سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
به رؤسایِ اَرض: ندایِ رَبُّ الجُنُود (۱)
نوشتۀ مایکل کِرتوتی (Michael Curtotti) (۲)
۲۰ ژوئیۀ ۲۰۱۷
ترجمۀ مهرداد جعفری
//commons.wikimedia.org/wiki/File%3ABismarckundNapoleonIII.jpg
قبلاً در چند مقاله ذکر شد که حضرت بهاءُالله الواحی خطاب به رؤساء و پادشاهان دنیا نازل فرمودند. به عنوان مثال می توان از «سورۀ هیکل» نام برد //noghtenazar.org/node/1688
که چندین مقالۀ متفاوت به مطالب نازله در این لوح مبارک اختصاص داده شد.
//noghtenazar.org/node/1655
//noghtenazar.org/node/1706
//noghtenazar.org/node/1542
بسیاری از این الواح مبارکه در کتابی به نام «نِداءِ رَبُّ الجُنُود» جمع آوری گردیده. //reference.bahai.org/fa/t/b/
علاوه بر آن تعداد زیادی از نصوص مبارکۀ این خطاب ها را می توان در «کتاب مستطاب اقدس» یافت. //reference.bahai.org/fa/t/b/
در میان آثار نازله خطاب به رؤسای اَرض «اَلواحِ ملوک» را باید نام برد که جهت پادشاهان جهان بطور عمومی نازل گردیده //reference.bahai.org/fa/t/b/ و این در حالی است که حضرت بهاءُالله اَلواحی نیز اختصاصاً خطاب به هر یک از پادشاهان ارض ارسال فرمودند که از جمله می توان از پاپ پیِ نُهُم، ناپلئون سوّم (امپراطور فرانسه)، قیصر الکساندر دوّم روسیه، ملکۀ ویکتوریا پادشاه انگلیس و ناصرالدّین شاه و دیگران نام برد.
علاوه بر این الواح در بسیاری از آثار دیگر هم حضرت بهاءُالله صریحاً رسالت خویش را بیان می فرمایند ولی علیرغم آن هیچ انتظاری نداشتند که جوابی از این روساء دریافت نمایند زیرا در آن ایّام جهان آماده نبود لذا در «سورۀ هیکل» بیاناتی به این مضون دربارۀ پیامشان نازل فرمودند.
«یا هَیکَلَ الأمرِ اِنْ لَنْ تَجِدَ مُقبِلاً اِلیٰ مَواهِبِکَ لا تَحْزَنْ... اِصْبِرْ فیٖ اَمرِ رَبِّکَ سَوفَ یَبعَثُ اللهُ اُولیٖ اَفئِدَةٍ طاهِرَةٍ وَ اَبصارٍ مُنیرَةٍ یَهْرُبُنَّ مِنْ کُلِّ الجِهاتِ اِلیٰ جِهَةِ فَضلِکَ المُحیطِ المَبسُوطِ.» ۳ [مضمون به فارسی: ای هیکل امر اگر مُقبِلی به سوی بخشش ها و مَواهِبَت نیافتی محزون مشو... در امرِ پروردگارت صبر کن بزودی خداوند صاحبان قلب های پاک و چشم های روشنی را برمی انگیزد که از جمیع اطراف به سوی فضلِ فراگیر و گستردۀ تو می شتابند.]
برای چندی از پادشاهان که دست ردّ به پیام حضرت بهاءُالله زدند، آنان را به استقرار «صلحِ اَصغَر» //noghtenazar.org/node/1692 برای بهبودی و رفاه ملّت خویش دعوت می فرمایند. در این بیانات حضرت بهاءُالله صریحاً مشخص می فرمایند که بِنَفسِه هیچ نظری در مورد داشتن مقامی ظاهری موقتی در این عالم ندارند و بی نظمی را مردود شمرده و در عین حال به پیروان خویش اطاعت از حکومت را پیشنهاد می فرمایند.
از رؤسای اَرض می خواهند در حکومتشان عدالت را مراعات نمایند و به گسترش صلح پرداخته و از هزینه های هنگفت نظامی پرهیز نمایند و حفاظت فقرا را خطّ مَشیِ حکومتی خویش قرار دهند.
در میان نصایح خویش بسیاری از مؤسّسات حکومتی را به ایجاد زبانی مشترک تشویق می فرمایند //noghtenazar.org/node/1519 و به مجالس شور می فرمایند که هَمّ و سعی خویش را در رفاه و بهبودی اوضاع و شرایط جامعۀ بشری به کار گیرند.
//noghtenazar.org/node/1577
در لوح خطاب به پاپ پیِ نُهُم (هنگامی که هنوز وی بر سراسر ایتالیا تسلط داشت) به وی می فرمایند که سلطۀ موقّت این دنیا را رها کند (سلطنتی که برای هزاران سال ادامه داشته). چیزی طول نکشید که لشکر ملّتِ جدید ایتالیا شهر رُم را گرفت و آن سلطنت موقّت به آخر رسید.
ناپلئون سوّم هم یکی از امپراطورانی بود که در خطابات خویش مورد نبوّاتی بسیار مشابه قرار گرفت. در مورد امپراطور فرانسه حضرت بهاءُالله چنین فرمودند:
«بِما فَعَلتَ تَختَلِفُ الأمُورُ فیٖ مَملِکَتِکَ وَ یَخرُجُ المُلکُ مِنْ کَفِّکَ جَزآءَ عَمَلِکَ اِذاً تَجِدَ نَفسَکَ فیٖ خُسرانٍ مُبینٍ.» ۴ [بخاطر آنچه کردی امور در مملکتت دگرگون می گردد و مُلک از دستت خارج می شود بخاطر جزایِ عملت. در این صورت خود را در زیانی آشکار می یابی.]
دقیقاً عاقبت و سرانجام ناپلئون همان طوری که قبلاً هم در مواضیعِ مختلفه دربارۀ آن ذکر شد //noghtenazar.org/node/1547 همان گردید که پیش بینی فرموده بودند زیرا بدون سابقه و انتظار قوای آلمان در جنگِ سِدان قوای امپراطوری فرانسه را شکست داد.
پاورقی ها:
توجّه: برای «محفوظ بودن حقّ چاپ» به اصل مقاله به انگلیسی مراجعه فرمائید.
(۱). این مقالۀ شمارۀ ۱۰۵ نویسنده می باشد.
(۲).مایکل کِرتوتی به مناسبت جشن دویستمین سالگرد تولّد مبارک حضرت بهاءالله که در ۲۱\۲۲ اکتبر ۲۰۱۷ برگزار می گردد تعهّد شخصی نموده که تا آن روز ۲۰۰ مقاله در مَواضیع مختلفۀ دیانت بهائی بنویسد. برای اصل این مقاله ها به: //beyondforeignness.org/ مراجعه فرمائید.
(۳). نداءِ رَبُّ الجُنُود، صص ۹- ۱۰.
(۴). ایضاً، صفحۀ ۲۸.
نظر خود را بنویسید