید همواره در کنار فرضیه ای که به دنبال اثبات آن است فرض پوچ را هم در نظر بگیرد و به دنبال اثبات آن هم باشد، یعنی نه فقط به دنبال دلائل اثبات، بلکه به دنبال دلائل رد فرضیهء خود هم باشد و آنها را هم در تحقیق خود ارائه دهد. مؤلف این مقاله به هیچوجه چنین کاری نکرده است و یکجانبه به موضوع نگریسته است. و بنابراین شرط اصلی تحقیق منصفانه رعایت نشده است. پژوهشگر باید دربارهء موضوع تحقیق خود تخصص داشته باشد. در مورد مؤلف در اینترنت جستجو کردم. شرح حالی از ایشان ندیدم اما چند وبلاگ با این نام بود. یکی از آنها تک زنگ آشنایی - کلوپ بر و بچه های منابع طبیعی ورودی 1376 دانشگاه یزد - است که نشان می دهد تحصیلات ایشان باید در رشتهء منابع طبیعی باشد، نه ادیان. دیگری در مورد صهیونیسم است که نشان می دهد دغدغه ء ایشان، همانطور که در اول مقاله نیز اشاره شده است، مبارزه با صهیونیسم است، نه شناسایی دیانت بهائی. حداقل به این دو دلیل شرط انصاف آن بود که روزنامهء خراسان اگر این مقالات را منتشر می کند نام پژوهش به آن ندهد و آن را چنانکه هست "ردیه" بنامد.
جای دیگری که روزنامهء خراسان از صراط انصاف منحرف شده است آنجاست که در هر مقاله ای ارائهء منابع و مآخذ اهمیت حیاتی دارد، اما در این کار اغلب مآخذ ارائه نشده و فقط گفته شده است که مأخذ در دفتر روزنامه موجود است، که البته برای خوانندهء عادی که هرگز حوصله و فرصت، و در شرایط فعلی جرأت، ندارد به دفتر روزنامه مراجعه کند و این مآخذ را بخواهد عملاً خارج از دسترس است.
بالاخره، روزنامه باید وقتی اتهامی را منتشر می کند آمادگی داشته باشد که پاسخ آن را هم منتشر نماید. شما که می دانید هرگز اجازه ندارید پاسخ بهائیان را منتشر کنید منصفانه نیست که اتهامات وارد بر آنان را منتشر سازید.
با توجه به این دلایل از مسؤولین محترم روزنامهء خراسان تقاضا می کنم که کمی در کار خود بیندیشند و از این پس همواره آنچه را شرط انصاف است به جا آورند.
با تقدیم احترام،
امید گلستانه
1 - لینک اولین مقاله که شنبه 18 مهر منتشر شده: //www.khorasannews.com/page.aspx?snm17385-12
و تا این تاریخ ادامه دارد
2 - چنانکه در قرآن کریم می فرماید: "یا حسرة علی العباد ما یأتیهم من رسول الا کانوا به یستهزؤون"؛ یا در ایقان مبارک می فرماید: "احدی از مظاهر قدسيّه و مطالع احديّه ظاهر نشد مگر آنکه به اعتراض و انکار و احتجاج ناس مبتلا گشت"
3 - چنانکه در لوح سلطان می فرماید: "لَمْ يَزَلْ بِالْبَلاء عَلاَ اَمْرُهُ وَ سَنَا ذِکْرُهُ" //www.velvelehdarshahr89.info - 4 /
نظر خود را بنویسید