×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

کلامِ اِلهی
1398/01/24

کلامِ اِلهی (۱)

نوشتۀ مایکل کِرتوتی ‌(Michael Curtotti) (۲)

نهم سپتامبر ۲۰۱۷
ترجمۀ مهرداد جعفری

هر کلامی از جنبه ای مانند بَذر است. به این دلیل که در ذهن شنونده و خواننده تدریجاً رشد می کند. آنچه که در عالم ذهن شنونده بدقّت شکل می گیرد کاملاً به آمادگی بسترِ قلب و ذهن وی بستگی دارد.

همان طوری که قبلاً ملاحظه شد //noghtenazar.org/node/1557 کلام دارای توان و قدرت می باشد که می تواند شفا دهنده یا صدمه زننده باشد، لذا باید با دقّت آن را به کار گرفت. در این مورد حضرت بهاءُالله می فرمایند:

«یک کلمه به مثابهِ رَبیع [بهار] است و نهال هایِ بُستانِ دانش از او سَر سبز و خرّم و کلمۀ دیگر سَموم[بادِ زهرآگین] (انتهی) حکیمِ دانا باید به کمالِ مُدارا تکلّم فرماید تا از حلاوتِ بیان کُلّ بِما یَنْبَغیٖ لِلْاِنسانْ [مضمون به فارسی: همه به آنچه شایستۀ انسان است] فائز شوند.» ۳

در مقام مقایسه با بیاناتِ مَظاهرِ ظهور و پیامبران، کلامِ انسانی پایدار نبوده و باقی نمی ماند. می شود گفت که «چون نقش بر آب محو گشته.» ۴

بیاناتِ مَظاهرِ ظهور- کلامِ اِلهی- هیچ شباهتی به این مثال ندارد. کلامِ اِلهی دارای قدرتِ دگرگونیِ ظاهری و باطنیِ حقائق است که کلامِ انسانی از آن بی بهره است. در آن «خلاقیّتِ کلام» نهفته است. در این مورد حضرت بهاءُالله می فرمایند:

«کلمۀ اِلهی سلطانِ کلمات است و نفوذِ آنْ لاتُحْصیٰ [بی شمار]. حضرتِ موجود می فرماید،... اوست مِفتاحِ اَعظم در عالَم چه که اَبوابِ قلوب که فِی الحَقیقه اَبوابِ سَماء است از او مفتوح.»۵

در بیانی دیگر حضرت بهاءُالله کلامِ اِلهی را چنین تشریح می فرمایند.

«کلمۀ اِلهی بِمثابهِ نهالست، مَقَرّ و مُستَقَرَّش اَفئدۀ [قلب های] عِبادْ باید‌ آن را به کوثرِ حِکمت و بیان تربیت نمائید تا اصلش ثابت گردد و فرعش از اَفلاک بگذرد.» ۶

عبارتِ «کلامِ اِلهی» هم چنین معانیِ اِلهی و روحانی دارد- از یک جهت نفسِ وجودِ مَظهَرِ ظهورِ اِلهی [فرستادۀ خدا] نیز همان «کلامِ اِلهی» است. این نکته را بوضوح می توان در اوّلین کلمه در انجیلِ یوحنّا دید که اشاره به حضرت مسیح است. هم چنین سابقه اش در کتاب «اَمثالِ سلیمان نبی» به عنوان آنچه پیش از همۀ خلقت بوده، آمده است. هم چنین میان رواقیون یونانی هم عقیدۀ مشابهی مشهور بوده.

در آثار نازله از حضرت بهاءُالله «کلامِ اِلهی» بدین نحو ظاهر گردیده.

«جمیعِ عالَم به ارادۀ حَقّ جَلَّ جَلالُه خلق شده و آدمِ بَدیع از کلمۀ مُطاعۀ اِلهیّه به وجود آمده و اوست مَطلع و مَکمَن و مَعدن و مَظهَرِ عقل و از او خلق به وجود آمده، اوست واسطۀ فیضِ اوّلیّه. از اوّلِ خَلْقْ عَلیٰ ما هُوَ عَلَیْه [آن طور که بوده] اَحَدی اطّلاع نداشته جز عِلمِ حَقّ جَلَّ جَلالُه...» ۷

«ثُمَّ اِنَّ کَلامَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ اَعلیٰ وَ‌ اَجَلُّ مِنْ اَنْ يَکونَ مِمّا تُدرِکُهُ الحَواسُّ لِاَنَّهُ لَيسَ بِطبيعَةٍ وَ لا بِجَوهَرٍ قَدْ کانَ مُقَدّساً عَنِ العَناصُرِ المَعروفَةِ وَ الاُسطُقُسّاتِ العَوالِی المَذکورةِ وَ اِنَّهُ ظَهَرَ مِنْ غَيْرِ لَفظٍ وَ‌ صَوتٍ وَ هُوَ اَمرُ‌اللهِ المُهَيمِنِ عَلَی العالَمينَ. اِنَّهُ مَا انْقَطَعَ عَنِ العالَمِ وَ هُوَ الفَیْضُ الاَعْظَمُ الَّذیٖ کانَ عِلَّةَ الفُیُوضاتِ وَ هُوَ الْکَوْنُ المُقَدَّسُ عَمّا کانَ وَ ما یَکونُ.» ۸ [مضمون به فارسی: پس بدرستی که کلام خداوند عزّ و جلّ برتر و عالیقدرتر از آن است که حواس آن را درمی یابند چه که کلام الهی طبیعی و مادّی و جوهر نیست و مقدّس از عناصر معروف [چهارگانۀ] مادّی بوده است و بدرستی که کلام الهی از غیر لفظ و صوت ظاهر گردید و آن عبارت است از امر خداوندِ حاکم بر عالمیان. بدرستی که کلامِ اِلهی از عالَم قطع نشده و آن فیضِ اَعظمی است که علّتِ فیوضات است و آن وجودِ مقدّس است از آنچه بود و از آنچه هست.]

حضرت بهاءُالله در مورد پیامبران کلامِ «مَظهَرِ ظهور» را به کار برده اند. این بیان توضیحی بر این نکته است که حقیقتِ پیامبرانِ اِلهی بسیار پیچیده تر از آن است که نشان داده می شود، امّا «کلامِ اِلهی» هم بِنَفْسِه در مورد این هَیاکلِ مقدّسه صادق است.

در این مورد حضرت عبدُالبهاء هم سه مقام برای مَظاهرِ ظهور مشخّص فرمودند: جسمانی، بشری، اِلهی- و مقام اِلهی بودن ایشان همان «کلامِ الهی» است.

«و مقامِ ثالثْ ظهورِ اِلهی و جلوۀ رَبّانیست، کلِمةُ الله است و فیضِ اَبَدیست و رُوحُ القُدُس است. آن نه اوّل دارد و نه آخِر چه که اَوّلیّت و آخِریّت بِالنِّسبه به عالمِ اِمکانست نَه بِالنِّسبه به عالَمِ حَقّ. اَمّا عِنْدَ الحَقّْ [نزدِ حَقّ] اَوّل عینِ آخِر است، آخِر عینِ اَوّل.» ۹

پاورقی ها:
توجّه: برای «محفوظ بودن حقّ چاپ» به اصل مقاله به انگلیسی مراجعه فرمائید.
(۱). این مقالۀ شمارۀ ۱۵۲ نویسنده می باشد.
(۲).مایکل کِرتوتی به مناسبت جشن دویستمین سالگرد تولّد مبارک حضرت بهاءالله که در ۲۱\۲۲ اکتبر ۲۰۱۷ برگزار می گردد تعهّد شخصی نموده که تا آن روز ۲۰۰ مقاله در مَواضیع مختلفۀ دیانت بهائی بنویسد. برای اصل این مقاله ها به: //beyondforeignness.org/ مراجعه فرمائید.
(۳). مجموعه اَلواح نازله بعد از کتابِ مستطابِ اَقدَس، لوحِ مقصود، صص: ۱۰۶،۱۰۷.
(۴).چهار وادی، صفحۀ ۱۷.
(۵). مجموعه اَلواح نازله بعد از کتابِ مستطابِ اَقدَس، لوح مقصود، صفحۀ ۱۰۷.
(۶). همان، لوح دنیا، صفحۀ ۵۳.
(۷). یاران پارسی، صفحۀ ۴۱.
(۸) . مجموعه اَلواح نازله بعد از کتابِ مستطابِ اَقدَس، لوح حکمت، صفحۀ ۸۳.
(۹). مُفاوضاتِ عبدُالبهاء، صفحۀ ۱۱۵.

نظر خود را بنویسید