سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
مدیر محترم سایت نقطه نظر
ضمن درود، اخیراً چند نظر در ردّ شبهات و سوءتفاهمات و اکاذیب مطروحه توسط کاربری با نام «حاج آقا» علیه دیانت بهائی و بهائیان ایران مندرج در سایت «پرسشکده» ارسال کردم.
اما از آنجا که سایت مزبور هیچیک از نظرات بنده را منتشر نکرد، تقاضا دارد شما عین نظرات مزبور را که در زیر تنظیم و تقدیم کرده ام، در سایتتان منتشر فرمایید. با سپاس، پسندیده
متن هفت سؤال مطروحه در سایت مزبور به شرح زیر است:
1آیا دولت جمهوری اسلامی ایران و دستگاه قضایی کشور اسلامی ایران باید جلوی تبلیغات فرقه بهائیت را بگیرند؟ در صورت مثبت بودن جواب، آیا این کار با لزوم داشتن آزادی های اجتماعی و سیاسی و مدنی اقشار مختلف مردم که در قانون اساسی نظام مقدس جمهوری اسلامی آمده در تناقض نیست؟
2منابع قابل مطالعه جهت شناخت بهایی گری در ایران را معرفی فرمایید.
3آمار عددی بهائیان، مسیحییان، یهودیان و اهل سنت در ایران و اینکه آیا یک بهائی از دید اسلام، حقوقی مثل ادامه تحصیل در ایران را دارد؟
4در حال حاضر با توجه به خطر بهائیت وظیفه مقابله با این فرقه را چه کسی بر عهده دارد و تا چه اندازه موفق بوده است؟
5منبعی می خوام برای آشنایی با شبهات بهائیت و مقابله با آنها؟
6لطفا در مورد بهائی ها توضیح دهید و بفرمایید فعالیت آنها در جهت گسترش بهاییت چه مضراتی برای جامعه ما دارند؟ آیا فرقه ای از مسلمان ها هستند یا نه؟ چگونه عقایدی دارند؟
7مقاله ای در مورد بهاییت برام بنویسین که در اون به نشانه های شناسایی اونا و نیز به روش تبلیغ اونا اشاره شده باشه؟
متن پاسخ های بنده که در سایت مزبور منتشر نشد:
دوست عزیز، ضمن درود و اظهار مسرت از این که روح تحقیق و پرس و جو در شما وجود دارد. باید عرض کنم بهائی دینی آسمانی است. متأسفانه در تاریخ 167 سالۀ آن بقدری در ایران مطالب دروغ و افترا علیه آن منتشر کرده اند که تا چندی قبل اکثری از ایرانیان از حقیقت آن بی اطلاع بودند. اما خوشبختانه اینک عدهء زیادی با استفاده از اینترنت و تماس با بهائیان در حال کسب اطلاعات درست و صحیح در بارۀ آن می باشند.
در مورد سؤال دوست عزیزم، باید عرض کنم از جهتی دو دسته منابع کلی در مورد دیانت بابی و بهائی وجود دارد: یکی منابع اصلی و دست اول خود این ادیان؛ دیگری منابع مخالفین آن. دوستمان «حاج آقا» چند منبع از مخالفین را اشاره کردند.
بنده در ذیل، آدرس چند سایت بهائی را تقدیم می کنم تا خودتان با منابع اصلی آن آشنا شوید و تحقیق کنید. لازم به ذکر نیست که برای شناخت دقیق و حقیقی یک پدیده- چه دینی چه غیر دینی- اولین و بهترین قدم بررسی منابع اصلی خود آن است. ضمناً چون سایت های بهائی مستمراً و بعضاً به فاصلۀ یک هفته فیلتر می شوند، اگر در ایران تشریف دارید و ملاحظه فرمودید سایتی باز نشد، از فیلتر شکن استفاده فرمایید.
ضمناً بهائیان نه تنها خطر نیستند، بلکه مدعی اند حضرت بهاءالله شارع دینشان آموزه هایی آورده اند که هم برای سعادت و رفاه مادی و معنوی دنیا و هم ایران عزیزمان قابل توجه است. تا حال در این 167 سال تاریخ دین بهائی بیش از 20000 نفرشان را شهید کرده اند و هزاران نفر تبعید و زندانی و شکنجه شده اند و در جمهوری اسلامی نیز این روند ادامه داشته و از کثیری از حقوق شهروندی محروم بوده اند با این حال بهائیان استقامت کرده و بدون مقابله به مثل سعی کرده اند بتدریج و با آرامش رفع سوء تفاهمات و اتهامات و اکاذیب نمایند. در آدرس های زیر مفصلاً راجع به این موارد آمده است.
با آروزی توفیقتان، پسندیده
//new.bahai-sites.org/
//reference1.persian-bahai.org/fa/
//news1.persian-bahai.org/
//www.aeenebahai55.info/
//www.bahai-projects83.info/
//www.donyayebahai39.info/
//new.noghtenazar.org/
//new.negah.org/
//new.velvelehdarshahr.org/
//www.ketabhayebahai3.info/
ـــــــــــــــــــــ
بهائیان جاسوس هیچ کشوری نیستند و حتی در محاکمۀ سه سال اخیر هفت نفر از مدیران جامعۀ بهائی که هم اکنون در زندان رجایی شهر محبوسند، در خود دادگاه جمهوری اسلامی هم حتی یک سند دال بر جاسوسی ارائه نشد. اینها برچسب هایی است که برای انحراف افکار عمومی از حقیقت به بهائیان زده شده و می شود. علت اصلی مخالفت با بهائیان این است که آنها به استمرار ظهور پیامبران الهی معتقدند و 167 سال است که به دین جدیدی ایمان آورده اند. آنان معتقدند بحث خاتمیت به معنی پایان فیض الهی از طریق ارسال رسل نیست. همین وبس. باقی همه تهمت و افترا و دروغ است.
حضرت بهاءالله در بیانی تعمق برانگیز در این خصوص چنین اشاره فرموده اند: « به علماء[دینی] از قول بهاء بگو ما به زعم شما مقصریم، از نقطۀ اولی[حضرت باب] روُحُ ما سِواهُ فِداه چه تقصیری ظاهر که هدفِ رِصاصش[گلولۀ سربی] نمودید. نقطۀ اولی مُقصّر، از خاتم النبیین روحُ العالمین لهُ الفِداء چه تقصیری باهِر که بر قتلش مجلس شورا ترتیب دادید. خاتَمُ النّبیین مُقصّر، از حضرت مسیح چه تقصیر و افترا هویدا که صلیبش زدید.
حضرت مسیح به زَعمِ باطل شما کاذب، از حضرت کلیم چه کذبی و افترایی آشکار که بر کذبش گواهی دادید. حضرت کلیم به زعم باطل شما کاذب و مُقصّر، از حضرت خلیل چه تقصیری هویدا که در آتشش انداختید. اگر بگویید ما آن نفوس نیستیم، می گوییم اقوال شما همان اقوال و افعال شما همان افعال.»
ضمناً حق تحصیل و سایر حقوق شهروندی ربطی به عقاید وجدانی انسان ها و تعداد افراد گروه یا دین و عقیده ای که به آن معتقدند، ندارد و طبق اصول اولیۀ حقوق بشر همۀ انسان ها در هر کشور باید از آنها بهره مند باشند والّا حکومت آن کشور باید در حقیقتِ حال خود بیاندیشد که آیا مطابق انصاف و عدالت رفتار می نماید یا نه. حضرت علی ع در نهج البلاغه به این حقوق، هم برای مسلمین عزیز و هم دیگران اشاره کرده اند.
در مورد وضعیت فعلی جامعۀ جهانی بهائی و جاسوس نبودن بهائیان از جمله رجوع فرمایید به آدرس های زیر.
با آرزوی شادی و سلامت، پسندیده
//new.persian-bahai.org/
//new.noghtenazar.org/node/662
//new.noghtenazar.org/node/463
//new.velvelehdarshahr.org/node/152
//new.velvelehdarshahr.org/node/150
//new.velvelehdarshahr.org/node/10
//new.velvelehdarshahr.org/node/57
//new.velvelehdarshahr.org/node/44
//new.velvelehdarshahr.org/node/4
//new.velvelehdarshahr.org/node/32
//new.velvelehdarshahr.org/node/13
//new.velvelehdarshahr.org/node/51
//new.velvelehdarshahr.org/node/46
//new.velvelehdarshahr.org/node/43
//new.velvelehdarshahr.org/node/61
//new.velvelehdarshahr.org/node/151
ــــــــــــــــــــــــــــــ
ضمن سلام و تشکر از مدیریت سایت محترم پرسشکده که برخلاف بعضی سایت های ضدبهائی پاسخ های بنده را نیز بدون سانسور منعکس می فرمایند، کتاب هایی که دوستمان معرفی کرده اند همه از کتب ردیه و ضد بهائی است. دهها کتاب دیگر مشابه انها نیز وجود دارد که اکاذیب و افترائات تکراری علیه دیانت بهائی در آنها نوشته شده است. بهائیان نیز پاسخ های متعدد به آنها داده اند. به عنوان نمونه مراجعه شود به دو سایت زیر و نیز کتب زیر:
//new.ketabhayebahai.com/
//reference1.persian-bahai.org/fa/
کتابهای معرفی
•طلوعی دیگر
•طلوعی دیگر (کوردی)
•در شناسایی آئین بهائی
•بهائیان و ایران آینده
•گفتاری کوتاه در باره دیانت بهایی
•دیانت بهائی آئین فراگیر جهانی
•آئین بهائی - پیام آسمانی برای صلح و سعادت جهانی
•آئین جهانی بهائی
•نگاهی تازه به دیانت بهائی
•پیروزی یک عقیده
•در جستجوی عدالت اجتماعی
کتابهای جوابیه
•کسروی و کتاب بهائیگری او
•طلوع عشق
•ولوله در شهر - اول
•ولوله در شهر - دوم
•کنکاشی در بهائی ستيزی
کتابهای صوتی / سی دی
•طلوعی دیگر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با درود و سلام،
خیلی اسباب تأسف است که دوستمان «حاج آقا» با پرسش و پاسخ های طراحی شده، در جهت تضییع حقوق هموطنان بهائی خود اینقدر تلاش می کنند؛ آن هم در زمانی که همۀ ملل دنیا بیش از پیش به دنبال تحقق و عملی کردن حقوق انسانی همۀ افراد بشر از هر دین و آئین و بی دین هستند! ایشان متوجه نیستند با آنچه نوشته اند نه تنها به ستم هایی که در این سی و سه سال توسط جمهوری اسلامی بر بهائیان ایران رفته، اعتراف نموده اند، بلکه اثبات کرده اند ادعای مقامات جمهوری اسلامی در جهان مبنی بر رعایت حقوق بهائیان ایران دروغی بیش نیست.
ایشان و جمهوری اسلامی مختارند کماکان نسبت به بهائیان بغض آشکار و نهان بورزند، ولی این را نیز باید بدانند که دیگر ملت شریف ایران مانند قبل فکر نمی کنند و مانند سابق افکار و ارادۀ خود را تسلیم سیاسیون و مذهبیون متعصب نمی نمایند تا هر طور که به ایشان القا می شود بپذیرند و باور دارند. امروزه دیگر جوّ سازی علیه این و آن و ایجاد تفرقه در میان ملت ایران سلاحی مؤثر نیست.
در عوض، هم میهنان فهیم به دنبال وحدت ایرانیان عزیز و رعایت حقوق همۀ آنان از هر قوم و قبیله و دین و آئین هستند. همچنین باید خاطر نشان کرد بهائی دین است و فرقه ای مذهبی و سیاسی نیست که با توجیهات غیر موجّه در بارۀ آن بتوان مَحملی برای انواع ستم ها بر بهائیان پیدا کرد.
//new.velvelehdarshahr.org/node/45
//new.noghtenazar.org/node/948
نه تنها ضالۀ هم نیست بلکه به شهادت بسیاری بزرگان مورد تحسین بشریت است. به عنوان مشتی نمونۀ خروار، مرحوم محمّد اقبال لاهوری متفکر مسلمان می گوید: «همۀ خطوط و سیرهای متنوع فكری ایرانی را بار دیگر به صورت یك تركیب جامع در نهضت دینی بزرگ ایران جدید می توان یافت، یعنی در آئین بابی و بهائی.»(بسط و توسعه فلسفه ماوراءالطبیعه در ایران ، محمد اقبال لاهوری)
//new.velvelehdarshahr.org/node/77
وابسته و جاسوس هیچ سیاست و دولتی نیست؛ بهائیان تنها گروه دینی اند که بجز خود مسلمین اسلام را دین آسمانی می دانند؛ نه تنها بهائیان ایران، که بهائیان دنیا به ایران- مهد آئینشان- عشق می ورزند و به فرمودهء مولایشان حضرت عبدالبهاء معتقد و پایبندند که:«هر ذلّتی را تحمل توان نمود مگرخیانت به وطن و هر گناهی قابل عفو و مغفرت است مگر هتک ناموس دولت و مضرّت ملّت.»(کتاب «امر و خلق»، ج ٣، ص ٢٨٦) و«اگر نفسی موفق برآن گردد که خدمت نمایان به عالم انسانی، علی الخصوص به ایران نماید، سَرورِ سَروَران است وعزیزترین بزرگان.»(امر و خلق، ج3،289)
//www.aeenebahai55.info/taxonomy/t/126
//www.aeenebahai55.info/taxonomy/t/161
جمهوری اسلامی در این سی و سه سال بیش از 200 بهائی را به شهادت رساند که از دختر نوجوان 16 ساله شیرازی تا پیر مرد 90 سالۀ یزدی را شامل می شد؛ هزاران نفر را زندان کرد؛ چند صد هزار نفر را از کسب و کار محروم نمود؛ هزاران دانشجوی بهائی و حتی بعضاً دانش آموزان بهائی را از مدارس و دانشگاه اخراج و محروم نمود؛ هم اکنون نیز حدود 50 نفر در زندان اند و بسیاری در معرض تهدید؛ حتی مغازۀ بهائیان در بعضی شهرها را آتش زدند؛ گورستان بهائیان-گلستان جاوید- را در بعضی شهرها با بولدوزر زیر و رو کردند؛ صدها سایت و برنامۀ رادیو و تلویزیونی و صدها مقاله در مطبوعات علیه بهائیان مظلوم منتشر کردند و حتی یک مورد اجازۀ جواب به بهائیان در مطبوعات و صدا و سیما ندادند؛ دهها سمینار و کنفرانس علیه بهائیان تشکیل دادند؛ و همۀ اینها را در حالی کردند که نتوانستند حتی یک شاهد و سند معتبر و دادگاه پسند دال بر جاسوسی بهائیان ارائه دهند. و آنچه سالهاست در این زمینه ادعا می شود اکاذیبی است که ردیه نویسان علیه دیانت بهائی نوشته اند و نه مدارکی حقوقی که مُثبِت حقیقت باشد.
امروزه نه تنها حقوق بهائیان، که حقوق خود مسلمانان نیز در ایران رعایت نمی شود تا چه رسد به بهائیان. لذا دوست عزیزمان بجای تلاش برای تحریک اذهان در جهت بهائی ستیزی، بهتر است با خدای واحد به راز و نیاز بنشینند که چه شده مدعیان اسلام برخلاف قران مجید و سفارش حضرت امیر ع در نهج البلاغه با ملت خود چنین می کنند؟ از خدا بخواهند و فکر کنند که آیا واقعاً آنچه ایشان علیه هم میهنان بهائی خود القا می کنند مطابق اسلام عزیز است؟!
«وقتی از ديدگاه قانون اساسی ايران اين وقايع را بررسی می كنيم توجه به اصول ١٤ و ١٩ و ٢٠ و ٢٢ و ٢٣ و بندهای ١٤ و ٨ و ٩ اصل سوم اين تصوير را از قانون اساسی به دست ميدهد كه آن سند تساوی در برابر قانون محفوظ و مصون بودن جان و مال و شغل و مسكن و آزادی عقيده انتخاب شغل برخورداری از تامين اجتماعی دادخواهی و برخورداری از روند عادلانه دادرسی مشاركت در اداره امور عمومی كشور و برخورداری از حق آموزش و پرورش و امسال اينها صرف نظر از هر نوع وابستگی قومی زبانی و مذهبی را به رسميت می شناسد و مبين اينست كه اتباع و شهروندان بدون هيچگونه تبعيضی می توانند از اين حقوق بهره مند گردند.
در مقررات بين المللی و در صدر آن منشور ملل متحد و اعلاميه جهانی حقوق بشر همه بر تساوی افراد بشری و برخورداری آنان از حقوق و آزاديهای اساسی بدون تبعيض از حيث نژاد جنس زبان يا مذهب تصريح شده است: مقدمه و مواد ٥٥ و ١٣ و ٧٦ منشور ملل متحد و ماده ٢ اعلاميه جهانی حقوق بشر (مصوب دولت ايران در سال ١٣٢٤) ماده ٢ ميثاق بين المللی حقوق مدنی و سياسی و مواد ١٨ و ١٩ و ٢٤ و ٢٥ و ٢٦ (مصوب دولت ايران در سال ١٣٥٤) كنوانسيون رقع تبعيض در تعليم و تربيت يونسكو (مصوب دولت ايران در سال ١٣٤٦) مقاوله نامه شماره ١١١ در مورد رفع تبعيض در استخدام و اشتغال مسوب سازمان بين المللی كار (مصوب دولت ايران در سال ١٣٦٣) كل بر تبعيضات ناروا بر جامعه بهائی ايران دلالت دارند.
از جمله در اعلاميه جهانی حقوق بشر در اسلام كه در سال ١٩٩٠ ميلادی به تصويب اعضا كنفرانس اسلامی رسيد به طور كلی مبانی حقوقی ١- حق حيات ٢- حق كرامت انسانی ٣- حق تعليم و تربيت ٤- حق آزادی مسئولانه ٥- حق مساوات در مقابل قانون را برای كليه انسانها شناخته و عدم انجام آنها را ارتكاب خطا در دين به شمار آورده است.»
علیرغم این همه مواد قانونی فوق، دوست من در حالی صحبت از عدم رسمیت جامعۀ بهائی در ایران فرموده اید که جامعۀ جهانی بهائی در سازمان ملل و اکثری از کشورها رسمیت یافته است و جهت صلح جهانی و وحدت عالم انسانی و توسعۀ اجتماعی و اقتصادی در سطوح ملی و بین المللی مشغول فعالیت و مشهور میان منصفین و اهل نظر است.
//www.aeenebahai55.info/taxonomy/t/173
//new.ketabhayebahai.com/negahi-tazeh
//new.ketabhayebahai.com/bahaiyan-va-iran-ayaneh
//new.persian-bahai.org/
در آخر توجه عزیزان منصف را به چهار بیانیۀ جامعۀ بهائی در خصوص ادعاهای دوستمان جلب می کنم و از صمیم قلب می خواهم در این آیۀ مبارکۀ قران مجید تفکر فرمایند:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ»(مائده،8)
//new.velvelehdarshahr.org/node/88
//new.velvelehdarshahr.org/node/89
//new.velvelehdarshahr.org/node/90
//new.velvelehdarshahr.org/node/87
با آروزی توفیق و سعادت برای جهانیان و هم وطنان عزیز ایران
پسندیده
با تشکر از سایت نقطه نظر
پسندیده
8/12/1389
نظر خود را بنویسید
سرزدم
دوستارسال شده در : 1390/3/1
آقای هما مهر
سر زدم جز تکرار اکاذیب ندیدم.
انتشار حقیقت
آقای همامهرارسال شده در : 1390/1/30
اگر بدنبال حقیقت در مورد دیانت بهائی هستید سری به وبسایت زیر بزنید .
www.baharoom.com
بخشهايي از نامه بهائيان مصر
آزادهارسال شده در : 1390/1/22
بخشهايي از نامه بهائيان مصر خطاب به هموطنانشان
( اين ترجمه غير رسمي است . )
رويدادهاي ماههاي اخير در مصر براي ما فرصتي بيسابقه فراهم آورد تا مستقيماً با خواهران و برادران هم ميهنمان سخن بگوييم . خوشبختيم كه با وجود شمار اندكمان بيش از يكصد سال است كه به اين كشور عزيز تعلق داريم و در آن بر اساس اصول و ارزشهاي ديني مان زندگي ميكنيم ودر راه خدمت صادقانه به آن ميكوشيم . آرزوي چنين فرصتي را ديرزماني در دل ميپرورانديم و اينك آنرا غنيمت ميشماريم تا احساس قدرشناسي و سپاسمان را نسبت به شمار انبوه كساني ابراز كنيم كه با انصاف و همدردي خود از كوششهايي كه در چند سال اخير در راه دستيابي به بهره اي از مساوات در برابر قانون به عمل آورديم پشتيباني نمودند . در اين نقطه عطف حساس از تاريخ كشورمان خوشحاليم كه اين امكان براي ما فراهم شده است كه در گفت و گويي كه هم اكنون درباره آينده كشورمان جاري است سهمي هر چند ناچيز ادا كنيم و ديدگاههاي خود را بر پايه تجربه خود در مقام شهروندان مصري و تجارب ديگر جوامع بهائي در سراسر جهان ، در آنچه لازمه پيشروي به سوي رفاه مادي و معنوي پايدار است ، با شما در ميان بگذاريم .
انگيره مستقيم دگرگوني سريعي كه روي داد هر چه باشد پيامدهاي آن از آرزوي جمعي ما مصريان حكايت ميكند ، اين آرزو كه عنان سرنوشتمان را با آزادي بيشتري در اختيار بگيريم . از آنجا كه در گذشته از اين اندازه آزادي برخوردار نبوديم به بكار گرفتن آن نيز خو نگرفته ايم . تاريخ مشترك به ما مصريان و اعراب و آفريقاييها آموخته است جهان آكنده از نيروهاي منفعت جويي است كه ميتوانند يا مارا از تعيين سرنوشتمان باز دارند يا چنان كنند كه به اراده خود از اين مسئوليت چشم بپوشيم . افزون بر اين در گذشته استعمار ، خشك انديشي ديني ، حكمراني آمرانه و خود كامگي بي پروا هر يك نقش خود را داشته اند . اما امروزه قدرت ” نرم “ تر مصرف گرايي با همه تباهي اخلاقي كه با خود ميآورد قادر است به همان ترتيب و اين بار با شعار و دستاويز برخورداري هر چه بيشتر از آرمان آزادي سد راه پيشرفتمان شود .
........
در اين نقطه عطف حساس خود را در برابر پرسشي مهم و خطير مييابيم : در اين فرصتي كه نصيبمان شده است در پي برآوردن چه هستيم ؟ چه گزينه هايي فراروي ما قرار دارند ؟ مدلهاي زندگي جمعي فراواني را ميشناسيم كه هر يك هواداراني ذينفع با دلمشغوليهاي خاص خود را دارند . پرسش اينجاست : آيا بايد به سوي برپا كردن جامعه اي فرديت خواه و پاره پاره روي بياوريم كه در آن همه خود را در تلاش براي دستيابي به منافعشان آزاد بينگارند ولو به زيان خير همگاني باشد ؟ آيا مجذوب وسوسه هاي ماده گرايي دنياپرستانه و نماينده و كارگزار فريباي آن يعني مصرف گرايي خواهيم شد؟ آيا نظامي را برخواهيم گزيد كه از تعصب مذهبي سيراب ميشود؟ وآيا حاضريم اجازه دهيم عده اي معدود زمام امور را طوري به دست گيرند كه نه تنها آرمانهاي جمعي ما را ناديده بگيرند كه حتي در تمايل ما به ايجاد تغيير دست ببرند و آن را با چيزي جز آنچه بود جابجا كنند ؟ يا خواهيم گذاشت كه روند تغيير از تك و پو بيفتد و در كشاكش مناقشات و غوغاي دسته بنديها تحليل رود و زير فشار رخوت اداري نهادهاي موجود و ناتواني آنها از پيگيري امور يكباره فروريزد؟
........
در بسياري موارد ، تغييري كه از دل اعتراضات مردمي بر ميآيد به سرخوردگي و دلسردي مي انجامد . اين به آن سبب نيست كه جنبشي كه عامل شتاب بخش به تغيير و تحول را بوجود آورد فاقد اتحاد و همبستگي لازم بوده است . در واقع برجسته ترين ويژگي عامل ياد شده كه ضامن موفقيت آن بوده است توانايي آن در ايجاد اتحاد و يگانگي ميان مردماني است با گرايشها و منافع گوناگون . اين دلسردي اگر درست بنگريم نتيجه روبرو شدن با اين واقعيت است كه وقتي پاي دفاع از آرماني مشترك به ميان ميآيد اتحاد مردم در رويارويي و مخالفت با وضعيت حاكم بسي آسانتر و دستياب تر از اتفاق نظر بر سر چيزي است كه بايد جايگزين آن شود . از اين رو ضروري است كه با تمام توان بكوشيم تا به اتفاق نظري گسترده بر سر اصول و سياستگذاريهايي دست يابيم كه الگويي نوين براي جامعه ما بوجود مياورند . دست يافتن به چنين اتفاق نظري نويد آن را خواهد داد كه سياستهاي اتخاذ شده از پشتيباني آحاد ملتي كه اين سياستها بر زندگي آنها تأثير ميگذارد برخوردار شود .
....نخستين مزيت پيروي از اصول آن است كه به محض برخورداري از پشتيباني و تأييد به افراد كمك ميكند تا نگرشي مثبت در پيش گيرند و در آنها پويشي ثمربخش ، عزمي استوار و همتي بلند برمي انگيزد . اين امر به نوبه خود يافتن راهها و اقدامات عملي براي به اجرا گذاشتن آنها را تسهيل ميكند. اما در بحث بر سر اصول بايد از سطح انديشه انتزاعي پا فراتر گذاشت . در مرحله شكل دهي به مفاهيم ، اتفاق نظر بر سر پاره اي اصول راهنما چندان مشكل به نظر نميرسد اما اگر اين اصول را مورد بررسي دقيق قرار ندهيم و از اين راه به آثار و پيامد هاي گوناگون آن پي نبريم چيزي بيش از شعارهاي توخالي نخواهيم داشت ... با تكيه بر چنين روحيه اي است كه اصول زير را با كمال فروتني و محبت پيشاروي شما قرار ميدهيم :
در هر جامعه بالغي يك ويژگي ممتاز بر تارك ويژگيهاي ديگر ميدرخشد و آن اذعان به يگانگي نوع بشر است . چقدر جاي خوشبختي است كه آنچه از چند ماه اخير در خاطرها نقش بسته است نه دودستگيهاي مذهبي يا مناقشات قومي كه كنار گذاردن اختلافات در راه آرماني مشترك بوده است . توانايي فطري ما بر درك واذعان به اين كه همگي در واقع به خانواده انساني واحدي تعلق داريم بخوبي به كارمان آمد . با اين حال برپاكردن و بهكرد آن نهادها و سازمانها و ساختارهاي اجتماعي كه اصل وحدت نوع بشر را تحكيم بخشند چالشي سترگ را تشكيل ميدهد . ... ريشه اين اصل در اذعان به اين حقيقت نهفته است كه همه ما با سرشتي يگانه و به دست آفريدگاري يگانه آفريده شده ايم . ازاين رو خود- برتر-بيني هر فرد يا قوم يا ملتي نسبت به ديگران دعوي باطل و توجيه ناپذيري است . ...
تأثير مترتب بر اين حقيقت بنيادين ـ يعني اصل وحدت عالم انساني ـ چندان عميق است كه ديگر اصول حياتي و ضروري براي پيشرفت آينده مصر ميتوانند از همان اصل مشتق شوند . يك نمونه بارز آن مسئله برابري مردان با زنان است . آيا بر سر راه پيشرفت كشور مانعي بزرگتر از كنارگذاري ديرپاي زنان و محروم كردن آنها از مشاركت كامل در امور كشور وجوددارد ؟ اصلاح اين اختلال و باز گرداندن توازن به خودي خود راه را براي اصلاح و بهبود در همه حوزه هاي زندگي اعم از ديني ، فرهنگي ، اجتماعي ، اقتصادي و سياسي باز ميكند . ....
براي تحقق بخشيدن به برابري زن ومرد ميداني مساعدتر از آموزش و پرورش وجود ندارد ، ميداني كه اساساً براي آن بوجود آمده است كه امكان شكوفايي استعداد فطري و ايفاي سهم در پيشرفت و توسعه جامعه را براي هر دو جنس با هر زمينه اجتماعي فراهم آورد ... تدابيري كه براي بهره گيري از منابع كشور عزيزمان ـ اعم از ميراث باستاني ، كشاورزي و صنعت ـ اتخاذ ميكنيم راه به جايي نخواهند برد اگر نسبت به مهمترين منابع خود كه ظرفيتهاي خداداد روحي و فكري است بي توجهي كنيم ....
از موضوعهاي مرتبط با آموزش و پرورش موضوع تعامل علم و دين است .....
خداوند ملت ما را از موهبت خيل عظيمي از جوانان برخوردار كرده است .... جوانان خواستار برخورداري از امتيازات ويژه اي نيستند . قسمت اعظم ناخرسندي كه جوانان در هفته هاي گذشته ابراز داشتند از اين آگاهي سرچشمه گرفته است كه آنچه از آن بي بهره مانده اند برابري فرصتهاست نه مقدم داشتن آنها .
از شرايطي كه جوانان و بسياري از آحاد جامعه باآن روبرو هستند روشن ميشود كه از اصول شاخص و ممتازي كه بايد راهبر ما به سوي نوسازي جامعه باشد همانا اصل عدالت است ...
شايد شمار اندكي با مزاياي بنيادين اصولي كه در اين نامه از آنها سخن گفتيم سر مخالفت داشته باشند. بااين حال به كاربستن آنها چنان آثار و پيامدهاي سياسي و اقتصادي و اجتماعي و شخصي عميقي در بر دارد كه آنها را چالش انگيزتر از آنچه در وهله نخست مينمايند ميسازد ....
هر اندازه همگان امكان مشاركت در فرايند تبادل نظري را بيابند كه بناست ما را در مسيري بيندازد كه زمام سرنوشت مادي و معنوي خودرا به دست گيريم به همان اندازه از خطر افتادن جامعه خود در دام هر شكلي از مدلهاي موجود كه در قدرت سپاري به مردم و رها ساختن نيروهايشان سود و صرفه اي نميبينند اجتناب خواهيم كرد . ...
در يك چنين گفتگوي ملي فراگيري كه در آن مردم در همه سطوح ـ در شهر وروستا و محله و خانه ـ مشاركت ميكنند اين يك ضرورت حياتي خواهد بود كه گفت و گوي يادشده بي درنگ به بحث و جدل بر سر امور جزئي و منافع آني تبديل نشود يا آنكه به انجام معاملات و قول و قرارها و صدور مصوبات بر سر تقسيم قدرت از سوي دسته نو ظهوري از نخبگان تقليل نيابد ، نخبگاني كه به خود اجازه دهند داوري نهايي در تعيين سرنوشت و آينده ما را حق خود بدانند ....
دين از آن خداست و ميهن از آن
ناظرارسال شده در : 1390/1/7
دين از آن خداست و ميهن از آن همه
اصل عربي مقاله زير بقلم محمد منير مجاهد، مدير اجرائي سازمان غير دولتي مصريان عليه تبعيض مذهبي در اينترنت قابل دسترسي است:
روزنامه اهرام به تاريخ 22 دسامبر 2010 مقاله عجيبي بقلم آقاي احمد موسي به چاپ رسانده با عنوان ” بهائيت دين نيست“ . ايشان در آن مقاله ميگويد كه تنها اديان سه گانه آسماني يعني سلام ، مسيحيت و يهوديت آزادند و جز اين سه دين بشمار نمي آيند . نميدانم ايشان اين رأي غريب را بر چه اساسي صادر كرده اند مگر آنكه ديدگاه وزارت كشور را مبناي داوري خود قرار داده باشند .
معناي لغوي واژه دين ”اعتقاد“ يا ” راه و روش“ است چنانكه در كلام الهي آمده است ” لكم دينكم و لي دين“ ( الكافرون /6) بر اين پايه كفر خود نوعي دين است ، بت پرستي نيز نوعي دين است ، و هر بينشي درباره خدا نوعي دين بشمار ميرود . طبيعتاً مردم بر سر اينكه حقانيت از آن كدام دين است همداستان نيستند حتا درون يك دين نيز درباره آنچه دينداري راستين ميشمارند يكصدا نيستند . اما اين يك مسئله شخصي است و هر يك از ما خود بايد آنرا براي خويش حل وفصل كند و معلوم بدارد كه در نظر او دين برحق كدام دين است و دينداري راستين كدام و هيچيك از ما حق ندارد كه بينش خود را بر ديگران تحميل كند و تا آنجا كه به ما مسلمانان مربوط ميشود خداوند تبارك وتعالي فرموده است كه ”خداوند در روز قيامت ميان شما در آنچه با يكديگر اختلاف داشتيد داوري خواهد كرد “
تفاوت در باورهاي ديني – خواه در سطح اديان خواه در سطح فرق و مذاهب – از ديرباز ميان آدميان وجود داشته است و همچنان وجود خواهد داشت . اما اين تفاوت نبايد به ناسازگاري يا تفرقه و نفاق و دشمني بدل شود . مني كه مسلمانم قوياً بر اين عقيده ام كه ”دين نزد خدا اسلام است“ و ” هر كه جز اسلام در پي دين دبگري برآيد از او پذيرفته نخواهد شد “ اما در عين حال اين را نيز درك ميكنم كه هم در ميهنم هم در جهان ديگراني هستند كه باورهاي ديني متفاوتي دارند و با اين حال با همان درجه از قوت به باورهاي خويش ايمان دارند و اين حق آنهاست كه به عقايد خود متمسك باشند و اين تمسك آنها مانعي در برابر برخورداري آنها از حقوق وآزاديهاي فردي و برابري كامل با ديگر شهروندان نباشد.
آقاي احمد موسي بر { قاضي بلندپايه} عاليجناب مقبل شاكر به سبب ديدارش با جمعي از بهائيان مصري به منظور بررسي شكوه ها و مشكلاتشان خرده ميگيرد و ميگويد كه مسائلي از اين دست را بايد نزد روحانيون برد نه حقوقدانان . چنين دريافتي شالوده حكومت ديني است كه در آن روحانيونند كه درستي يا نادرستي باورهاي پيروان اديان ديگر و حقوقي را كه به آنها تعلق ميگيرد معلوم ميدارند . در اين مورد ميان اديان ” آسماني“ و جز آنها تفاوتي نميبينم چرا كه هيچيك از اديان ، ديگري را بر حق نميداند و پيروان هر ديني بر اين باورند كه يگانه راه به سوي بهشت ، دين و باورهاي ديني آنهاست . از اين رو روا نيست كه در رابطه با اديان ديگر يك روحاني هم طرف دعوا باشد و هم قاضي .
از سوي ديگر دولتها نقش و كاركرد مشخصي دارند كه بيگمان راه بردن شهروندان به سوي بهشت در زمره آن نيست . وظيفه دولت پاسداري از حق برابر همه شهروندان در گزينش عقيده و ابراز دين و باور ديني خود و شيوه پرستش و انجام مراسم مذهبي خويش بطور خصوصي ياعلني و حق آنها در ترويج دين خود بدون هيچ محدوديت يا مزاحمتي است درست همانگونه كه در اعلاميه جهاني حقوق بشر آمده است .
آقاي احمد موسي همچنين بر بهائيان به سبب مطالبه حقوق خويش از جمله درج مذهبشان در اوراق رسمي و شناسايي رسمي عقدنامه و طلاق نامه بهائي در غياب آيين مدني احوال شخصيه ، آنگونه كه در بيشتر كشورهاي جهان مجرا است ، به باد ملامت ميگيرد و به آنها توصيه ميكند كه ” آن خارجانگزايي نباشند كه قدرتهاي خارجي در پي آن ميگردند ،قدرتهايي كه درصددند تا در تنور مشكلات آنها بدمند و از آنجا راهي به دخالت در امور كشورمان باز كنند “ . اين طرز تلقي در واقع ، تقصير فغان از ظلم را به گردن قرباني ظلم مي اندازد چه اگر براستي جناب احمد موسي و كساني كه چون او از تبعيض مذهبي پشتيباني ميكنند دل نگران ايمني كشور ند در جاري كردن اصل شهروندي كه در صدر قانون اساسي مصر به آن تصريح شده است اهتمام ميورزيدند . تا با اين كار روزنه هايي كه ممكن است متجاوزان از آن رخنه كنند ببندند و از بهره گيري آنها از كوتاهي و كژروشيهاي ما در حق آن دسته از هم ميهنانمان كه به لحاظ ديني ، نژادي ، زادبوم يا گرايش سياسي با ما متفاوتند جلوگيري كنند . ودر يك كلام مصر را از آن همه مصريان بدانند .
تکرار دروغ ها
پسندیدهارسال شده در : 1390/1/2
باز هم «حاج آقا» اکاذیب در مورد دین بهائی و بهائیان را در سایت پرسشکده ادامه داده اند.
//www.porseshkadeh.com/Question/24636/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%…
حقیقتاً متحیرم که مدیریت سایت مزبور چگونه راضی شده اند اعتبار سایت را با انتشار دروغ علیه هم میهنان بهائی خود خدشه دار کنند. چرا مدیریت سایت پاسخ بهائیان را منتشر نمی کنند؟! فقط کافی است سری به سایت های بهائی که آدرسشان در فوق چندین بار ارائه شد بزنند تا بدانند «حاج آقا»ی مزبور با دروغ های خود هم سایت را بی اعتبار کرده اند و هم اطلاعات غلط در مورد دیانت بهائی و بهائیان ارائه داده اند.
با آروزی توفیق سایت در انتشار حقایق و نه دروغ.
پسندیده