×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

کتاب مستطاب اَقدَس- نمونه ای جدید
1398/01/24

کتاب مستطاب اَقدَس- نمونه ای جدید (۱)

نوشتۀ مایکل کِرتوتی ‌(Michael Curtotti) (۲)

پنج سپتامبر ۲۰۱۷
ترجمۀ مهرداد جعفری

کلمه «paradigm» به معنای نمونه به نوعی جدید و بدیع است که در مکالمات امروزه به کار گرفته می شود- مانند «نمونه ای جدید» (a new paradigm) و یا «تغییر مسیر» (paradigm shift) ولی به کار گرفتن آن در چنین زمینه ای نکته ای مخصوص است که مربوط به ایّام اخیر می باشد. به کار گرفتن آن مرتبط به یکی از فلاسفۀ دنیای علم به نام توماس کوهن «Thomas Kuhn» است. در اواخر قرن بیستم این فیلسوف تحقیقاتی در مورد تاریخ علوم و پیشرفت آن نموده که آنچه را با پشتکاری فراوان نشان داد این نکته بود که علم هر از مدّتی از زمان تحت تغییر «انقلابات علمی» (scientific revolutions) قرار می گیرد- که نسخه و نمونۀ جدیدی را به کار می گیرد و یا تغییر مسیر می دهد.

این انقلاب زمانی اتّفاق می افتد که هر از گاهی روش عملی متداولِ موردِ قبول تدریجاً و متزایداً در مقابل بسیاری از سؤالات بی جواب می ماند و قادر به پیدا نمودن راه حلّی برای آنان نیست. جهت یافتن راه حلّی در ابتدا بسیاری از متفکّرین پیشرو نظراتی جدید برای یافتن راه حلّی مناسب ابراز می نمایند که کاملاً با نظریات قدیمی متفاوت است که معتقدین به نظریات قبلی با شدّت با چنین عقایدی مخالفت می کنند. نتیجۀ آن فرایندی است که جامعۀ علمی را وادار به دخالت می نماید و تئوری جدید و آزمایشات تازه شروع می گردد تا حدّی که نهایتاً یکی از این نظریات جدید به عنوان نسخه ای عملی مورد قبول شده و این نسخۀ جدید روش علمی می گردد. بدین طریق دانشمندان تدریجاً از نظرات قبلی دست شسته و نسخۀ جدید را به کار می گیرند و دیگر از نظرات قدیمی دفاع نمی کنند بلکه ایّام خویش را صرف کشف حقائق با به کار گرفتن این راه جدید می کنند. به طور مثال می توان چنین تغییر نظریه را در نجوم ما بین نظریۀ بطلمیوس و کوپرنیک و یا نظریۀ علمی نیوتون و تئوری نسبیّت مشاهده نمود. نکتۀ بسیار حسّاس تغییرات بین نظریه های گذشته و نظریه های تازه این است که با یکدیگر «ناسازگارند». این نکته بدین معناست که نمی توان نظریۀ جدید را با اصول و ابزار نظریۀ قدیمی به کار گرفت و بالعکس. ولی در عرصۀ نظریه های علمی هر یک از آنان بِنَفسِه «صحیح» است و امکانات تحقیق در امور را در محدودۀ خویش به وجود می آورند.

بیانات حضرت بهاءُالله در مورد سیّارات و کهکشان
//noghtenazar.org/node/1511 مثال بسیار زیبائی در این مورد می باشد. نظریۀ متفاوت در مورد کهکشان ها از نتیجۀ تاریخ بشر در مورد علوم است ولی هر یک از این دو استنباط را نمی توان برای ارزیابی و سنجش یکدیگر به کار برد. با بیانی ساده می توان گفت که در مورد واقعیّت باید از جنبه های متفاوت بدان نظر انداخت تا بتوان استنباطی کامل داشت.

در کتاب مستطاب اَقدَس حضرت بهاءُالله اساساً اَوامر و احکام را به عنوان «نسخه و نمونه ای جدید» بیان می فرمایند.

«قُلْ یا مَعْشَرَ العُلَمآءِ لاتَزِنُوا کِتابَ اللهِ بِما عِنْدَکُمْ مِنَ القَواعِدِ وَ العُلومِ اِنَّهُ لَقِسْطاسُ الحَقِّ بَیْنَ الخَلقِ قَدْ یُوزَنُ ما عِنْدَ الاُمَمِ بِهذَا القِسطاسِ الاَعظمِ وَ اِنَّهُ بِنَفْسِهٖ لَوْ اَنْتُمْ تَعْلَمُونَ.» ۳ [مضمون به فارسی: بگو ای گروه عُلَماء کتاب خدا را با قواعد و علومی که نزد شما است نسنجید. بدرستی که کتاب خدا میزان حقّ بین خلق است. آنچه نزد اُمّت ها است به این میزانِ اَعظم سنجیده می شود و خودِ آن به خودش اگر بدانید.]

«قُلْ هٰذا لَقِسْطاسُ الهُدیٰ لِمَنْ فِی السَّمٰواتِ وَ الاَرضِ وَ البُرهانُ الاَعْظَمُ لَوْ اَنْتُمْ تَعْرِفُونَ.» ۴ [مضمون به فارسی: بگو این میزان هدایت برای کسانی است که در آسمان ها و زمین اند و بُرهانِ اَعظم است اگر بدانید.]

به آسانی می توان ناآگاهانه، فرهنگ، تصوّرات و تعصّباتِ خویش را به یکی از اَوامرِ حضرت بهاءُالله مرتبط نمود و یا شاید فقط از جنبۀ نظراتِ خویش مایلیم که اَوامر و احکامِ اِلهی را مورد «ارزیابی» قرار دهیم. این نکته (در مورد تعالیم) امری نامتجانس خواهد بود زیرا چنین سنجشی تا حدّی سوابق تاریخی را به عنوان وسیلۀ ارزیابی به کار می برد و هم چنین از جنبۀ نظریاتِ جدیدِ علمی باز هم «ناسازگار» خواهد بود. بیانات حضرت بهاءُالله در زیر این نکته را روشن تر می سازد:

«اِنَّهُمْ یَعْتَرِضُونَ عَلیٰ ما عَرَفُوهُ لا عَلیٰ ما بَیَّنَهُ المُبَیِّنُ وَ اَنْبَأهُ الحَقُّ عَلّامُ الغُیُوبِ. تَرْجِعُ اعْتراضاتُهُمْ کُلُّها عَلیٰ اَنْفُسِهِمْ.» ۵ [مضمون به فارسی: بدرستی که ایشان بر آنچه خود دانستند اعتراض می کنند نه بر آنچه که مُبَیِّن [شرح دهنده/ اشاره به خداوند که از طریق فرستادگانش هدایت و توضیح می فرماید] آشکار فرمود و حقِّ دانای غیب ها خبر داد. همۀ اعتراضات ایشان به خودشان برمی گردد.]

با توجّه به تاریخ علوم، هدف این نیست که گفته شود ادیان و علوم یکی است. به عنوان مثال علوم مقدمتاً هدفش «اکتشافات» در «خلقت» است در حالی که دیانت هم مقدمتاً هدفش «اکتشافات در ظهورِ اَمرِ اِلهی» است. به هر تقدیر می توان مشاهده نمود که مجموعۀ علوم موجوده پدیدۀ مشترکی در تغییر مسیر امور زندگی دارند.

پاورقی ها:
توجّه: برای «محفوظ بودن حقّ چاپ» به اصل مقاله به انگلیسی مراجعه فرمائید.
(۱). این مقالۀ شمارۀ ۱۵۰ نویسنده می باشد.
(۲).مایکل کِرتوتی به مناسبت جشن دویستمین سالگرد تولّد مبارک حضرت بهاءالله که در ۲۱\۲۲ اکتبر ۲۰۱۷ برگزار می گردد تعهّد شخصی نموده که تا آن روز ۲۰۰ مقاله در مَواضیع مختلفۀ دیانت بهائی بنویسد. برای اصل این مقاله ها به: //beyondforeignness.org/ مراجعه فرمائید.
(۳). کتاب مستطاب اَقدَس، بند ۹۹.
(۴). ایضاً بند ۱۸۳.
(۵). مجموعه ای از الواح نازله بعد از کتاب اَقدَس، لوحِ حکمت، صفحۀ ۸۳.

نظر خود را بنویسید