سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
منبع: فرهنگ گفتگو
کشور ایران تاریخ پرتلاطمی دارد. جنگها، مبارزات همیشگی بر سر قدرت، هجوم و سلطۀ اقوام و ملل گوناگون، صفحات تاریخ این کشور را به خون آغشته کرده است. با وجود همۀ این فراز و نشیبها، ایران از تمدنی بسیار غنی برخوردار است که آثار آن در سراسر این کشور و حتی در سرزمینهای دیگر در قالب شاهکارهای معماری و حجاری، آثار ادبی و هنری، ادیان و آئینها، و آداب و رسوم گوناگون به چشم می خورد.
مردم ایران عموما مردم ناامیدی نیستند. آنان علی رغم مشکلات گوناگون اقتصادی و اجتماعی، و سیاسی و فرهنگی و با همۀ آشوبهایی که پشت سر گذاشته اند، علاقمند به پیشرفت و ترقی هستند. ایرانیها معمولا مردمی اهل اندیشه اند و به پیشرفتهای علمی و فنی ای هم دست پیدا کرده اند و مایلند زندگی بهتری داشته باشند.
ایرانیها در هر جا و متعلق به هر قوم، گروه و طبقۀ اجتماعی که باشند، خواهان آزادی و آبادی ایران هستند و دلشان می خواهد کشورشان پیشرفته، سعادتمند و سرفراز باشد و آرامش و امنیت در آن حکمفرما باشد، و هر یک به روش خود برای رسیدن به این هدف تلاش می کنند.
این نیروی عظیم را باید به خدمت گرفت و از آن در راه پیشرفت استفاده کرد. آبادی ایران مشارکت همۀ مردمش را می طلبد. سعادت ایران در این است که مردم مختلف آن از همۀ گروههای اجتماعی، فرهنگی، قومی، مذهبی برای پیشرفت آن با هم همفکری و همکاری کنند و هر فرد و گروهی سهم خود را برای رسیدن به این هدف، از طریق ایده های خیرخواهانه و سعی و تلاش صادقانه ادا نماید.
چنین اقدام جمعی ای مستلزم برقرای امنیت و اتحاد در کشور است. جای تأسف است که در حال حاضر گروه های مختلف رو در روی هم قرار گرفته اند و وقت و قوای خود را صرف مبارزه با یکدیگر می کنند. در سالهای اخیر، متأسفانه شاهد آشوب و اغتشاش، درگیریهای خیابانی، دستگیری و اعدام و مبارزات مسلحانه بوده ایم که فضایی از رعب و وحشت در کشور به وجود آورده اند.
این نوع رفتارها از جانب افراد، گروه ها و نهادهایی که هر یک خود را مسؤول یا خواهان عزت و آبادانی ایران می دانند، نوعی نقض غرض است. آیا با کشتن می توان آباد کرد؟
کسانی که دست به خشونت می زنند، چه برای حفظ نظم موجود و چه برای مقابله با آن و متحول ساختنش، طرف مقابل را مانع و مخالف پیشرفت و آزادی ایران قلمداد می کنند، ولی در واقع فقط نیروهایی را که باید صرف سازندگی شود، در مبارزات و مخالفتهای بی ثمر تحلیل می برند و فضای امنی را که باید برای تلاش و همکاری برقرار شود، آشفته می سازند.
آنچه مانع پیشرفت می شود افراد، گروه ها یا نهادها نیستند، بلکه رفتارها هستند. هیچ چیز به اندازۀ نفاق و تنفر بازدارنده نیست. اندیشۀ نفرت، تفکری ویرانگر است و هیچ مناسبتی با سازندگی و آبادانی ندارد.
صرف تصور وجود دشمن و احساس کینه و انتقام کافی است تا شعلۀ امید و اشتیاق را در وجود انسانها خاموش کند و آنها را به جای سازندگی، به سوی ویرانی سوق دهد و خشونت، به عنوان ابزاری برای تسلط و رسیدن به منافع، در دست هر کسی که باشد، نهایتا باعث نابودی می شود. مطمئنا این خواستۀ هیچیک از ایرانیان نیست و با استعداد و اشتیاق این ملت برای پیشرفت و آبادانی هیچ تناسبی ندارد.
راه حل مشکلات ایران و طریق پیشرفت و سازندگی آن در یک کلمه نهفته است: اتحاد. این که بپذیریم همۀ شهروندان این کشور، صرفنظر از پیشینۀ فرهنگی و اعتقادی و جایگاه اقتصادی و اجتماعیشان، خواستار ترقی و سعادت این کشورند و می توانند اندیشه ها، امکانات، قوا و استعدادهای خود را برای رسیدن به این هدف به اشتراک بگذارند.
ایرانیان می توانند و باید برای رسیدن به رفاه مادی و معنوی با یکدیگر مشورت کنند و به سعی و تلاش بپردازند و در این راه اختلافات جزئی خود را کنار بگذارند. آیا گفتگو و مدارا راهی بهتر از مجادله و سرکوب نیست؟
اکنون نظرها به سوی ایران دوخته شده است. با وجود وقایع تأسف بار اخیر، و در عین حال، با امکانات موجود برای دستیابی به آینده ای بهتر، باید دید ایران چه مسیری را انتخاب می کند: بی عدالتی و خشونت، یا سعادت و امنیت در پرتو اتحاد و همکاری عمومی. به دلیل تنوع چشمگیر قومی، فرهنگی، فکری و اعتقادی ملت ایران، تجربه ای که این کشور در این برهه از زمان به دست می آورد، می تواند راهنما یا درس عبرتی برای تمام نوع بشر باشد. آیا دنیای متکثر راه مسالمت آمیزی برای پشت سر گذاشتن اختلافات و متحد کردن نیروهای متنوعش در مسیر ترقی و سعادت جمعی دارد؟ تجربۀ ایران نشان خواهد داد.
نظر خود را بنویسید