×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

بهائیان و عاشورای حسینی
1388/11/02

منبع: خواندنیها

این روزها برای فیصلۀ بحران هفت ماهۀ پس از انتخابات اخیر ریاست جمهوری، بی انصافانی با برنامه ای از پیش تعیین شده اغتشاشات عاشورای حسینی را به پای بهائیان نوشته اند و در صددند تا با وجه المصالحه کردن ایشان، بر شمار زندانیان بهائی بیافزایند و خون بعضی را بریزند و به هموطنان نیز وانمود کنند که ایشان به خاطر توهین و دشمنی با سالار شهیدان حسین بن علی محاکمه و مجازات شده اند و نه به خاطر مسائل عقیدتی و پیروی از دیانت بهائی!

غافل از آن که محققین منصف و نیز کثیری از هموطنان عزیزی که با بهائیان آشنا و فامیل و دوست و همکار و قوم وخویش اند، می دانند که بهائیان نه تنها دشمن اسلام و مسلمین نیستند، بلکه تنها اقلیت مذهبی هستند که به غیر از خود مسلمانان، اسلام را دینی الهی می دانند و به حسین بن علی نیز عشقی بدیع می ورزند. کتب و آثار حضرت بهاءالله شارع دین بهائی و جانشینان ایشان، حضرت عبدالبهاء و شوقی ربانی، و نیز تألیفات نویسندگان بهائی، شاهدی قاطع بر این حقیقت است.(۱)

خوشبختانه چون هموطنان عزیز بسی بیش از پیش بر اکاذیب و افترائات بی انصافان علیه بهائیان و سایر دگراندیشان واقف گشته اند و با حیله های ناجوانمردانۀ حکومتیان و رسانه های وابسته به ایشان برای فریب افکار ایرانیان و جهانیان آشنا شده اند، نیازی به ارائۀ شواهدی از آثار بهائی برای اثبات صداقت بهائیان نیست. امّا در زیر سرگذشت قهرمانی شهید را تقدیم عاشقان حقیقی حسین بن علی می نماید، تا با تمام وجود عشق ورزی به مظلوم کربلا را در شکل بدیع آن در آئین جهانی بهائی به چشم سَر و سِرّ ببینند و جان و روحشان تازه گردد.

سرگذشت این قهرمان که در عشق حسین خالص و صادق بود و عاقبت خودش نیز به مصداق «فتمَنّوا المَوتَ اِن کُنتم صادِقین»(۲) در راه صداقت و حقیقت شهید گشت، شاخصی است برای تمییز ادعای ریائی و دروغین بی انصافانی که به ظاهر به عشق حسین مظلوم و دفاع از حرمت حضرتش کمر بر قتل بیگناهان هموطن خود بسته اند، ولی در باطن آمال و آرزویی جز حفظ قدرت مادی و سیاسی و مذهبی خویش ندارند.

قهرمان ما فردی است که در بساط قدرت مذهبی- سیاسی شیخ آیت الله سيدنورالدين حسيني شيرازي(۳)، چنان تقرّبی داشت که شیخ از شدّت محبّت او را فرزندخواندۀ خود می دانست. نظر به این تقرّب، شیخ و اطرافیان وی را ، «مؤمن حبیب» خطاب می کردند. وی به خدمت شیخ قائم بود و از جمله جانماز او را پهن و جمع می کرد و پشت سرش نماز می خواند. «مؤمن حبیب» اشعار و نوحه های زیادی مخصوص دهۀ عاشورا نوشته و با نام «نغمه های حسینی» منتشر کرده بود و در دسته های سینه زنی آنها را می خواند.

از آنجا که شیخ در بهائی ستیزی نیز ید طولایی داشت، «مؤمن حبیب» نیز در ظلّ او از صواب و ثواب آزار و ستم بر بهائیان بی نصیب نبود! چه که شیخ و مقتدای «مؤمن حبیب»، مانند بعضی شیوخ بهائی ستیز در عصر قاجار و پهلوی، به دروغ به او تلقین کرده بود که بهائیان دشمن دین و امّت اسلام اند و آزار و اذیّت و حتی کشتن ایشان سبب تقرّب درگاه الهی و رفتن به بهشت موعود است. این خصومت چنان در قلب وی محکم گشته بود که در سال ۱۳۳۴ هجری شمسی و همزمان با جریان ضوضاء فلسفی علیه بهائیان ایران، از جمله در تخریب خانۀ حضرت باب در شیراز که از اماکن مقدسه و زیارتی بهائیان است، شرکت کرد و برای کارگرانی که به دست شیخ مأمور تخریب خانه بودند، بیل و کلنگ و شربت و آب خنک می آورد.

بهائیان نیز همچون زیارتگاهشان از ستم «مؤمن حبیب» در امان نبودند. مثلاً چون وی نانوای سنگکی بود، به بهائیان نان نمی فروخت و گاهی ریگ داغ پشت نان را داخل یقهء اطفال بهائی که برای خرید نان آمده بودند می انداخت. یا یک سلمانی بهائی بوده که وی همیشه تهدیدش می کرد و از جمله به مغازۀ سلمانی او می رفت و گوشش را می گرفت و می برد کنار جوی آب و می گفت با این دست نجست سر مسلمین را اصلاح نکن؛ سرت را با تیغ سلمانی ات گوش تا گوش می برم و سبیلت را یکی یکی می کنم و جارو درست می کنم و مغازه ات را با آن جارو می کنم!

امّا عشق خالص «مؤمن حبیب» به سالار شهیدان عاقبت کار خود را کرد و وی را به تحقیق و مطالعۀ کتب بهائی کشاند. بتدریج در اثر این مطالعات و معاشرت با بهائیانی که بارها اذیتشان کرده بود و در عوض جز صبر و محبّت و مظلومیّت از ایشان ندیده بود، در زمستان ۱۳۳۸ به آئین بهائی ایمان آورد. حال نوبت وی بود که به خاطر بهائی شدن مورد ظلم و ستم رفقای سابق قرار گیرد. در همان دوران پهلوی، دردها کشید و زجرها تحمّل کرد.(۴) با پیروزی انقلاب اسلامی ستم بر وی و خانواده اش بیشتر شد و بالاخره پس از آن که چندین بار به آزارش پرداختند و آواره اش نمودند و حتی به جانش سوء قصد کرده، با اسلحه زخمی اش نمودند، مسؤولین حکومت به جرم عشقش به آئین بهائی در زندان عادل آباد شیراز حبسش کردند و در بیست و سوّمین سال ایمانش به دیانت بهائی در آبان ۱۳۶۱، شهیدش نمودند و جسدش را نیز تحویل ندادند.

وی پس از ایمان نیز به سرودن اشعار عاشقانۀ خود ادامه داد و از جمله در وصف کربلا و عاشورا نیز شعر سرود. تا قبل از ایمان تخلصش «اوجی» بود؛ پس از ایمان در اثر خوابی که دیده بود و حضرت عبدالبهاء وی را «نابت» خطاب کرده بودند، تخلص «نابت» را نیز علاوه بر اوجی به کار می برد.

در زیر دو نمونه از اشعار وی که پس از ایمان به آئین بهائی سروده تقدیم می گردد تا بیش از پیش عشق بهائیان به حسین بن علی، و کذب و ریای بهائی ستیزان آشکار گردد. باشد که بی انصافانی که دادگاه های نمایشی برای بیگناهان بپاکرده اند به هوش آیند و درک کنند که چنین ریاکاری و جوّسازی هایی جز«بی اعتباری» برای ایشان نتیجه ای ندارد. بی انصافان باید مطمئن باشند که به ارادۀ خداوندی که هم عادل است و از«ظلم احدی» نمی گذرد و هم غفور است و «رحمتش بر غضبش سبقت جسته»، از میان خود ایشان که هم اکنون به ستم بر بهائیان و دیگر دگراندیشان بیگناه مشغول اند، نفوسی خالص و صادق و نادم همچون «حبیب الله اوجی» پیدا خواهند شد و دست از ستم خواهند شست و پرده از ریای دروغگویان و مردم فریبان برخواهند داشت و حقایق پشت پردۀ دادگاه ها و صحنه سازی ها را افشا خواهند نمود و «فیض روح القدس ار باز مدد فرماید»، همچون اوجی به آثار و کتب بهائی مراجعه نیز خواهند کرد و به چشم خود حقیقت را خواهند یافت و به جبران مافات خواهند پرداخت.

اینان همانند «قاطبۀ ملّت شریف ایران، مردم جهان و جامعۀ بین‌المللی، با ماهیّت عقاید و رفتار بهائیان و تاریخ روشن آیین بهائی آشنا» خواهند شد و «به بی‌اساس بودن» اتهامات علیه بهائیان واقف خواهند گردید و همصدا با «دوست‌داران عدل و انصاف» شهادت خواهند داد «که بهائیان در هر کشوری که ساکن باشند برای پیشبرد رفاه و سعادت آن سرزمین دوش به دوش هم‌وطنان خود می‌کوشند، با توسّل به قانون برای حفظ حقوق خود و دیگران اقدام می‌کنند، در همۀ احوال به ذیل درست‌کاری و صداقت متشبّث‌اند، از ستیزه‌جویی و خشونت پرهیز دارند و از هر نوع جبهه‌گیری سیاسی دوری می‌جویند.»(۵)

درس عاشقی

ما صفا بخشیدن از باد صبا آموختیم
مهربانی را زکاه و کهربا آموختیم

پایداری را زکفش و سربلندی از کلاه
گرمی و دامن فشانی از قبا آموختیم

شیوهء فرمانبری از سُبحه، امداد از عصا
عیب پوشیدن سراپا از عبا آموختیم

حشمت ذات از سلیمان عزت نفس از کریم
ذکر خیر از هُدهُد شهر سَبا آموختیم

فیض بخشیدن زابر و عطرپاشیدن زگل
عاشقی از خامس آل عبا آموختیم

راه و رسم بندگی در مکتب عبدالبهاء
از احبای عزیز و اَقربا آموختیم

در دبیرستان عالم غیر درس عاشقی
«اوجیا» هر علم دیگر را هَبا آموختیم(۶)

***

ای دل بیا که در صفِ رندان صفا کنیم
خود را رها زفتنه و سرّ هوی کنیم

از تن لباس عجب و تکبر در افکنیم
زین پس به کهنه خرقۀ فقراکتفا کنیم

با کاروان جان پی داروی درد خویش
روی نیاز بر در دارالشفا کنیم

عصیان به کف گرفته و در آرزوی عفو
تسلیم دادگاه صریح الرّضا کنیم

بهر گواه از صدف دیده درّ اشک
شبها روان به محکمهء کبریا کنیم

خون از غم زمانه بریزیم در سبوی
هرگه که یاد واقعهء کربلا کنیم

گر جسم و روح میل جدایی کند رواست
چون یادی از چنین سر از تن جدا کنیم

یک دم بیا رویم سوی کربلای او
تحتِ لوای آن شهِ مظلوم جا کنیم

عباس چون به یاری او جان فدا نمود
ما جان به روی مرقد پاکش فدا کنیم

یاقوت سرخ از مژهء چشم خون فشان
ایثار قبر اکبر گلگون قبا کنیم

رنگ وفا به شیرهء جان اندرون ضمیر
بهر خضاب قاسم نوکدخدا کنیم

با هم کمک نموده و تیر سه شعبه را
بیرون زحلق اصغر نیکو لقا کنیم

باید ازاین به بعد چون «نابت» زطبع خویش
شوری زنغمه های حسینی به پا کنیم(۷)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- در این مورد رجوع شود به:
//www.aeenebahai19.info/taxonomy/t/161
و برای دیدن نمونه هایی از کتب نویسندگان بهائی ایرانی و غربی در تأئید اسلام و امام حسین ع رجوع شود به فصل اوّل از بخش اوّل کتاب «طلوع عشق» در دو آدرس زیر:
//ketabhayebahai.com/book-two-pasokh
//www.velvelehdarshahr9.info/content/view/174/
۲- آیۀ ۹۴سورۀ بقره: قُلْ إِن كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الآَخِرَةُ عِندَ اللّهِ خَالِصَةً مِّن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ (بگو : اگر راست می گوييد که سرای آخرت نزد خدا ويژه شماست نه مردم ديگر، ، پس آرزوی مرگ کنيد)
۳- سيري در زندگي و انديشه سياسي آيت الله سيّدنورالدين حسيني شيرازي:
//www.etemaad.ir/Released/88-10-16/296.htm
//www.etemaad.ir/Released/88-10-19/296.htm
با تشکر از دوست عزیزی که اطلاعات فوق راجع به جناب اوجی و اشعار ایشان را در اختیار بنده گذاشتند.
۴- از جمله رجوع شود به: //www.vaselan.org/va-biography/201-131.html
۵- موارد مشخص شده از پیام مورّخ ۲۰ دی ماه ۱۳۸۸مرکز جهانی بهائی، بیت العدل اعظم، می باشد:
//www.universal-house-of-justice-messages.org/payam/2010-01-10.html
۶- ترانه امید سال ۲۶، ایّام هاء شهرالعلاء ۱۳۰ بدیع ۷ تا ۲۹ اسفند ۱۳۵۲ ص۲۵۶
۷- روزنامهء ندای یزد، شمارهء پی در پی ۱۹۲ سال پنجم، ص۴

نظر خود را بنویسید